استثنائات پوشش در قرآن کریم
فارسی 3726 نمایش |در آیات 27 تا 31 سوره نور آمده: «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون* فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم و الله بما تعملون علیم* لیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکم و الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون* قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون* و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء، و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون؛ ای کسانی که ایمان آوردید! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آنان را آگاه سازید. و بر اهل خانه سلام کنید. این برای شما بهتر است. باشد که پند گیرید. اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود. اگر گفته شد باز گردید، بازگردید که پاکیزه تر است برای شما. خدا بدانچه انجام می دهید داناست. باکی نیست که در خانه هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید (بدون اجازه) داخل شوید. خدا آنچه را آشکار می کنید و آنچه را نهان می دارید آگاه است. به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند. این برای شما پاکیزه تر است. خدا بدانچه می کنید آگاه است. به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، سرپوشهای خویش بر گریبانها بزنند، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران، یا پدران، یا پدر شوهران، یا پسران، یا پسر شوهران، یا برادران، یا برادر زادگان، یا خواهرزادگان، یا زنان، یا مملوکانشان، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند، یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند) و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید، باشد که رستگار شوید.»
می فرماید: «و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها». کلمه "زینت" در عربی از کلمه "زیور" فارسی اعم است. زیرا زیور به زینتهائی گفته می شود که از بدن جدا می باشد مانند طلا آلات و جواهرات، ولی کلمه زینت هم به این دسته گفته می شود و هم به آرایشهائی که به بدن متصل است نظیر سرمه و خضاب. مفاد این دستور این است که زنان نباید آرایش و زیور خود را آشکار سازند. سپس دو استثناء برای این وظیفه ذکر شده است که هر دو را مفصلا مورد بحث قرار می دهیم:
استثناء اول:
«الا ما ظهر منها» یعنی جز زینتهائی که آشکار است. از این عبارت چنین استفاده می شود که زینتهای زن دو نوع است. یک نوع زینتی است که آشکار است. نوع دیگر زینتی است که مخفی است مگر آنکه زن عمدا و قصدا بخواهد آن را آشکار کند. پوشانیدن زینت نوع اول واجب نیست، اما پوشانیدن زینتهای نوع دوم واجب است. اینجاست که این پرسش به صورت یک مشکل پیش می آید که زینت آشکار کدام است و زینت نهان کدام؟ درباره این استثناء از قدیم ترین زمانها از صحابه و تابعین و ائمه طاهرین (ع) سؤال می شده و به آن جواب داده شده است. به هر حال این روایات می فهماند که برای زن پوشانیدن چهره و دستها تا مچ واجب نیست، حتی آشکار بودن آرایشهای عادی و معمولی که در این قسمتها وجود دارد نظیر سرمه و خضاب که معمولا زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق العاده به شمار می رود نیز مانعی ندارد.
این مطلب را توضیح می دهیم که ما این مسأله را از نظر خودمان بیان می کنیم و استنباط خودمان را ذکر می نمائیم، و اما هر یک از آقایان و خانمها از هر کس که تقلید می کنند عملا باید تابع فتوای مرجع تقلید خودشان باشند. آنچه ما می گوئیم با فتوای بعضی از مراجع تقلید تطبیق می کند و ممکن است با فتوای بعضی دیگر تطبیق نکند (هر چند فتوای مخالفی وجود ندارد، هر چه هست به اصطلاح احتیاط است نه فتوای صریح).
درباره این استثناء سه قول است: اول اینکه مراد از زینت آشکار جامه ها است (جامه های رو)، و مراد از زینت نهان پای برنجن (نوعی زینت نظیر دستبند که به مچ پا می بسته اند) و گوشواره و دستبند است. این قول از ابن مسعود صحابی معروف نقل شده است. قول دوم اینکه مراد از زینت ظاهره سرمه و انگشتر و خضاب دست است، یعنی زینتهائی که در چهره و دو دست تا مچ واقع می شود. این، قول ابن عباس است. قول سوم این است که مراد از زینت آشکار، خود چهره و دو دست تا مچ است. این، قول ضحاک و عطا است. در تفسیر صافی ذیل این جمله یک عده روایات از ائمه اطهار نقل می کند که ما بعد نقل خواهیم کرد. در تفسیر کشاف می گوید: "زینت عبارت است از چیزهائی که زن خود را بدانها می آراید از قبیل طلا آلات، سرمه، خضاب. زینتهای آشکار از قبیل انگشتر، حلقه، سرمه و خضاب مانعی نیست که آشکار بشود و اما زینتهای پنهان از قبیل دست برنجن، پای برنجن، بازوبند، گردنبند، تاج، کمربند، گوشواره باید پوشانیده شود. مگر از عده ای که در خود آیه استثنا شده اند." می گوید: "در آیه پوشانیدن خود زینتهای باطنه مطرح شده است نه محلهای آنها از بدن. این به خاطر مبالغه در لزوم پوشانیدن آن قسمتهای از بدن است از قبیل ذراع، ساق پا، بازو، گردن، سر، سینه، گوش."
آنگاه صاحب کشاف پس از بحثی درباره موهای عاریتی که به موی زن وصل می شود، و بحث دیگری درباره تعیین مواضع زینت ظاهره این بحث را پیش می کشد که فلسفه استثناء زینتهای ظاهره از قبیل سرمه و خضاب و گلگونه و انگشتر و حلقه و مواضع آنها از قبیل چهره و دو دست چیست؟ در جواب می گوید: "فلسفه اش این است که پوشانیدن اینها حرج است، کار دشواری است بر زن. زن چاره ای ندارد از اینکه با دو دستش اشیاء را بردارد یا بگیرد و چهره اش را بگشاید. خصوصا در مقام شهادت دادن و در محاکمات و در موقع ازدواج. چاره ای ندارد از اینکه در کوچه ها راه برود و خواه ناخواه از ساق به پائینتر یعنی قدمهایش معلوم می شود، خصوصا زنان فقیر (که جوراب و احیانا کفش ندارند) و این است معنی جمله «الا ما ظهر منها». در حقیقت مقصود این است: مگر آنچه عاده و طبعا آشکار است و اصل اول ایجاب می کند که آشکار باشد." صاحب کشاف آنگاه وارد فلسفه استثناء دوم (محارم) می شود. سپس وضع زنان را قبل از نزول این آیات شرح می دهد که گریبانهایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه و اطراف سینه شان دیده می شد، و دامن روسریها را معمولا از پشت سر بر می گرداندند و قهرا قسمتهای گردن و بناگوش و سینه دیده می شد.
فخر رازی در تفسیر کبیر پس از اینکه بحثی می کند درباره اینکه آیا لغت زینت تنها به زیبائیهای مصنوعی گفته می شود و یا زیبائیهای طبیعی را هم شامل است و خود رأی دوم را انتخاب می کند، می گوید: "به عقیده کسانی مانند قفال که می گویند مراد زیبائیهای طبیعی است، مقصود از زینت آشکار، چهره و دو دست تا مچ است در زنها، و چهره و دو دست و دو پا است در مردها.
به عقیده قفال چون ضرورت معاشرت ایجاب می کرده که چهره و دو دست تا مچ باز باشد و شریعت اسلام شریعت سهل و آسان است پوشانیدن چهره و دو دست تا مچ واجب نشده است... و اما کسانی که زینت را به امور مصنوعی حمل کرده اند گفته اند مقصود از زینت ظاهره زینت چهره و دستها است از قبیل وسمه و گلگونه و خضاب و انگشتر و علت این استثناء این است که پوشانیدن اینها برای زن دشوار است. زن ناچار است که با دستهای خود اشیاء را بردارد و در مقام شهادت و محاکمه و ازدواج ناچار است چهره خویش بگشاید."
در آیه می فرماید: «و لا یضربن بأرجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن» یعنی زنان به منظور آشکار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نکوبند. زنان عرب معمولا خلخال به پا می کردند، و برای اینکه بفهمانند خلخال قیمتی به پا دارند پای خود را محکم بر زمین می کوفتند. آیه کریمه از این کار هم نهی فرمود. از این دستور می توان فهمید که هر چیزی که موجب جلب توجه مردان می گردد مانند استعمال عطرهای تند و همچنین آرایشهای جالب نظر در چهره ممنوع است. به طور کلی زن در معاشرت نباید کاری بکند که موجب تحریک و تهییج و جلب توجه مردان نامحرم گردد. جمله آخر آیه چنین است: «و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون؛ همه به سوی خدا بازگشت کنید، باشد که رستگار گردید.» دأب قرآن این است که در پایان دستورها مردم را به خدا متوجه می سازد تا در به کار بستن فرمانهای او سهل انگار نباشند.
منـابـع
مرتضی مطهری- مسئله حجاب- صفحه 131- 138 و 147-146
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها