صمیمیت و اخلاص ایرانیان در خدمت به تمدن نوپای اسلامی
فارسی 3635 نمایش | ایرانیان خدمات بسیار شایانی به اسلام کرده اند و آن خدمات از روی صمیمیت و اخلاص و ایمان بوده است ما اول درباره صمیمیت و اخلاص ایرانیان بحث می کنیم سپس به شرح خدمات آنان می پردازیم. درباره صمیمیت ایرانیان نمی خواهیم مبالغه کنیم، ما مدعی نیستیم که همه ایرانیان نسبت به اسلام مخلص و صمیمی بوده اند و همه خدماتی که صورت گرفته است از روی کمال صفا و صمیمیت نسبت به اسلام بوده است. آنچه ما مدعی هستیم این است که اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان نسبت به اسلام صمیمی بوده اند و انگیزه ای جز خدمت به اسلام نداشته اند و در این جهت هیچ یک از ملل اسلامی اعم از عرب و غیرعرب، به ایرانیان نمی رسد و شاید ایرانیان در دنیا نظیر نداشته باشند، یعنی هیچ ملتی نسبت به هیچ دینی و آیینی این اندازه خدمت نکرده و صمیمیت به خرج نداده است. یک ملت را می توان با زور مطیع کرد، اما نمی توان با زور، جهش و جنبش و عشق و ایمان در او به وجود آورد. قلمرو زور و زر محدود است، شاهکارهای بشری تنها و تنها معلول عشق و ایمان است.
برخی چنین وانمود می کنند که انگیزه و محرک ایرانیان در جوشش و جنبش فوق العاده فرهنگی اسلامی، جبران شکستی بود که از جنبه نظامی در میدانهای قادسیه و جلولا و حلوان و نهاوند از عرب خورده بودند. ایرانیان دانستند که شکست نظامی شکست نهایی نیست، شکست نهایی شکست ملی و فرهنگی است. ایرانیان تحت تاثیر احساسات ملی برای اینکه در مقابل اقوام دیگر، خصوصا ملت عرب، خودی نشان بدهند و ضمنا افکار و آداب خویش را با صبغه اسلامی حفظ کنند، دست به فعالیت فرهنگی زدند. به عبارت دیگر چون اسلام را به عنوان یک واقعیت نتوانستند نپذیرند به فکر افتادند آن را ایرانی کنند و برای این مقصود راهی بهتر از قبضه کردن شئون علمی اسلامی نبود.
اینگونه تفسیر، صددرصد دور از واقعیت است، زیرا اولا سابقه خدمات ایرانی به اسلام، به قبل از شکستهای نظامی می رسد. آنچه ایرانیان بعد از شکست نظامی انجام دادند مانند فعالیتهای قبل از شکست است. ثانیا اگر انگیزه آن بود چهارده قرن ادامه نمی یافت. حرکتها و جنبشهای موقت را می توان با اینگونه انگیزه ها توجیه کرد، برخلاف جنبشهایی که قرنها ادامه می یابد.
گذشته از امتداد زمانی، شکل و کیفیت کار هم با آن انگیزه ها قابل توجیه نیست شکل و کیفیت کار ایرانیان در زمینه های اسلامی ایمان و اخلاص آنها را نشان می دهد. بعلاوه اگر هدف ایرانیان از خدمت به اسلام جبران شکستهای نظامی بود، چرا آنان خود مبلغ و مروج اسلام در میان ملتهای دیگر گردیدند و چندین برابر خود، مسلمان دیگر به وجود آوردند؟ چرا آنجا که اسلام به خطر می افتد با آنکه از نظر ملیت ایرانی خطری وجود ندارد، ایرانی جانفشانی و سربازی می کند؟ چرا در مقابل شیوع منکرات و مناهی بیش از اقوام دیگر عکس العمل مخالف نشان می دهند؟
منـابـع
مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 339-338
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها