اهمیت اصل مغفرت در نظام هستی

فارسی 2071 نمایش |

ما در قرآن راجع به غفران هم آیات بسیاری داریم، یعنی یک اصلی داریم به نام اصل مغفرت که اگر به خدا نسبت دهیم مغفرت است و اگر به وساطت انبیاء نسبت دهیم شفاعت است. شفاعت انبیاء همان مغفرت الهی است و چیز دیگری نیست. آقای مهندس بازرگان در کتاب "مطهرات در اسلام" بیانی دارند بدین مضمون که در عالم اصل شستشو هست. همین طوری که ما در این دنیا یک اصل شستشویی می بینیم، یعنی اصل بر طهارت و بر سلامت است، اصل خلقت هم بر سلامت است. اگر بچه ای نا سالم به دنیا بیاید، این (ناشی از) یک عامل خارجی است. قانون اصلی سلامت است. آقایان پزشکان اگر ببینند یک بچه سالم به دنیا آمده، دیگر دنبال این نمی روند که ببینند چه عاملی از خارج سبب شده سالم به دنیا بیاید. اگر دیدند او فلج به دنیا آمد، می گویند ببینیم چه عاملی از خارج دخالت کرده است. اصل، رحمت و مغفرت است و (عذاب) بر خلاف مسیر اصلی است.

پیشی گرفتن رحمت الهی بر غضب او:
از آیات قرآن استفاده می شود که بالاخره عده ای برای همیشه باقی می مانند، اما آن عده چقدرند؟ الان نمی توانیم بگوییم. اینکه اکثریت مردم می روند جهنم، گویا از آیات می شود استنباط کرد که چنین چیزی هست ولی اکثریت اکثریتشان مغفرت الهی شامل حالشان می شود، یعنی تا حدی که در وجود کسی کوچکترین مایه ای باشد برای این که مغفرت شامل حالش شود (شامل خواهد شد). مثل اینکه برای بعضی جهنم حکم تصفیه خانه را دارد که در آنجا تصفیه می شوند و آن ماده اصلی رحمت که در آنها هست بالاخره آنها را بیرون می آورد، لذا قرآن در اینجا می فرماید: «لابثین فیها احقابا؛ که روزگارانی دراز در آن بمانند» (نباء/ 23). همان که در جای دیگر ''خالدین'' می گوید، (در اینجا) "احقاب" می گوید. ''احقاب'' ظاهرا جمع ''حقب'' است که مدت خیلی زیاد را می گویند (چند هزار سال)، بالاخره محدود است. عده ای «لابثین فیها احقابا» هستند.
بنابر این ما به این معنا نمی توانیم بگوییم هر کسی که قتل نفس کرده، به هر شرارتی هم باشد، خالد به آن معنای ابدیت است، یعنی مشمول مغفرت نمی شود، جزایش فی حد ذاته خلود است لو لا مغفرة و لولا شفاعة و به قول بعضی از آقایان: «و ان لاهل الخیر غلبة عظیمة؛ همانا برای اهل خیر پیروزی بزرگ است».
اینکه در قرآن مردم را سه دسته کرده: مقربین، اصحاب الیمین، اصحاب الشمال، بعضی از علما معتقدند مقربین حد اعلی ها هستند و اصحاب الشمال پایین پایین ها هستند که دیگر اهل جهنم اند و اصحاب الیمین متوسطین هستند. می گویند غلبه با متوسطین است که قرآن بشارت رحمت داده، و بوعلی سینا حرف خیلی خوبی می زند، می گوید: همان طوری که زیبای زیبا همیشه در اقلیت است، زشت زشت هم در اقلیت است، اکثریت متوسطین هستند، و همان طوری که سالم سالم (کسی که از نظر پزشکی یک ذره انحراف در مزاجش نباشد) خیلی در اقلیت است، مریض مریض هم که اصلا فلج و افتاده باشد در اقلیت است، اکثر متوسطین هستند که هم سالمند و هم کمی بیماری در آنها هست. در امور روحی و معنوی هم نظام عالم بر همین (اساس) است، آنهایی که اهل سعادت کامل هستند و به تعبیر قرآن مقربین، مسلم اقلیتی هستند، آنهایی هم که دیگر هیچ وقت رحمت الهی شامل حالشان نخواهد شد اقلیتی هستند. اکثریت آنهایی هستند که هم گناهی کرده اند و هم کار خوب انجام داده اند.

منـابـع

مرتضی مطهری- معاد- صفحه 106-107

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها