بدعت
فارسی 2703 نمایش | بدعت یعنی کسی در دین خدا چیزی را وارد کند که از دین نیست. از پیش خود چیزی را جعل کند که مربوط به دین نیست. همه وظیفه دارند که با بدعت مبارزه کنند. مثلا صلوات فرستادن همه وقت خوب است. شما در هر شرایطی که صلوات بفرستید، یک عمل مستحبی را انجام داده اید. فرض کنید یک گوینده حرف می زند، در وسط حرف خودش، برای اینکه رفع خستگی کرده باشد، به جمعیت می گوید: صلواتی بفرستید. این امر خوبی است. اما اگر شما فکر کنید که در اسلام یک چنین سنتی هست که در وسط حرف گوینده، صلوات بفرستید و به عنوان یک امر اسلامی این کار را بکنید این "بدعت" است. بدانید چنین دستوری در اسلام نرسیده که در وسط موعظه یک نفر صلوات بفرستید.
شما می بینید اسلام می گوید اگر می خواهی نماز بخوانی، با اینکه وقتی نماز می خوانی توجهت به خداست، اما اگر یک فردی رو به روی تو هست، مکروه است، چون بویی از آدم پرستی دارد. اگر یک عکسی رو به روی شما هست مکروه است، چون بویی از شکل پرستی دارد. اگر چراغ هم رو به روی شما هست، نماز خواندن مکروه است، چون بویی از آتش پرستی می دهد.
غرض این است که اینها را "بدعت" می گویند.
خیلی چیزها هست که بدعت است و در میان مردم مخصوصا خانم ها از این بدعت ها هست؛ مثل آش ابودردا، آش بی بی سه شنبه، سفره حضرت عباس (ع). ما چنین چیزهایی در اسلام نداریم. در اسلام ما یک چیزی به نام سفره حضرت ابوالفضل نداریم.
یک مطلب هست، یک کار خیری بکنید، مثلا فقرا را اطعام کنید، ثواب دارد. بعد ثوابش را نثار پیامبر اکرم (ص) کنید، نثار حضرت علی (ع) و دیگر ائمه معصومین علیهم السلام کنید، مانعی ندارد.
اگر شما سفره ای در منزلتان تشکیل بدهید به شرط آنکه آداب و تشریفات زنانه اش را که اگر کسی خیال بکند جزء آداب اسلامی است باز بدعت می شود حذف کنید. اگر اطعام مسلمان باشد، بالخصوص اطعام فقرا و ثوابش هدیه به حضرت ابوالفضل باشد، مانعی ندارد. اما اگر کارهایی با آداب و تشریفاتی انجام شود و خیال کنید این هم از اسلام است. این، بدعت و حرام است.
حدیث معروفی است که: «اذا ظهرت البدع فعلی العالم ان یظهر علمه و الا فعلیه لعنة الله» (اصول کافی، ج 1 ص 54)؛ اگر بدعت ها پیدا بشود (بدعت یعنی آن چیزی که جزء دین نیست ولی نام دین به خودش گرفته است و مردم خیال می کنند مال دین است)، اگر بدعت ظاهر شد در میان مردم، بر دانا است که اظهار بکند و بگوید.
این حدیث شریف، وظیفه احیای دین را که در درجه اول بر عهده طبقه علما است بیان می کند، از راه مبارزه با بدعت ها و تحریف ها.
بنابراین افرادی پیدا می شوند که در دین بدعت ایجاد می کنند. یک کسی می آید می گوید من نایب خاص امام مهدی (ع) هستم؛ مثل علی محمد باب. این را "اهل بدعت" می گویند. همانطور که گفته شد در حدیث است اگر اهل بدعت پیدا شدند، با اهل بدعت مبارزه کنید و عالم باید مبارزه کند و حق ندارد ساکت باشد.
در یک حدیث دیگر تعبیر چنین است: «و باهتوهم؛ یعنی مبهوتشان کنید،» بیچاره شان کنید، یعنی با آنها مباحثه کنید و دلیل هایشان را بشکنید.
«فبهت الذی کفر»؛ «در نتیجه آن کفرپیشه مبهوت ماند.» (بقره/258)
چنانکه حضرت ابراهیم (ع)، آن کافر زمان خودش را مبهوت کرد، شما هم مبهوتش کنید.
بعضی آدم های کم سواد این باهتوهم را این جور معنی کردند که به آنها تهمت بزنید و دروغ ببندید. بعد می گویند اهل بدعت دشمن خدا هستند و من دروغ علیه آن ها جعل می کنم. با هر کسی هم که دشمنی شخصی داشته باشد می گوید: این ملعون، اهل بدعت است. صغری و کبری تشکیل می دهد، بعد هم شروع می کند به دروغ جعل کردن علیه او.
شما ببینید اگر جامعه ای به این بیماری مبتلا باشد که دشمن های شخصی خودش را اهل بدعت بداند و حدیث باهتوهم را هم چنین معنی کند که دروغ جعل کن، با دشمن های خودش چه می کند! آن وقت است که دروغ اندر دروغ جعل می شود.
منـابـع
مرتضی مطهری- ده گفتار- صفحه 150-151
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 4- صفحه 44-45
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها