گزارشی از جنگ های پیامبر اکرم
فارسی 25850 نمایش |پیشرفت سریع اسلام، کفار مکه را سخت ناراحت می کرد و روز به روز، خشم و کینه آنان نسبت به پیغمبر اکرم (ص) و پیروان اسلام بیش تر می شد و برای استیصال آنان، پی بهانه می گشتند و پیروان اسلام نیز (مخصوصا مهاجران مکه) از کفار، دلی پر داشته، در انتظار یک اذن آسمانی بودند که کفار ستمگر را به سزای اعمالشان برسانند و زنان و کودکان و پیران بی دست و پای خود را که در مکه در زیر آزار و شکنجه آنان به سر می بردند، نجات بخشند.
جنگ بدر
بالاخره در سال دوم هجرت، نخستین جنگ میان مسلمانان و کفار مکه در زمین بدر اتفاق افتاد. در این جنگ، کفار نزدیک به هزار نفر با تجهیز کامل و ساز و برگ کافی بودند و مسلمانان، معادل یک سوم آنان افراد داشتند و فاقد ساز و برگ و مرکب و توشه بودند، ولی عنایت خدایی، فتح درخشانی نصیب مسلمانان فرموده، به بدترین وضعی کفار را شکست داد. در این جنگ، از کفار هفتاد نفر کشته شد که تقریبا نصف آنان از دم شمشیر امام علی (ع) گذشته بودند و هفتاد نفر اسیر دادند و همه ساز و برگ خود به جا گذاشته، یکسره تا مکه گریختند.
جنگ احد
در سال سوم، کفار مکه به ریاست ابی سفیان با سه هزار نفر به مدینه تاختند و در بیرون مدینه، در بیابان احد، با مسلمانان مصاف دادند. در این جنگ، پیغمبر اکرم (ص) با هفت صد نفر از مسلمانان، در برابر دشمن صف آرایی کرد. در آغاز جنگ، غلبه با مسلمانان بود ولی پس از ساعتی، در اثر اشتباه بعضی از مسلمانان، شکست به لشکر اسلام افتاد و کفار از هر طرف ریخته، شمشیر در میان آنان گذاشتند. در این جنگ حضرت حمزه (ع) عموی پیغمبر اکرم (ص) تقریبا با هفتاد نفر از یاران آن حضرت – که اکثرشان از انصار بودند – شهید شدند و پیشانی پیغمبر اکرم (ص) زخم برداشت و یکی از دندان های پیشین آن حضرت شکست و یکی از کفار که ضربتی به شانه وی وارد ساخت، فریاد کشید که محمد را کشتم و در نتیجه، لشکر اسلام پراکنده شدند. تنها علی (ع) با چند نفر در گرد پیغمبر اکرم (ص) پابرجا ماندند و همه شان به قتل رسیدند جز علی (ع) که تا آخر جنگ، مقاومت نموده، از آن حضرت دفاع می کرد. آخر روز، دوباره فراریان لشکر اسلام دور پیغمبر اکرم (ص) گرد آمده، مهیای جنگ شدند ولی لشکر دشمن، همان اندازه از موفقیت را غنیمت شمرده، از جنگ دست برداشته، راه مکه را پیش گرفتند.
لشکر کفار پس از پیمودن چند فرسخ راه، از این که جنگ را تا فتح نهایی تعقیب نکردند و زن و بچه مسلمانان را اسیر و اموالشان را غارت نکردند، سخت پشیمان شدند و در نتیجه، مشغول مشاوره بودند که دوباره به مدینه حمله کنند، ولی به ایشان خبر رسید که لشکر اسلام به منظور تعقیب جنگ به دنبالشان افتاده، در راهند. با شنیدن این خبر، مرعوب شده از مراجعت به سوی مدینه منصرف شدند و با عجله رهسپار مکه گردیدند. همین طور نیز بود، زیرا پیغمبر اکرم (ص) به امر خدا لشکری از آسیب دیدگان جنگ تجهیز نموده، به سرپرستی علی (ع) به دنبال جماعت اعزام داشته بود. در این جنگ، اگر چه تلفات سنگینی به مسلمانان رسید ولی در حقیقت، به سود اسلام تمام شد، مخصوصا از این رو که دو طرف متخاصم وقتی که دست از جنگ برداشتند به یک دیگر وعده دادند که سال دیگر همان وقت، در بدر، جنگ دیگری برپا نمایند. پیغمبر اکرم با جمعی از یاران خود سر موعد در بدر حاضر شدند ولی کفار از حضور سرباز زدند. پس از این جنگ، مسلمانان به وضع حاضر خود، سر و سامان بهتری دادند و در داخل شبه جزیره، جز منطقه مکه و طائف، از هر سوی پیشرفت می کردند.
جنگ خندق
جنگ سومی که کفار عرب با پیغمبر اکرم (ص) کرده اند و آخرین جنگی بود که به رهبری اهل مکه واقع شد و جنگ سختی بود، جنگ خندق و احزاب نامیده می شود. پس از جنگ احد، سران مکه – که در رأس آن ها ابوسفیان قرار داشت – در فکر بودند که آخرین ضربت کاری را بر پیغمبر اکرم وارد ساخته، نور اسلام را به کلی خاموش کنند. برای این منظور، قبایل عرب را تحریک کرده، به همکاری و کمک خود، دعوت می کردند. طوایف یهود نیز با این که با اسلام پیمان عدم تعرض بسته بودند، پنهانی دامن به این آتش می زدند و بالاخره، پیمان خود را نقض کرده، با کفار پیمان همکاری بستند. در نتیجه، سال پنجم هجرت، لشکری سنگین از قریش و قبایل متفرقه عرب و طوایف یهود با ساز و برگ کامل به سوی مدینه تاختند.
پیغمبر اکرم (ص) که قبلا از تصمیم دشمن اطلاع یافته بود، با یاران خود به مشاوره پرداخت. پس از گفت و گوی زیاد، به اشاره سلمان فارسی – که یکی از صحابه اکرام بود – دور شهر مدینه خندقی کندند و در داخل شهر متحصن شدند و لشکر دشمن، پس از این که به مدینه رسیدند راهی به داخل شهر یافته، ناگزیر شهر را محاصره کردند و به همان نحو به جنگ پرداختند و محاصره و جنگ، مدتی به طول انجامید. در این جنگ بود که عمروبن عبدود که یکی از نامی ترین سواران و مشهورترین شجاعان عرب بود، به دست علی کشته شد. بالاخره در اثر باد و سرما و خسته شدن اعراب از طول محاصره و اختلاف و جدایی که میان یهود و عرب افتاد، محاصره درهم شکست و لشکر کفار، از دور مدینه متفرق شدند.
جنگ با یهود و جنگ خیبر
پس از جنگ خندق – که محرکین اصلی آن یهود بوده و با کفار عرب همکاری کرده، علنا پیمان خود را با اسلام نقض کرده بودند – پیغمبر اکرم به امر خدا به گوش مالی طوایف یهود که در مدینه بودند، پرداخت و جنگ هایی کرد که همه با فتح و ظفر مسلمانان خاتمه یافت. مهم ترین این جنگ ها، جنگ خیبر بود. یهود خیبر، قلعه های مستحکمی در دست داشتند و عده قابل توجه و جنگجویان زبردست و ساز و برگ کافی در اختیارشان بود. در این جنگ، علی (ع) مرحب خیبری، پهلوان نامی یهود را کشته، لشکر یهود را متفرق ساخت و پس از آن، به سوی قلعه تاخته، در قلعه را کنده، با لشکر اسلام، داخل قلعه گردید و پرچم فتح را بر فراز آن به اهتزاز در آورد. و با همین جنگ ها – که در سال پنجم هجرت خاتمه یافت – کار یهود حجاز یکسره شد.
فتح مکه
در سال ششم هجرت، پیغمبر اکرم (ص) نامه هایی به ملوک و سلاطین و فرمانروایان – مانند شاه ایران و قیصر روم و سلطان مصر و نجاشی حبشه – نوشته، آنان را به اسلام دعوت فرمود. گروهی از نصارا و مجوس به ذمه اسلام در آمدند و آن حضرت با کفار مکه پیمان عدم تعرض بست و از جمله شرایط آن، این بود که کفار به مسلمانانی (که) در مکه هستند آزار و شکنجه ندهند و دشمنان اسلام را به ضرر مسلمانان یاری نکنند. ولی کفار مکه پس از چندی پیمان را نقض نمودند و در اثر آن، پیغمبر اکرم (ص) تصمیم به فتح مکه گرفت و سال ششم هجرت با ده هزار (نیرو) به مکه تاخته، مکه را بدون جنگ و خونریزی فتح نمود و بت های بسیاری که در خانه کعبه بود، همه را سرنگون ساخته و شکست. عموم اهل مکه اسلام را پذیرفتند و سران مکه را که در ظرف 20 سال، آن همه دشمنی با وی نموده، رفتارهای غیرانسانی در حق او و پیروانش روا داشته بودند، احضار فرموده، بی آن که کمترین تندی و ترشرویی کند، با نهایت بزرگواری، همه را مشمول عفو خود قرار داد.
جنگ حنین
پیغمبر اکرم (ص) پس از فتح مکه به تصفیه اطراف – که شهر طائف نیز از آن جمله بود – پرداخت و جنگ های متعددی با اعراب کرد که یکی از آن ها، جنگ حنین می باشد. جنگ حنین یکی از جنگ های مهم پیغمبر اکرم است. این جنگ، در وادی حنین، کمی پس از فتح مکه با طایفه هوازن اتفاق افتاد. لشکر اسلام با دوازده هزار مرد جنگی در مقابل هوازن – که چندین هزار سوار بودند – ایستاد و جنگ سختی میان آنان در گرفت. هوازن، در ابتدای جنگ، شکست فاحشی به مسلمانان دادند، به طوری که جز علی (ع) که پرچم اسلام را در دست داشت و پیشاپیش پیغمبر اکرم (ص) می جنگید و چند نفر انگشت شمار، همه فرار کردند ولی پس از ساعتی چند، اول، انصار و پس از آن، سایر مسلمانان به مراکز خود بازگشته، با جنگ سختی که نمودند، دشمن را شکست دادند. در این جنگ، پنج هزار اسیر به دست لشکر اسلام افتاده بود ولی بنا به درخواست پیغمبر اکرم (ص) مسلمانان همه اسیران را آزاد کردند و چند نفری که ناراضی بودند، آن حضرت نصیب آنان را با پول خریداری نموده، آزاد فرمود.
جنگ تبوک
پیغمبر اکرم (ص) در سال نهم هجرت به قصد جنگ با روم، لشکری به تبوک (تبوک جایی است در مرز میان حجاز و شام) کشید، زیرا شایع شده بود که قیصر روم، در آن حدود از رومی ها و اعراب، لشکری تمرکز می دهد و جنگ موته نیز پیش از آن با روم، در همان حدود، اتفاق افتاده و منجر به شهادت سرداران اسلام: جعفربن ابی طالب و زیدبن حارثه و عبدالله بن رواحه شده بود. پیغمبر اکرم (ص) با سی هزار لشکر، متوجه تبوک شد ولی با رسیدن لشکر اسلام، جماعتی که آن جا بودند، متفرق شده بودند. سه روز در تبوک توقف نموده، به تصفیه آن نواحی پرداخت و پس از آن به مدینه مراجعت فرمود.
جنگ های اسلامی دیگر
پیغمبر اکرم (ص) جز جنگ هایی که نام برده شد، در مدت ده سال توقف خود در مدینه، تقریبا هشتاد جنگ بزرگ و کوچک دیگر نیز کرده است و تقریبا در یک چهارم آن ها، خود حضرت شخصا شرکت نموده است. در جنگ هایی که شرکت می نمود، بی آن که مانند سایر فرماندهان در پناهگاهی قرار گرفته، فرمان هجوم و کشتار دهد، خود نیز دوش به دوش سربازان، در حمله ها شرکت می کرد ولی هرگز اتفاق نیفتاد که به قتل کسی مباشرت کند.
رحلت
پیغمبر اکرم (ص) در سال دهم هجرت به زیارت خانه خدا رفت و کیفیت حج تمتع را به مردم یاد داد و در مراجعت، در غدیر خم، علی (ع) را در میان گروه انبوه مردم که ده ها هزار بودند، به ولایت امت و جانشینی خود معین نمود و پس از مراجعت به مدینه، به فاصله کمی، از این جهان رحلت فرمود.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- اصول عقاید و دستورات دینی 1-4- صفحه 247-252
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها