معنای سیراب شدن مؤمنین و سالکان از چشمه های بهشتی
فارسی 3607 نمایش |قرآن کریم در خصوص رابطه متقین و علوم و معارف الهی می فرماید: «إن المتقین فی جنات و عیون؛ به درستی که مردم با تقوی، در بهشت هایی و چشمههای آبی مسکن دارند.» (حجر/ 45 و ذاریات/ 15)
یک وقت علوم الهیه و معارف ربانیه، پاک و بدون شائبه دخالت آراء و افکار شخصی است؛ در این صورت به صورت آب صاف و زلال چون اشک چشم در عالم ملکوت متجلی می گردد؛ چون مقربان درگاه خدا از چشمه های معارف، علوم را بیرون می کشند و در می آورند، و با فکر و ذکر و عبادت و عبودیت و تسلیم و رضا و تفویض، آن علوم و معارف را با بیداری و عبادت در شب های تار و با روزه و مجاهدت در روزهای گرم، چون چشمه پر لمعانی که به دست کنکاش چکش و پتک و قلم بیرون می آورند، با کنکاش عقل نظری و علمی از زوایای غیبت و از پشت پرده های آمال و آرزوها بیرون می آورند؛ آری چنین است که: «عینا یشرب بها عباد الله یفجرونها تفجیرا؛ چشمه ای است که از آن، مقربان از بندگان خدا می آشامند، و آن چشمه را به طور متین و استوار شکافته و منفجر می کنند، و آبش را ظاهر می سازند.» (دهر/ 6)
«عینا یشرب بها المقربون؛ چشمه ای است که از آن مقربان درگاه الهی فقط می آشامند.» (مطففین/ 28)
تجلی ملکوتی نهرهای بهشتی در این دنیا
نهرهای چهارگانه بهشت که عبارت است از: نهر شیری که طعم آن تغییر نکرده است، و نهر آب غیر متعفن و بدبو، و نهر عسل تصفیه شده، و نهر خمر و شرابی که برای نوشندگان لذت بخش است، عبارت است از:
تجلی و ظهور ملکوتی علومی که در مبتدیان راه سیر و سلوک، و ضعفای از راه پیمایان سبیل الی الله پیدا می شود؛ چون شیر غذای کودک است؛ و از علوم خالص و معرفت بی شائبه خدا، چون حیات دل به علم و معرفت است. و عدم تغییر و تعفن راجع به عدم آلودگی آن علوم به افکار و آراء نفسانیه و شیطانیه است. و از واردات عالم قدس و بارقه های نورانی و لذت هایی که در حالات مختلف برای متوسطین در راه خدا پیدا می شود، و آنان را به ذوق و وجد و توجه می آورد. و تصفیه آن عبارت است از عدم کدورت آن علوم، به مواد شمعی و موم که به واسطه تسویلات نفس احیانا پیدا می شود؛ و از تجلیات جمال و عشق به ذات لایزالی که سالک هستی خود را فراموش می کند و محو در انوار او می شود. و چون تجلی جلال گردد، و سالک را از تمام تعلقات دنیویه از مال و تعین و حب جاه و هستی پاک کند آن را شراب طهور خوانند.
«و سقیاهم ربهم شرابا طهورا؛ و پروردگار آنها به آنان از شراب طاهر و طاهر کننده آشامانید و سیراب کرد.» (دهر/ 21)
زیرا طهور نه تنها به معنای پاک است، که به معنای پاک کننده است؛ و این علوم و معارف جلالیه یکباره هستی سالک را در برابر عظمت و قهاریت و کبریائیت حضرت حق، می سوزاند و نابود می کند.
حافظ شیرازی از آن به شراب تلخ تعبیر کرده است، آنجا که گوید:
شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش *** که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
و همین جذبات جلالیه است که بسیار ذی قیمت است، و نتیجه و حاصل یک عمر سلوک را که وصول به مقام فناء فی الله است متحقق می سازد؛ چنانکه در کلمات آمده است: «جذبة من جذبات الحق توازی عبادة الثقلین؛ یک کشش از کشش های حضرت خداوند رحمان، برابر با عبادت جن و انس است.»
اگر این علوم و معارف توأم با حرارت طلب باشد و پیوسته عشق در سالک زنده باشد، قدری از ماده زنجبیل که ماده گرمی است، به آن علوم ضمیمه می شود: «و یسقون فیها کأسا کان مزاجها زنجبیلا؛ و در آن بهشت آشامانیده می شوند از کاسه های شرابی که با آن زنجبیل ممزوج شده است.» (دهر/ 17)
و چون خداوند بخواهد قدری آنان را آرامش بخشد و به واسطه تجلیات جمال، سکونی پیدا کنند، از چشمه کافور که ماده خنک و سردی است، در کأس آنان می ریزد: «إن الابرار یشربون من کأس کان مزاجها کافورا؛ به درستی که ابرار از کاسه هایی می آشامند که در آن کافور ریخته و ممزوج شده است.» (دهر/ 5)
همچنانکه اگر اجمال ادراک علوم توأم با انکار و جحود و استکبار باشد، آن علوم به صورت آب های داغ و گداخته در کام آنان ریخته می شود، که جز زیادی تشنگی و حدت و سوزندگی اثری ندارد.
«تصلی نارا حامیه* تسقی من عین انیه؛ و در قیامت، دسته ای که عذاب آنان را فرا گیرد و چهره هایشان را درهم شکند و ذلیل کند، به آتش گداخته دوزخ می سوزند و از چشمه آب گرم و سوزنده می نوشند.» (غاشیه/ 4- 5)
منـابـع
سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی- جلد 9 صفحه 458-453
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها