نقش مؤمنان حقیقی در ظهور
فارسی 2954 نمایش | انقلاب امام مهدی (ع) تحولی عظیم در تاریخ بشر است. تحولات تاریخی ضابطه مندند و اراده انسانی در آن ها نقش دارند. درست است که اراده انسانی نقش مهمی در تحولات تاریخی دارد؛ اما با توجه به اصالت فطرت و جهت گیری واقعی درون انسان به سمت هدف واقعی، این انتظار معنای خاصی می یابد و آن اولا قبول این است که حق از باطل قابل تشخیص است و ثانیا وظیفه اصلی منتظر تقویت دائم جبهه حق و تلاش برای مشخص تر کردن مرز حق و باطل برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه می افکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است.
به لحاظ فردی کسی می تواند واقعا منتظر حکومت عدل باشد و آرزوی عدالت جهانی را در سر بپروراند که خودش با عدل خو گرفته باشد و مزاجش با عدل سازگار باشد. کسی می تواند منتظر عدل جهانی باشد که عدل را دوست داشته باشد و کسی که عدل را دوست داشته باشد، در درجه اول خودش اهل عدل خواهد بود و این است که گفته اند: منتظران مصلح، خود، باید صالح باشند. به لحاظ اجتماعی نیز هر حرکت اصلاحی که در جهت پیروزی حق باشد، وظیفه منتظران است؛ پس اصلاحات جزئی و تدریجی نه تنها محکوم نیست، بلکه به نوبه خود، آهنگ حرکت تاریخ را به سود اهل حق تند می نماید و بر عکس، فسادها، تباهی ها و فسق و فجورها کمک به نیروی مقابل است و آهنگ حرکت تاریخ را به زیان اهل حق کند می کند؛ بنابراین در این بینش آن چه باید رخ دهد، از قبیل رسیدن یک میوه بر شاخه درخت است نه از قبیل انفجار یک دیگ بخار. درخت هر چه بهتر از نظر آبیاری و ... مراقبت گردد و هر چه بیش تر با آفاتش مبارزه شود، میوه بهتر و سالم تر و احیانا زودتر تحویل می دهد.
حدیث معروفی هست که می گوید ظهور در زمانی رخ می دهد که زمین پر از ستم شده باشد، در این حدیث تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم گروه مظلوم است و می رساند که قیام مهدی (عج) برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. بدیهی است که اگر در حدیث گفته شده بود زمین را پر از ایمان و صلاح و توحید می کند، بعد از این که پر از کفر و شرک و فساد شده بود، مستلزم این نبود که لزوما گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت بود که می شد استنباط کرد که قیام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است، نه برای نجات گروه اهل حق ـ هرچند به صورت یک اقلیت.
در کنار این حدیث، احادیث دیگری نیز وجود دارد مبنی بر این که ظهور تحقق نمی پذیرد، مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد؛ یعنی سخن در این است که هر دو گروه به نهایت کار خود می رسند نه این که فقط اشقیا به نهایت درجه شقاوت برسند. همان طور که در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام، به آن حضرت ملحق می شوند. معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروهی را پرورش داده است.
این خود می رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشند، از نظر کیفیت ارزنده ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء (ع). افزون بر این که از نظر روایات اسلامی، در مقدمه قیام و ظهور امام، یک سلسله قیام های دیگر از طرف اهل حق صورت می گیرد که به طور قطع این ها نیز ابتدا به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی دهد و حتی در برخی روایات سخن از دولتی از اهل حق است که تا قیام مهدی ادامه می یابد.
امتحان مردم یکی از سنت های مهم الهی است که در تمام دوران زندگی بشر به شیوه های گوناگون انجام می گیرد تا میزان پای بندی افراد به اصول و احکام دینی مشخص شود. بر این اساس یکی از حکمت های مهم غیبت امام دوازدهم نیز امتحان مردم است که این کار در این دوران، به صورت های گوناگون انجام می گیرد؛ از جمله سنت آزمایش ها در عصر غیبت، امتحان به دین است. در روایات زیادی تصریح شده است که پایبندی به عقاید و حفظ ایمان در دوره غیبت به علت ویژگی های این دوره بسیار دشوار است. به همین جهت یکی از هشدارهای مهم و تاکیدهای مکرر در خصوص عصر غیبت مراقبت از دین و ارزش های دینی است.
امام کاظم (ع) در روایتی می فرمایند: «وقتی پنجمین فرزند از فرزندان من غایب شد در مورد دین خود بسیار مراقب باشید مبادا کسی شما را از دین تان جدا کند.» امام صادق (ع) در اشاره به سختی دینداری و حفظ ایمان در زمان غیبت امام زمان (ع) می فرمایند:... «صاحب الامر (ع) دوران غیبتی در پیش دارند که در آن حفظ دین کردن همانند شاخه پر خار درخت قتاد را با دست تراشیدن است... چه کسی می تواند چنین کاری را با دست خود انجام دهد. بنابراین بندگان خدا باید در دوران غیبت حجت الهی تقوا را پیشه خود سازند و دین خدا را رها نسازند.»
در این باره امام علی (ع) می فرمایند: «پس از غیبت امام عصر (عج) مردم دچار حیرت و سرگردانی بسیاری می شوند. گروهی گمراه می شوند اما گروهی دیگر علیرغم تمام ناملایمات بر هدایت باقی می مانند.» از مجموعه این قبیل از روایات کاملا معلوم می شود در دوره غیبت شرایطی پیش خواهد آمد که دینداری و پایبندی به ارزش های انسانی و اخلاقی بسیار مشکل خواهد بود؛ با این همه، گروه های زیادی با وجود همه این سختی ها لحظه ای از دین خود دست بر نخواهند داشت و با تمام وجود به حفظ ارزش ها و احکام الهی که تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت انسان است پافشاری خواهند نمود.
بر طبق مجموعه رهنمودهای اولیای الهی، ما مسئولیت زمینه سازی برای ظهور را از طریق عمل به تعالیم اسلامی بر عهده داریم؛ یعنی نه تنها جایز نیست که از انجام تکالیف دینی ذره ای کوتاهی کنیم بلکه با توجه به مشکلات دوره غیبت و شرایط خاصی که در این دوره پیش می آید به مراتب بیشتر و دقیق تر از دوران حضور امام (ع) باید به انجام وظیفه بپردازیم و در برخی روایات به این حقیقت تصریح شده است تا آمادگی لازم فکری و اعتقادی و اجتماعی در توده های مردم فراهم نشود و یاران با ایمان و شجاع و مخلص تربیت نشوند زمینه برای ظهور فراهم نخواهد شد.
بنابراین آن دسته از روایات که از سختی ها و نابسامانی های دوران غیبت سخن به میان می آورند با هدف ایجاد انگیزه بیشتر برای پایبندی به احکام و هشدار نسبت به حل نشدن در وقایع این کار را انجام می دهند. و از قضا، در روایاتی که از مؤمنان دوران سخت غیبت سخن به میان آمده است از آنها با اوصاف بسیار نیکویی یاد شده است؛ از جمله پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «هر یک از آنان (مومنان واقعی دوره غیبت) اعتقاد و دین خویش را با هر سختی حفظ می کنند چنان که گویی درختان خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می کنند یا آتش پر دوام را با دست نگاه می دارند.»
معلوم می شود آنها با توجه به این قبیل از روایات، علاوه بر افزودن بر تلاش و کوشش، با موانع و مشکلات نیز آشنا می شوند و پیشاپیش آمادگی های لازم را در خود ایجاد می کنند و در نتیجه در سخت ترین پیشامدها بر ایمان و عقاید خود پای می فشارند و در حد توان به زمینه سازی ظهور کمک می نمایند.
امام سجاد (ع) در توصیف مومنان عصر غیبت می فرمایند: «مردم زمان غیبت مهدی (ع) که به امامت آن حضرت پای بندند و همواره در حال انتظار ظهور به سر می برند از مردم همه زمان ها برترند، زیرا خدا چنان درک و فهم و نیروی تشخیص آنان را قوت می بخشد که غیبت نزد آنان همانند زمان ظهور باشد... آنان به حق اخلاص ورزانند...»
انسان دین دار عصر غیبت که دسترسی عادی به امام زمان (عج) ندارد بر اساس درک عقلی و تهذیب اخلاق و اندیشه به یقین والایی دست می یابد و همواره به دفاع از احکام و عقاید دینی می پردازد و این در شرایطی است که اغلب مردم در زرق و برق و لذات مادی خود را غرق ساخته اند و به احکام و ارزش های دینی و فضیلت های انسانی بی توجه شده اند.
امام صادق (ع) می فرماید: «پیامبر (ص) به علی (ع) فرمودند یا علی! بزرگترین مردمان در ایمان و یقین کسانی هستند که در آخرالزمان زندگی می کنند، آنها پیامبرشان را ندیده اند و امامشان در غیبت به سر می برد، با این همه آنان از روی علوم و معارف و کتاب هایی که در اختیار دارند ایمان آورده و در ایمان خود پایداری می ورزند...»
بنابراین یکی از راه های مهم در امان ماندن از فتنه های آخرالزمان، عمل به وظایف دینی و وظایف و مسئولیت های مربوط به دوران غیبت است. وضعیت جهان پیش از ظهور امام عصر (ع) به گونه ای است که شاید انسان هایی را به یأس بکشاند؛ چنان که بعضی از روایات اشاره به همین موضوع داشته و رواج هرج و مرج، نا امنی، شیوع بیماری و گرسنگی و... را به عنوان ویژگی های این دوران بر شمرده اند؛ لیکن روایات دیگری نیز وجود دارد که در آنها به نکات روشن و روزنه های امید برای شیعیان و انسان های مؤمن و متعهد اشاره شده است. برخی از روایات درباره مؤمنانی سخن می گوید که هیچ گاه زمین از آنان تهی نمی شود و آنان در شرایط سخت پیش از ظهور نیز در سراسر جهان حضور دارند.
بعضی از روایات در پاسخ کسانی آمده است که گمان می کردند روزگاری خواهد رسید که جامعه از وجود انسان های مؤمن تهی و بی بهره شود. امام (ع) این گمان را نفی کرده و از وجود مؤمنان در هر روزگاری خبر داده است: زید زراء می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: «می ترسم ما از مؤمنان نباشیم. امام فرمود: چرا چنین فکر می کنید؟ گفتم: زیرا می بینم در میان ما کسی نیست که برادرش را بر درهم و دینار مقدم دارد، ولی این را می بینم که درهم و دینار را به برادر دینی -که ولایت امیر مؤمنان (ع) ما را به دور یکدیگر به گرد آورده- ترجیح می دهیم. امام صادق (ع) فرمود: این چنین نیست که می گویی شما اهل ایمان هستید لیکن ایمان شما کامل نمی شود تا هنگامی که قائم آل محمد (ع) قیام کند. در آن هنگام خداوند خرد شما را نیز کامل می کند و شما مؤمنان کامل می شوید. سوگند به آن خدایی که جانم در دست قدرت اوست که در سراسر جهان، انسان هایی هستند که همه دنیا در نظرشان با پر پشه ای برابری نمی کند.»
منـابـع
مرتضی مطهری- قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ- صفحه 66-67 و 47 و 56-64 و 51-46
شیخ کلینی- اصول کافی جلد 1- صفحه 6 و 335
محمد باقر مجلسی- بحارالانوار جلد 67- صفحه351
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها