جواب قرآن به منکرین معاد
فارسی 4401 نمایش | قرآن کریم در مقابل منکرین معاد جوابی می دهد که این جواب دو جنبه دارد، در عین اینکه تکرار مدعاست اقامه برهان بر مدعا هم هست. توضیح (جنبه اول) این است که اگر کسی چیزی را مشاهده کرده است که دیگران مشاهده نکرده اند و دیگران دائما او را تکذیب می کنند چه راهی برای بیان دارد جز اینکه دائم قسم بخورد که والله من راست می گویم؟ مثلا کسی ادعا می کند که من شب که اینجا خوابیده بودم، نیمه شب صدایی شنیدم و هنگامی که بلند شدم دیدم افرادی برای دزدی آمده اند. مرا که دیدند فرار کردند و رفتند. کسی می آید و می گوید آقا تو بیخود می گویی. چنین فردی چه راهی برای اثبات این مطلب دارد جز اینکه دائم قسم بخورد که به خدا من راست می گویم؟
خود پیامبر اکرم (ص) عین همین تعبیر را دارند. ایشان در اوایل بعثت مردم را در تپه "صفا" که یکی از دو طرف سعی صفا و مروه است جمع کردند. در مکه رسم بر این بود که وقتی حادثه مهمی پیش می آمد و می خواستند به مردم اعلام کنند، آن کسی که می خواست اعلام کند به کوه صفا می رفت. پیامبر اکرم (ص) که در دوران قبل از رسالت هم به عنوان امین و صادق و راستگو و مرد فوق العاده و متینی شناخته می شدند بالای تپه صفا رفته و مردم را فراخواندند. مردم جمع شدند. به آنها فرمودند: اگر به شما خبر بدهم که من پشت کوهستان مکه رفته ام و دیده ام که یک لشکر جرار قصد حمله به مکه را دارند آیا قبول می کنید؟ (مقصود امری است که برای خودم مشهود است) همه گفتند: البته، ما از تو جز راستی و درستی ندیده ایم، تو صادق و امین هستی و سخنت را می پذیریم. وقتی از آنها اقرار گرفتند فرمودند: پس من به شما خبر می دهم که ورای این زندگی شما زندگی دیگری هست و آن زندگی دیگر چنین و چنان است، من آنچه را که دیده ام به شما می گویم. ابولهب که عموی پیامبر بود یکدفعه دستهایش را به هم کوبید و گفت: برای یک چنین مطلبی ما را جمع کردی؟! ما خیال کردیم صحبت پول و زندگی است.
غرض این است که وقتی کسی حقیقتی را مشاهده کرده است و آنچه را که می داند به مردمی که نمی دانند اطلاع می دهد آنگاه که مردم او را تکذیب کنند، راهش این است که مرتب قسم بخورد که مطلب همین طور است که من می گویم و اشتباهی در آن نیست و عین حقیقت است. از این نظر قرآن جواب را به همین شکل می دهد: «زعم الذین کفروا ان لن یبعثوا قل بلی و ربی لتبعثن ثم لتنبؤن بما عملتم وذلک علی الله یسیر» (تغابن/7) کسانی که کافر شدند، پنداشتند که هرگز برانگیخته نمی شوند. بگو به پروردگارم قسم که چنین است، البته و البته به پروردگارم قسم که شما مبعوث خواهید شد و تمام کارهایی که امروز انجام می دهید در آینده یک به یک به اطلاع شما خواهد رسید و به حساب اعمال شما رسیدگی خواهد شد و این امر مستبعدی نیست. خداست، وقتی که خدا می گوید، بر خدا همه کارها آسان است. این یک جنبه قضیه است.
جنبه دوم قضیه این است که برهان مطلب هم گفته شده است. توضیح اینکه به هر اسمی از اسم های خداوند می توان قسم خورد ولی در اینجا به 'رب' قسم خورده شده است. اگر فرموده بود 'بلی والله' قسم بود و اگر فرموده بود 'بلی والرحمن' باز قسم بود ولی می فرماید: «بلی و ربی» یعنی بله، سوگند به ذات خداوند که پروردگار من است و پروردگار همه عالم است. این 'پروردگار' یعنی آن ذاتی که اشیا را در رسیدن به کمال و غایتی که استعداد رسیدن به آن را دارند پرورش می دهد. پروراندن یعنی چه؟ حقیقت پروراندن چیست؟ فراهم کردن مقدمات و وسایل برای چیزی که استعداد رسیدن به کمال و غایتی را دارد به طوری که آن چیز به نهایت خودش برسد.
یک تخم گل می تواند همان ابتدا فاسد شود، جوانه از زمین که بیرون آمد می تواند به خاطر نرسیدن آب یا امر دیگری از بین برود. ولی پروراندن گل این است که کمالات و استعدادات گل به نهایت برسد، تا آنجا که ممکن است شکوفه کند و گل بدهد. خداوند که 'رب العالمین' است، یعنی استعدادهایی را که در ذات موجودات هست به فعلیت می رساند. استعداد انسان و بلکه هر موجودی در دنیا پایان نمی پذیرد. انسان استعداد بقا دارد و خدای رب العالمین و پرورش دهنده موجودات، انسان را تا آنجایی که می تواند برود می برد. پس در ضمن یک قسم برهان مطلب هم گفته شده است. خداوند متعال مکرر در قرآن می فرماید خلقت 'عبث' نیست، بیهوده و بدون هدف و غایت نیست، چنین نیست که اشیا در وسط راه معلق و فانی شوند. خدای متعال در نهایت امر هر موجودی را به هر حدی که باید برسد می رساند و حد نهایی انسان جاودانگی و باقی ماندن است. پس اینکه فرمود: 'سوگند به پروردگارم که پروردگار همه جهانیان است شما مبعوث می شوید' یعنی بعث شما شانی از شوون ربوبیت حق تعالی است.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 7- صفحه 144-142
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها