علم افاضی از نظر قرآن
فارسی 3284 نمایش |آیا در اسلام تصفیه نفس راهی است به سوی معرفت؟ در اینکه قرآن می گوید: "هر کسی که تزکیه نفس کرد، رستگار شد" حرفی نیست، ولی آیا این تزکیه نفس، راهی به سوی معرفت حق است یا راه معرفت فقط دلیل و برهان و استدلال، یعنی همان راه حکما و فلاسفه است؟
رسول اکرم (ص) جمله ای دارد که آن جمله را، هم شیعه و هم اهل تسنن روایت کرده اند و از مسلمات است. می فرماید: «من اخلص لله اربعین صباحا جرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه؛ هر کس چهل شبانه روز، خود را برای خدا خالص کند، خدا حکمت را بر قلبش و زبانش جاری می کند.» یعنی چهل شبانه روز هیچ انگیزه ای در وجود او جز رضای حق حاکم نباشد، حرف بزند برای رضای خدا، سکوت کند برای رضای خدا، نگاه کند و نگاهش را ببندد برای خدا، غذا بخورد برای خدا، بخوابد و بیدار شود برای خدا، یعنی آنچنان برنامه اش را تنظیم کند و آنچنان روح خود را اصلاح کند که اساسا جز برای خدا برای چیز دیگری کار نکند، یعنی بشود ابراهیم خلیل الله: «ان صلوتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین؛ نمازم، عبادتم و بلکه زندگی و مردنم، لله و برای اوست.» (انعام/ 162) آری پیغمبر فرمود اگر کسی موفق شود چهل شبانه روز هوا و هوس را به کلی مرخص کند و در این چهل شبانه روز جز برای خدا، کاری نکند و جز برای او زنده نباشد، چشمه های معرفت و حکمت از درونش می جوشد و بر زبانش جاری می شود.
پس معلوم می شود که اسلام، علمی را که به آن "علم افاضی" می گویند یعنی علمی که از درون می جوشد قبول دارد. ضمن اینکه علم عقلی را هم قبول دارد و به سوی آن دعوت می کند، این علم را هم قبول دارد. به موسی می فرماید: ما یک بنده ای داریم، نزد او می روی و از او علم می آموزی: «علمناه من لدنا علما؛ ما به آن بنده، از نزد خودمان علم دادیم.» (کهف/ 65) یعنی او علمش را از یک بشر نیاموخته از درون و باطنش، علمی جوشانده ایم. حافظ با آن زبان رمزی شیرین خود، همین حدیث را معنی می کند. می گوید:
سحرگه رهروی در سرزمینی *** همی گفت این معما با قرینی
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف *** که در شیشه بماند اربعینی
طریقه وصول به علم افاضی از نظر رسول اکرم
پیغمبر (ص) فرمود: «لولا ان الشیاطین یحومون حول قلوب بنی ادم لنظروا الی ملکوت السموات؛ اگر نه این است که شیاطین گرد دلهای فرزندان آدم حرکت می کنند و غبار و تاریکی ایجاد می کنند، بنی آدم می توانست با چشم دل، ملکوت را مشاهده کند.» این حدیثی است که در برخی کتب خود ما مثل جامع السعادات آمده است. همچنین فرمود: «لولا تکثیر فی کلامکم، و تمریج فی قلوبکم، لرایتم ما اری، و لسمعتم ما اسمع؛ اگر نبود پرحرفی ها و حرف های اضافی شما این زبان خیلی به انسان ضرر می زند و اگر نبود تمریج در دل شما که دلتان حالت چمن را دارد و هر حیوانی در آن می چرد، می توانستید آنچه را که من می بینم ببینید و صداهایی را که من می شنوم بشنوید.» یعنی لازم نیست آدم پیغمبر باشد تا بتواند این چیزها را ببیند و یا بشنود، گاهی غیر پیغمبر هم، اینها را می شنود، مثل مریم که می شنید.
علی (ع) کودک ده ساله ای بود که در کوه حرا همراه پیغمبر بود. اولین باری که وحی بر رسول اکرم (ص) نازل شد و عالم برای پیغمبر دگرگون شد، علی (ع) همان صداهایی را که پیغمبر از غیب و ملکوت می شنید. می شنید. خود علی (ع) در نهج البلاغه خطبه 192 نقل می کند، می گوید: به پیغمبر عرض کردم «یا رسول الله و لقد سمعت رنة الشیطان حین نزول الوحی علیه؛ صدای ناله شیطان را برای اولین بار که وحی نازل شد، شنیدم.» بعد پیامبر فرمود: «انک تسمع ما اسمع، و تری ما اری؛ بله، آنچه من می شنوم تو می شنوی و آنچه من می بینم تو می بینی.» «الا انک لست بنبی؛ ولی در عین حال تو پیغمبر نیستی.» بنابراین، تصفیه نفس، اخلاص، دور کردن هوا و هوس نه تنها اثرش این است که قلب انسان را صاف می کند، بلکه اثر بیشتر و بالاتری دارد و آن این است که به واسطه آن علم و حکمت از درون انسان می جوشد.
منـابـع
مرتضی مطهری- انسان کامل- صفحه 152- 155
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها