تجارت با خدا از نظر قرآن کریم
فارسی 3900 نمایش | خداوند در قرآن کریم می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم * تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون* بغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکن طیبة فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم * و اخری تحبونها نصر من الله و فتح قریب و بشر المومنین؛ ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را بر تجارتی راه نمایم که شما را از عذابی دردناک می رهاند؟ به خدا و رسولش ایمان آورید و در راه خدا با مال و جانتان جهاد کنید. این برای شما بهتر است اگر می دانستید. تا گناهان را بر شما ببخشاید و شما را به باغ هایی که از پای درختانش نهرها جاری است و به سراهای دل پسند در بهشت های جاویدان در آورد که این همان کامیابی بزرگ است و نعمت دیگری که دوستش دارید، نصرتی از جانب خدا و فتحی نزدیک است و مومنان را بشارت بده» (صف/10-13)
تجارت معامله است و دو طرف دارد: دادن و ستاندن. اما در تجارت با خدا چه باید بدهیم و چه باید بگیریم؟ عجیب است که بعضی گفته اند آنچه که باید بگیریم نجات از عذاب الیم است؛ در حالی که این لازمه آن است، نه اینکه عین آن باشد. پس حالا که می خواهیم تجارتی انجام دهیم چه تجارتی کنیم و در مقابل چه بگیریم؟ آنچه که باید بکنیم اول «تؤمنون بالله و رسوله» است. ایمان به الله و ایمان به پیام آور اوست. از نظر قرآن که همیشه دعوت به کار و عمل و جهاد و هجرت و برخی امور دیگر می کند، اگر عمل توأم با ایمان نباشد فایده ندارد و در واقع انسان باید ایمان داشته باشد، آن هم آن طور ایمانی که قرآن معرفی می کند و عملش باید در راه ایمانش باشد و به قول امروزی ها در راه «ایده» اش باشد، منتها ایده ای که قرآن می گوید جز خدا موضوع دیگری ندارد. ایمان بیاورید به خدا که هدف اصلی و هدف کلی است و ایمان بیاورید به پیام آور او؛ چون اگر ایمان به پیام آور او نباشد انسان پیام خدا را نمی تواند قبول کند؛ پیام خدا وقتی پیام خداست که انسان ایمان به پیام آورش هم داشته باشد. «و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم» در راه خدا جهاد کنید و کوشش کنید به مال ها و به جان هایتان. «ذلکم خیر لکم» این پیشنهادی که به شما می کنیم خیر شماست؛ «ان کنتم تعلمون» اگر بدانید. نظیر این تعبیر را در فارسی خودمان هم داریم. حرفی را می زنیم و بعد می گوییم اگر تو بدانی مطلب از این قبیل است یعنی به هر حال مطلب این طور است ای کاش تو هم بدانی. البته قرآن مجید تعبیری در اینجا ذکر کرده است که شامل همه دستورها می شود، چون ایمان به پیامبر، ایمان به امور دیگر مثل معاد را به دنبال دارد.
در آیه شریفه در مورد جهاد می فرماید: جهاد به مال و جهاد به نفس. جهاد به نفس اعم است از جهادی که با دشمن خارجی و بیرونی باشد، همان که اصطلاحا به آن می گوییم «جنگ» که یک مصداق بزرگ و اعلای جهاد با نفس است زیرا جهاد حقیقی مستلزم جهاد با نفس هم هست و دیگر خود جهاد با نفس اماره که شامل همه اعمال دیگر انسان می شود. هر عملی را که انسان بخواهد برای خدا انجام دهد، خودش نوعی جهاد با نفس است. این کاری که ما باید انجام دهیم، ایمان به خدا و رسول و جهاد با مال و جان است، در عوض چه چیز نصیب ما خواهد شد؟ «یغفر لکم ذنوبکم» گناهان شما آمرزیده می شود. در واقع معنایش این است که آنچه را که قبلا کسب کرده اید و آن تجارت هایی که قبلا کرده اید و آن زیان هایی که از آن تجارت ها برده اید و آثار سوئی که گناهان برای شما گذاشته است آن گناهان آمرزیده می شود و آثار خطاهای گذشته همه محو می شود. «و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار» و شما را به بهشت هایی وارد می کند که از زیر درخت های آن بهشت ها نهرها جاری می شود. «و مساکن طیبة فی جنات عدن» و نیز شما را به جایگاه هایی بسیار پاکیزه در بهشت های ثبات و پایداری که دیگر خالد و دائم است و زوالی در آنجا نیست وارد می کند. «ذلک الفوز العظیم» فوز عظیم آن است. معنای «ذلک الفوز العظیم» باتوجه به آیه بعد روشن می شود.
در منطق حق و حقیقت، فوز عظیم آن است، ولی شما ای انسان ها اغلب نتیجه نزدیک را می خواهید، نتیجه نزدیک همان نتیجه در دنیاست، می خواهید در دنیا هم به سعادتی نائل شوید، می خواهید آثار ایمانتان و آثار جهادتان در همین دنیا هم ظاهر شود، پیروزی بر دشمن و فتح و گشودن سرزمین ها را می خواهید. برای انسان چون در دنیا لذت و اثر این چیزها را چشیده است، به واسطه کوتاهی فکرش، جاذبه اینها بیشتر است. این ها جاذبه داشته باشد عیب ندارد، نقص در این است که آنها برایش کم جاذبه دارد ولی قرآن می فرماید: حقیقت این است که فوز عظیم آن است، اما منحصر به آن نیست. این ایمان و این عمل که ما پیشنهاد می کنیم، اثرش فقط در دنیای دیگر ظاهر نمی شود بلکه سعادت دنیا را هم که شما خیلی دوست دارید دربردارد. در آیه شریفه فوز را با "ذلک" به صورت بعید ذکر کرده که (مفید) تفخیم است. فوز عظیم و بزرگ آن است، وقتی که آنجا بروید می فهمید که اصلا دنیا در مقابل آن به حساب نمی آید؛ ولی در عین حال این مطلب را هم بدانید که آن امر دیگری که مورد علاقه شماست یعنی پیروزی و گشودن سرزمین ها و فاتح شدن و منصور شدن، آن هم هست. «و اخری تحبونها نصر من الله و فتح قریب»، گفته اند در اینجا "نعمت" و یا "خصلت" در تقدیر است و یک خصلت دیگر و یک نعمت دیگر که شما از ته دل آن را بسیار دوست دارید و دلتان می خواهد که در پرتو ایمان و عمل به آن برسید نصرت و فتح است که آن هم برای شما هست.
پس خلاصه مطلب این شد که این معامله را انجام دهید تا هم آخرت را که این قدر عظیم و بزرگ است داشته باشید و هم دنیا را که مورد علاقه شماست. پس این پیام پیامی است که در آن واحد، هم سعادت دنیای شما را تأمین می کند و هم سعادت آخرت شما را.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 7- صفحه 35-38
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها