سیراب شدن حضرت علی اکبر بواسطه شربت ملکوتی رسول اکرم
فارسی 6626 نمایش | "مقتل خوارزمی" روایت کرده است که چون حضرت علی اکبر (س) در دفعه اول که یکصد و بیست نفر را به هلاکت رسانیده بود، از میدان مراجعت نمود، در حالیکه عطش بر او غالب شده بود نزد پدر آمد تا قدری استراحت کند و از گرانی عطش برای پدر بیان کند، حضرت سیدالشهداء (ع) گریست و گفت: «واغوثاه، فریاد رسا»! ای فرزند چقدر نزدیک است که به جدت برسی و او ترا به کاسه ای از شربت بیاشاماند که دیگر پس از آن تشنه نگردی. سپس انگشتری خود را بدو داد تا در دهان خود گذارد. گویا علی اکبر هم برای آنکه پدرش بداند که رسول الله (ص) او را سیراب نموده است، در دفعه دوم که جنگ کرد و بدنش پاره پاره شد: با آهنگ بلند به صدا در آمد: سلام من بر تو ای اباعبدالله! اینک جد من رسول خدا مرا به کاسه ای از شربت سیراب نمود که دیگر پس از آن هیچگاه تشنه نخواهم شد، و میگوید: ای حسین یک کاسه ای برای تو ذخیره دارم تا بیائی و به تو بدهم.
برای شهادت چنین مظهر قدس و تقوی جا دارد که ناله پدرش بلند شود که: «علی الدنیا بعدک العفآء، پس از تو خاک بر زندگانی دنیا». چنانکه طبری با سند خود از حمید بن مسلم روایت میکند که: گوش های من آن روز از حسین شنید که می گفت: خدا بکشد جماعتی که ترا کشتند ای فرزند من! چقدر جرأت و بی باکی آنها بر خدا، و بر هتک حرمت رسول خدا زیاد است. ای نور دیده من! پس از تو خاک بر سر دنیا باد. میگوید: و مثل آنکه من نظاره میکنم زنی را که به سرعت از خیمه خارج شد و مانند خورشید تابان می درخشید و فریاد برمی داشت: ای وای برادرم! ای وای پسر برادرم! میگوید: من پرسیدم: این زن کیست! گفتند: این زینب (س) دختر فاطمه (س) دختر رسول خداست. این زن آمد و آمد تا خود را بروی علی اکبر انداخت، و پس از آن حسین (ع) آمد و دست او را گرفت و به خیام حرم برگردانید.
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 2- صفحه 223-221
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها