تاریخ علمی و ویژگی های آن
فارسی 4618 نمایش |علم به قواعد و سنن حاکم بر زندگی های گذشته که از مطالعه و بررسی و تحلیل حوادث و وقایع گذشته به دست می آید. آنچه محتوا و مسائل تاریخ نقلی را تشکیل می دهد، یعنی حوادث و وقایع گذشته، به منزله "مبادی" و مقدمات این علم به شمار می روند. و در حقیقت آن حوادث و وقایع برای تاریخ به معنی دوم، در حکم موادی است که دانشمند علوم طبیعی در لابراتوار خود گرد می آورد و آنها را مورد تجزیه و ترکیب و بررسی قرار می دهد که خاصیت و طبیعت آنها را کشف نماید و به روابط علی و معلولی آنها پی ببرد و قوانین کلی استنباط نماید. مورخ به معنی دوم در پی کشف طبیعت حوادث تاریخی و روابط علی و معلولی آنهاست تا به یک سلسله قواعد و ضوابط عمومی و قابل تعمیم به همه موارد مشابه حال و گذشته دست یابد. ما تاریخ به این معنی را "تاریخ علمی" اصطلاح می کنیم.
هر چند موضوع و مورد بررسی تاریخ علمی، حوادث و وقایعی است که به گذشته تعلق دارد، اما مسائل و قواعدی که استنباط می کند اختصاص به گذشته ندارد، قابل تعمیم به حال و آینده است. این جهت، تاریخ را بسیار سودمند می گرداند و آن را به صورت یکی از منابع "معرفت" (شناخت)، انسانی درمی آورد و او را بر آینده اش مسلط می نماید. تاریخ علمی مانند تاریخ نقلی به گذشته تعلق دارد نه به حال، و علم به "بودنها" است نه علم به "شدنها"، اما برخلاف تاریخ نقلی، کلی است نه جزئی، و عقلی است نه نقلی محض.
تاریخ علمی مانند تاریخ نقلی به گذشته تعلق دارد نه به حال، و علم به "بودنها" است نه علم به "شدنها". این تاریخ برخلاف تاریخ نقلی، کلی است نه جزئی، و عقلی است نه نقلی محض. تاریخ علمی در حقیقت بخشی از جامعه شناسی است؛ یعنی جامعه شناسی جامعه های گذشته است. موضوع مطالعه جامعه شناسی اعم است از جامعه های معاصر و جامعه های گذشته. اگر جامعه شناسی را اختصاص بدهیم به شناخت جامعه های معاصر، تاریخ علمی و جامعه شناسی دو علم خواهند بود، اما دو علم خویشاوند و نزدیک و نیازمند به یکدیگر. تاریخ علمی مبتنی بر مطلبی است که جامعه مستقل از افراد اصالت و شخصیت دارد. اگر جامعه مستقل از افراد اصالت نداشته باشد، جز افراد و قوانین حاکم بر آنها چیزی وجود نخواهد داشت و در نتیجه تاریخ علمی که علم به قواعد و سنن حاکم بر جامعه هاست، بلا موضوع است. قانون داشتن تاریخ فرع بر طبیعت داشتن تاریخ است و طبیعت داشتن تاریخ فرع بر طبیعت داشتن جامعه است.
تفاوت میان فعالیت محقق تاریخ و عالم طبیعی
فرقی که میان کار محقق تاریخ علمی با کار عالم طبیعی هست این است که مواد بررسی عالم طبیعی، یک سلسله مواد موجود حاضر عینی است و قهرا بررسی ها و تجزیه و تحلیل هایش همه عینی و تجربی است، اما مواد مورد بررسی مورخ در گذشته وجود داشته و اکنون وجود ندارد، تنها اطلاعاتی از آنها و پرونده ای از آنها در اختیار مورخ است. مورخ در قضاوت خود مانند قاضی دادگستری است که براساس قرائن و شواهد موجود در پرونده قضاوت می کند نه براساس شهود عینی، از این رو تحلیل مورخ تحلیل منطقی و عقلانی و ذهنی است نه تحلیل خارجی و عینی. مورخ تحلیلهای خود را در لابراتوار عقل با ابزار استدلال و قیاس انجام می دهد نه در لابراتوار خارجی و با ابزاری از قبیل قرع و انبیق، لذا کار مورخ از این جهت به کار فیلسوف شبیه تر است تا کار عالم طبیعی.
منـابـع
مرتضی مطهری- جامعه و تاریخ- صفحه 73-71 و 79
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها