تأثیر محیط اجتماعی نامساعد و ظهور گرایش های مادی گرایانه
فارسی 3311 نمایش |یکی از علل گرایش های مادی این است که جو روحی و اخلاقی انسان با اندیشه خداشناسی و خداپرستی نامساعد باشد. خداشناسی و خداپرستی طبعا مستلزم یک نوع تعالی روحی خاصی است، بذری است که در زمین های پاک رشد می کند. زمین های فاسد و شوره زار، این بذر را فاسد می کند و از میان می برد. اگر انسان در عمل، شهوت ران و ماده پرست و اسیر شهوات گردد، تدریجا افکار و اندیشه هایش هم به حکم اصل انطباق با محیط، خود را با محیط روحی و اخلاقی او سازگار می کنند، یعنی اندیشه های متعالی خداشناسی و خداپرستی و خدادوستی جای خود را به افکار پست مادیگری و اینکه هستی لغو و بیهوده است، حساب و کتابی در کار عالم نیست، دم غنیمت است و امثال اینها می دهد.
هر فکر و اندیشه ای برای اینکه رشد کند و باقی بماند، زمینه روحی مساعدی می خواهد. چقدر زیبا و عالی در آثار دینی گفته شده است که: «لایدخل الملائکة بیتا فیه کلب أو صوره کلب؛ فرشتگان به خانه ای که در آن خانه، سگ یا تصویر سگ وجود داشته باشد وارد نمی گردند.» (سفینة البحار/ ج 2 ص 486)
گفتیم جو روحی نامساعد. ممکن است پرسش شود که جو اجتماعی چطور؟ جواب این است که ما علت نزدیک و مباشر را گفتیم. شک نیست که جو اجتماعی نیز باید مساعد باشد. ولی تأثیر جو اجتماعی بر روی عقاید، تأثیر مستقیم نیست، تأثیر غیر مستقیم است. جو فاسد اجتماعی جو روحی را فاسد می کند و جو فاسد روحی زمینه رشد اندیشه های متعالی را ضعیف و زمینه رشد اندیشه های پست را تقویت می کند. به همین جهت است که در اسلام به اصلاح محیط اجتماعی اهتمام زیاد شده است و باز به همین جهت است که سیاست هایی که می خواهند اندیشه های متعالی را در مردمی بکشند، زمینه فساد اخلاقی و عملی آنها را فراهم می کنند و برای فراهم کردن این زمینه، محیط اجتماعی را با وسایلی که در اختیار دارند فاسد می نمایند.
ما برای اینکه تأثیر جو نامساعد روحی را در گرایش های مادی روشن سازیم، ناچاریم مطلبی را توضیح دهیم.
رابطه اعتقاد و اخلاق
مادیگری گاهی اعتقادی است و گاهی اخلاقی. مادیت اخلاقی یعنی اینکه شخص هر چند از نظر اعتقاد معتقد به ماورای طبیعت است ولیکن از نظر اخلاق و عمل، مادی است. مادیت اخلاقی یکی از علل و موجبات مادیت اعتقادی است. به عبارت دیگر، شهوت رانی ها و افسارگسیختگی ها و غرق شدن در منجلاب شهوت پرستی یکی از موجبات گرایش های فکری مادی است.
مادیت اخلاقی یعنی اینکه انسان از حیات و زندگی هیچ گونه ایده اخلاقی و معنوی نداشته باشد.
آیا ممکن است کسی اعتقادات الهی باشد ولی عملش جلوه گاه اعتقادش نباشد و از نظر عمل، مادی باشد؟ و آیا ممکن است کسی از نظر اعتقاد، مادی باشد ولی از نظر عمل، مادی نباشد و زندگی اش زندگی منزه و بی آلایش از تندروی و تجاوز و ستم باشد؟ بالاخره آیا انفکاک مادیت اخلاقی از مادیت اعتقادی امکان پذیر است؟ پاسخ این است که آری امکان پذیر است و زیاد واقع می شود، اما چیزی نیست که دوام یابد و روی آن بتوان حساب کرد، زیرا یک حالت غیر طبیعی است و آنچه بر خلاف طبیعت و روش طبیعی نظام اسباب و مسببات است دوام نخواهد یافت. و بالاخره آنجا که انفکاک است، یا روش و عمل در اعتقاد مؤثر می افتد و آن را منقلب می کند و یا اعتقاد و ایده تأثیر می کند و طرز عمل را منقلب می سازد. و بالاخره یا اعتقاد فدای عمل می شود و یا عمل فدای اعتقاد.
این را نمی توان باور کرد که کسی بتواند یک عمر زندگی کند که فکرا و ایمانا الهی باشد ولی عملا مادی، عاقبت یکی از دو طرف غالب خواهد شد، یا به این سو و یا به آن سو خواهد رفت. کما اینکه آن کسی هم که از نظر فکر و ایمان مادی است، خواه ناخواه، دیر یا زود یا بر می گردد و الهی می شود و یا اینکه تنزه اخلاقی او تبدیل به مادیت اخلاقی می گردد. این دو نحو مادیت (مادیت اعتقادی و مادیت اخلاقی) علت و معلول یکدیگرند و از نوع علت و معلول های متقابل هستند، یعنی هر کدام، هم علت دیگری واقع می شوند و هم معلول آن.
وقتی انسان فکرش به اینجا منتهی گشت که جهان بدون هدف است و هوش و عقل و ادراک در آن وجود ندارد و خلقت افراد انسانی هم تصادفی است و خلقتی است بر اساس عبث و پرونده انسانها نیز پس از مرگ به کلی بسته می شود، طبعا به فکر می افتد "پس دم را باید غنیمت شمرد، تا کی در فکر خوب و بد بودن و عمر را بیهوده تلف کردن." طرز تفکر بیهوده شماری هستی و حیات و آفرینش طبعا به مادیت اخلاقی منتهی می گردد، مخصوصا که این طرز تفکر فوق العاده رنج آور و طاقت فرساست.
غالبا صاحبان این اندیشه ها از خود، یعنی از اندیشه های خود که مانند مار و عقرب آنها را می گزد، فرار می کنند و به دنبال وسیله ای هستند که آن اندیشه های گزنده و خرد کننده را از آنها دور سازد. در پی امور فراموشی آور می روند، به مخدرات و مسکرات پناه می برند، حداقل این است که به مجالس و محافل عیش و عشرت برای فراموشی کردن خود و اندیشه های خود رو می آورند و تدریجا غرق در مادیت اخلاقی می گردند.
پس علت اینکه مادیت اعتقادی منجر به مادیت اخلاقی می گردد تنها این نیست که منطقا اساس اخلاق مبتنی بر عفاف و تقوا متزلزل می گردد و دلیلی برای چشم پوشی از لذت های مادی باقی نمی ماند، تنها این نیست که با از میان رفتن سد معنوی افکار الهی، جاذبه شهوات کار خود را می کند، بلکه علت دیگری هم در کار است و آن اینکه اندیشه های ماتریالیستی درباره جهان و حیات و خلقت، آدمی را سخت در رنج و فشار می گذارد و در آدمی حالت میل به فرار از این اندیشه ها و پناه بردن به امور فراموشی آور، اعم از عیش و عشرت ها و یا مخدرات و مسکرات، به وجود می آورد. تأثیر دافعه این اندیشه های سهمناک کمتر از تأثیر جاذبه لذت مادیات نیست.
عکس این حالت نیز ممکن است. یعنی همانطور که مادیت اعتقادی منجر به مادیت اخلاقی می شود، مادیت عملی و اخلاقی نیز در نهایت امر منجر به مادیت اعتقادی می شود، یعنی همان طور که فکر و اندیشه بر روی اخلاق و عمل اثر می گذارد، اخلاق و عمل نیز روی فکر و اعتقاد و اندیشه اثر می گذارد.
منـابـع
مرتضی مطهری- علل گرایش به مادیگری- صفحه 170 تا 174
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها