دو تفاوت در شرایط زمان پیامبر (ص) با زمان امام علی (ع)

فارسی 7301 نمایش |

در زمان پیامبر اکرم (ص)، طبقه‏ ای که پیغمبر اکرم به وجود آورد صرفا یک طبقه‏ ای نبود که یک انقلاب بپا شود و عده ‏ای در زیر یک‏ پرچمی جمع بشوند. پیغمبر یک طبقه‏ ای را تعلیم داد، آگاهشان کرد، قدم‏ به قدم جلو آورد، تعلیم و تربیت اسلامی را تدریجا در روح این ها نفوذ داد. پیغمبر سیزده سال در مکه بود، انواع زجرها و شکنجه‏ ها و رنج ها از مردم‏ قریش را متحمل شد، ولی همواره دستور به صبر می ‏داد. هر چه اصحاب می‏ گفتند: یا رسول الله! آخر اجازه دفاع به ما بدهید. ما چقدر متحمل رنج بشویم، چقدر از ما را اینها بکشند و زجرکشمان کنند؟! چقدر ما را روی این‏ ریگ های داغ حجاز بخوابانند و تخته سنگ ها را روی سینه‏ های ما بگذارند، چقدر ما را شلاق بزنند؟! پیغمبر اجازه جهاد و دفاع نمی‏ داد. در آخر فقط اجازه مهاجرت داد که عده‏ای به حبشه مهاجرت کردند، و مهاجرت سودمندی هم بود. پیغمبر در مدت این سیزده سال چه می‏ کرد؟ تربیت می‏ کرد، تعلیم می ‏داد، یعنی هسته اصلی اسلام را به وجود می‏ آورد. آن عده‏ ای که شاید هنگام مهاجرت حدود هزار نفر بودند، عده ‏ای بودند که با روح اسلام آشنا بودند و اکثریتشان تربیتشان هم تربیت اسلامی بود.
شرط اولی یک نهضت، وجود یک کادر تعلیمی و تربیتی است که از یک عده افراد تعلیم داده شده و تربیت شده و آشنا با اصول و هدف و تاکتیک مرام به‏ وجود آمده باشد. اینها را می ‏شود به صورت یک هسته مرکزی به وجود آورد و بعد دیگران که ملحق می‏ شوند شاگردهای اینها باشند و خودشان را با اینها تطبیق بدهند. سر موفقیت اسلام این بود.
بنابراین تفاوت های میان وضع امیرالمؤمنین و وضع پیغمبر یکی این‏ بود که پیغمبر با مردم کافر، یعنی با کفر صریح، با کفر مکشوف و بی‏ پرده روبرو بود، با کفری که می‏گفت من کفرم.
ولی علی با کفر در زیر پرده، یعنی با نفاق روبرو بود، با قومی روبرو بود که هدفشان همان هدف‏ کفار بود، اما در زیر پرده اسلام، در زیر پرده قدس و تقوا. در زیر لوای قرآن کریم و ظاهر آن. تفاوت دوم این بود که در دوره خلفا، مخصوصا در دوره عثمان، آن مقداری که باید و شاید دنبال تعلیم و تربیتی را که‏ پیغمبر گرفته بود نگرفتند. فتوحات اسلامی زیادی صورت گرفت. اما فتوحات‏ به تنهایی کاری نمی ‏تواند بکند. پیغمبر سیزده سال در مکه ماند و اجازه‏ نداد که مسلمین حتی از خودشان دفاع بکنند، چون افراد هنوز لایق این دفاع‏ و جهاد نبودند. اگر دست به جهاد و فتوحات هم باید زد، به تناسب‏ توسعه فرهنگ اسلامی و ثقافت اسلامی است؛ یعنی همینطور که از یک طرف فتوحات تازه‏ می‏ شود، باید به موازات آن، فرهنگ و ثقافت اسلامی هم توسعه پیدا کند. مردمی که به اسلام می‏گروند و حتی آنها که مجذوب اسلام می‏ شوند، اصول و حقایق و اهداف اسلام، پوسته و هسته اسلام، همه اینها را باید بفهمند و بشناسند.

منـابـع

مرتضی مطهری- سیری در سیره ائمه اطهار- صفحه 29-27

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد