آثار محبت اهل بیت (ع) از زبان خودشان

فارسی 7508 نمایش |

در دعوات راوندی ، پس از بیان یک حدیث قدسی که بین خداوند و حضرت موسی (ع) گفتگوهائی را نقل می کند، می گوید: «فعلم موسی أن أفضل الاعمال الحب فی الله والبغض فی الله؛ و إلیه أشار الرضا علیه السلام بمکتوبه: کن محبا لا ل محمد علیهم السلام و إن کنت فاسقا، و محبا لمحبیهم و إن کانوا فاسقین؛ موسی دانست که با فضلیت ترین اعمال، حب در راه خدا و بغض در راه خداست و به همین امر اشاره کرده است. امام رضا (ع) در مکتوب خود که چنین نوشته اند: بوده باش دوستدار آل محمد (ع) و اگر چه تو فاسق باشی! و بوده باش دوستدار دوستدار ایشان و اگر چه آنها فاسق باشند».
و سپس راوندی گوید: از فنون و مطالب راجع به این حدیث، آنست که این مکتوب همین الآن در نزد بعضی از اهل کرمند -که قریه ایست بین ناحیه ما (راوند) و بین اصفهان ، و آن قریه از اصفهان نیست - موجود است و داستان آن از این قرار است که: یکی از اهالی کرمند شتربان حضرت امام رضا (ع) بوده است در وقتی که آن حضرت عازم به سوی خراسان بوده اند و این مرد ساربان که از عامه و اهل سنت بوده است چون می خواسته است از خراسان برگردد به حضرت عرض می کند: ای پسر رسول خدا! مرا به مقداری مختصر از خط مبارکت مشرف گردان تا با آن تبرک جویم و حضرت، این عبارت را برای او مرقوم فرمودند (سفینة البحار ج1 ص199 و بحارالانوار ج15 ص284).
عیاشی در تفسیر خود روایت می کند از بریدبن معاویه عجلی، که او گفت: من در محضر حضرت أبوجعفر امام باقر (ع) بودم که مردی از خراسان با پای پیاده آمده بود. بر آنحضرت وارد شد و دو پای خود را نشان داد که از تعب و رنج سفر شکافته شده و شقاقهائی در آنها به وجود آمده بود. آن مرد گفت: سوگند به خدا که مرا از آنجائی که آمده ام تا بدینجا نیاورده است مگر محبت شما اهل بیت. حضرت فرمودند: «والله لو أحبنا حجر حشره الله معنا؛ و هل الدین إلا الحب؟؛ سوگند به خداوند که اگر هر آینه سنگی ما را دوست داشته باشد خداوند آن سنگ را با ما محشور می کند و آیا مگر دین غیر از محبت و دوستی چیز دیگری است ؟» (سفینة البحار، ج 1، ص 201). در محاسن احمد بن محمد، گوید که: حضرت صادق (ع) گفته اند: محبت ما اهل بیت در هفت جا ثمر می بخشد: در نزد خداوند و در وقت مرگ و در قبر و در روز رستاخیز و در کنار حوض کوثر و در وقت میزان و در هنگام عبور از صراط ».
در کتاب بشارة المصطفی لشیعة المرتضی أبوجعفر محمدبن أبوالقاسم طبری شیعی روایت کرده است: «گفت: حضرت صادق (ع) فرمودند: ای پسر یزید! سوگند به خدا که تو از ما اهل بیت هستی ». عمربن یزید گفت: من گفتم: فدایت شوم، یعنی از آل محمد (ع) هستم ؟! حضرت فرمود: آری سوگند به خداوند که ای عمر! از خود آنها هستی! مگر نخوانده ای این آیه را در قرآن که خداوند می فرماید: سزاوارترین مردم به ابراهیم آن کسانی هستند که از او پیروی می کرده اند؛ و این پیغمبر و مؤمنین هستند و خداوند ولی مؤمنان است! مگر نخوانده ای در قرآن کریم، گفتار حضرت ابراهیم را در مواجهه اش با خداوند، که ای پروردگار! هر کس از من پیروی کند، او از من است و هر کس مخالفت امر من کند، پس تو آمرزنده و مهربان هستی ؟!».

منـابـع

علامه سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 9- صفحه 319-313

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد