تحریم ربا از نظر احادیث
فارسی 6596 نمایش | تحریم عمل زشت ربا، در روایات بسیار زیاد و گسترده اى مطرح شده است. این روایات به قدرى زیاد است که شاید به سر حد تواتر برسد، در این روایات تعبیرات بسیار تکان دهنده اى در مورد این کار اقتصادى ظالمانه و غیر انسانى وارد شده است که درباره کمتر گناهى دیده مى شود. در برخی روایات ربا خوارى با عمل زشت منافى عفت مقایسه شده و از آن بدتر شمرده شده است. از جمله در حدیثى آمده است که پیغمبر اکرم (ص) به على (ع) فرمود: «یا على درهم ربا اعظم عندالله من سبعین زنیة...؛ اى على! یک درهم از ربا از نظر گناه و معصیت بدتر از هفتاد بار زناست». حتى تعبیراتى بسیار تندتر و شدیدتر از این هم موجود است. این تعبیر در روایات متعدد دیگرى وارد شده است ولى با اعداد و ارقام مختلف، در بعضى از روایات معادل 33 بار (وسایل الشیعه، جلد 12، ابواب الربا). و در روایت دیگر معادل 30 بار (مستدرک الوسایل، جلد 13، ابواب الربا، باب 1، حدیث 14) و در بعضى معادل 20 بار (وسایل الشیعه، جلد 12، ابواب الربا، باب 1، حدیث 5) و در بعضى معادل یک بار (وسایل الشیعه، جلد 12، ابواب الربا، باب 1، حدیث 6 و 22) عمل منافى عفت شمرده شده است.
همه مى دانند اسلام به شدت با اعمال منافى عفت برخورد مى کند، حال باید حساب کرد که زیان و زشتى ربا خوارى چقدر زیاد است که درباره آن چنین مى گوید و این از صریح ترین دلایل بر حرمت ربا در اسلام است. در اینجا این سؤال پیش مى آید که چرا عددها در روایات مزبور تا این حد متفاوت و مختلف است؟ در پاسخ این سؤال مى توان گفت که، رباها مختلف است همه انواع ربا بد، ظالمانه و زشت است، ولى بعضى از بعضى بدتر و زشت تر مى باشد و این تفاوت اعداد، مربوط به تفاوت انواع رباست؛ مثلا رباى اضعاف مضاعف که شرح آن گذشت با رباى معمولى متفاوت است، و قبح و زشتى آنها یکسان نیست. و ربا گرفتن از یک انسان بسیار ضعیف که مثلا براى درمان فرزندش مختصرى وام مى گیرد با ربا گرفتن از افرادى که در چنین شرایط اضطرارى قرار ندارند فرق مى کند و اولى به مراتب زشت تر و ظالمانه تر است. تحمیل رباهاى ظالمانه بر یک ملت بزرگ که تمام هستى آنها را به باد مى دهد با ربا گرفتن از یک فرد فرق مى کند، بنابراین همه انواع ربا زشت و ظالمانه و گناه است ولى بى شک این انواع سلسله مراتبى دارد. اما چرا مقایسه با اعمال منافى عفت شده و از آن بدتر شمرده شده است؟ ممکن است از این نظر باشد که ربا خوارى یکى از عوامل اصلى فقر و اختلاف طبقاتى است و مى دانیم یکى از علل فحشاء، فقر و فشار اقتصادى است که سبب شکست جوانان در تشکیل خانواده و کشانیده شدن آنها به فساد است. اگر ریشه فقر خشکانیده شود لااقل بخش مهمى از فحشاء و فساد اخلاقى از میان خواهد رفت، آنها که مقدمات فقر را در جامعه فراهم مى سازند در فساد و انحرافات اخلاقى آن شریک و سهیمند، و عمل آنها گاه با چندین بار عمل منافى عفت برابرى مى کند!
به هر حال این روایات به روشنى و با صراحت و با تأکیدهاى متعدد دلالت بر تحریم ربا دارد، و آن را هم ردیف بزرگترین گناهان از نظر اسلام مى شمرد (تا حد زناى با محارم و حتى فراتر)، و با توجه به گستردگى این روایات و لحن شدید آنها اگر دلیلى بر حرمت ربا جز این گروه از روایات نبود کافى به نظر مى رسید.
در برخی از روایات دیگر ربا و تمام کسانى که به نوعى با آن ارتباط دارند را لعنت مى کند. امیر مؤمنان على (ع) مى فرماید: «لعن رسول الله (ص) الربا و آکله و بایعه و مشتریه و کاتبه و شاهدیه»؛ (مستدرک الوسایل، جلد 13، ابواب الربا، باب 1، حدیث 8)، پیامبر گرامى اسلام (ص) در این روایت «ربا» و پنج طایفه را که در ارتباط با ربا هستند لعنت کرده است: کسى که میهمان ربا خوار مى شود و از غذایى که از پول ربا تهیه شده است با علم و آگاهى استفاده مى کند، ربا خوار، ربا دهنده، کسى که ربا را محاسبه مى کند، شهود قرارداد ربا. در هر مورد، که یک چیز حرام، به این گستردگى مورد لعن خداوند قرار مى گیرد (وسایل الشیعه، جلد 12، ابواب الربا، باب 4، حدیث 3)، دلیل بر عظمت حرمت آن کار، و قبح و زشتى فوق العاده آن است. این گروه از روایات نیز دلیل بر حرمت ربا و رباخوارى است. در برخی از روایات دیگر مى گوید: ربا بدترین و خبیث ترین نوع معاملات است.
امام باقر (ع) مى فرمایند: «اخبث المکاسب کسب الربا»، «کثیف ترین معاملات، معاملات ربوى است». حتى از شراب فروشى و قمار و فحشاء، کثیف تر است. در حدیث دیگر آمده: «و من الفاظ رسول الله (ص) الموجزة التى لم یسبق الیها، شر المکاسب کسب الربا». «از سخنان کوتاه و پر معنى رسول خدا (ص) که پیش از آن حضرت، سابقه نداشته این است که فرمود: ربا خوارى بدترین نوع کسب هاست». نتیجه این که این گروه از روایات نیز دلالت روشنى بر حرمت ربا دارد؛ حرمتى شدید و مؤکد. برخی از روایات دیگر دلالت بر هلاکت ربا خواران در دنیا دارد. امام صادق (ع) می فرماید: «اذا اراد الله بقوم هلاکا ظهر فیهم الربا»، «هنگامى که خداوند اراده هلاکت قومى را کند، ربا در میان آنها ظاهر مى گردد». معناى این روایت این است که ربا مجازات دنیوى نیز دارد و به هلاکت ربا خواران منهى مى شود.
ممکن است سئوال شود چرا خداوند اراده هلاکت مردم و قومى را مى کند، تا ربا در بین آنها شیوع پیدا کند و سبب نابودى آنها شود؟ پاسخ این سؤال روشن است، اراده خداوند بدون دلیل نیست، لابد آن قوم مرتکب گناهانى شده اند که خداوند حکیم، اراده نابودى آنها را مى کند و گرفتار ربا خوارى مى شوند. این نکته نیز قابل دقت است که لازم نیست همواره هلاکت، مانند هلاکت و نابودى اقوام پیشین و با صاعقه ها و زلزله ها مثل قوم لوط و عاد و ثمود باشد، بلکه هلاکت امروزه اشکال دیگرى نیز دارد، بیماری هاى غیر قابل علاجى همچون ایدز و نیز اعتیاد به مواد مرگ آور، انواع بیماری هاى روانى که قسمت عمده اى از بیمارستان هاى کشورهاى غربى را به خود اختصاص داده است و مانند آنها، همه اسباب هلاکت امت هاى گناه کار مى تواند باشد؛ و به هر حال این گروه از روایات نیز دلالت بر حرمت شدید ربا دارد. برخی از روایات دیگر سرانجام ربا خوار را آتش دوزخ شمرده است. امام على (ع) می فرماید: «خمسة اشیاء تقع بخمسة اشیاء ولا بد لتلک الخمسة من النار من اتجر بغیر علم فلا بدله من اکل الربا، و لابد لا کل الربا من النار»، «پنج چیز علت پنج چیز است و سرانجام این ها جهنم است: تجارت و کسب بدون آگاهى از احکام فقهى آن سبب ربا خوارى و منتهى به آن مى شود و ربا خوار حتما در دوزخ خواهد بود» و روشن است که این گونه روایات نیز دلیل بر تحریم این عمل است. در مورد بر حذر داشتن از ربا پیامبر خدا (ص) می فرماید: «إن الله عز و عجل لعن آکل الربا و موکله و کاتبه و شاهدیه»، «خداوند عزوجل ربا خوار و ربا دهنده و کاتب و گواهان آن را لعنت کرده است». همچنین می فرماید: «أتیت لیلة اسری بی على قوم بطونهم کالبیوت فیها الحیات ترى من خارج بطونهم، فقلت: من هؤلاء یا جبرئیل؟ قال: هؤلاء أکلة الربا»، «شبى که به معراج رفتم، بر مردمى گذشتم که شکم هایشان چون خانه اى بود و در آنها مارهایى وجود داشت که از بیرون شکم هایشان دیده مى شد. پرسیدم: اى جبرئیل! اینها کیستند؟ گفت: اینان ربا خوارانند». امام باقر (ع) می فرماید: «أخبث المکاسب، کسب الربا»، «پلیدترین کسب ها، رباست».
امام صادق (ع) می فرماید: «آکل الربا لا یخرج من الدنیا حتى یتخبطه الشیطان»، «ربا خوار از دنیا نرود، تا آن که شیطان دیوانه اش کند». همچنین می فرماید: «در هم ربا أعظم عندالله من سبعین زنیة بذات محرم فی بیت الله الحرام»، «یک درهم ربا، نزد خداوند سنگین تر است از هفتاد بار زنا کردن با محارم در کعبه خانه محترم خدا». در مورد حکمت تحریم ربا امام صادق (ع) در پاسخ به پرسش هشام ابن حکم از علت تحریم ربا می فرماید: «إنه لو کان الربا حلالا لترک الناس التجارات وما یحتاجون إلیه فحرم الله الربا لتفر الناس عن الحرام إلى التجارات و إلى البیع والشراء فیتصل ذلک بینهم فی القرض»: اگر ربا حلال بود، مردم کار تجارت و کسب مایحتاج خود را رها مى کردند. پس خداوند ربا را حرام فرمود، تا مردم از حرام خوارى دست کشیده، به تجارت و خرید و فروش روى آورند و زیادى مال را به یکدیگر قرض دهند.
همچنین در پاسخ به سؤال از علت تحریم ربا می فرماید: «لئلا یتمانع الناس المعروف»، تا این که مردم از احسان کردن به یکدیگر دریغ نورزند. در مورد عوامل آلوده شدن به ربا امام على (ع) می فرماید: «معاشر الناس، الفقه ثم المتجر، والله للربا فی هذه الامة أخفى من دبیب النمل على الصفا»، «اى مردم! ابتدا احکام، سپس تجارت! به خدا قسم که ربا در میان این امت ناپیداتر از حرکت مورچه بر روى تخته سنگ سیاه است. همچنین می فرماید: «من اتجر بغیر فقه فقد ارتطم فی الربا»، «آن که بدون دانستن احکام دین، تجارت و کسب کند، به ورطه ربا درافتد». در مقایسه قرآن با روایات در مورد ربا باید گفت: از نظر قرآن ربا به طور مطلق ظلم است نه بیرحمی و عدم احسان. ولی در روایات تعبیراتی آمده است که آن تعبیرات بیشتر ربا را محدود می کند به ربای مصرفی و استهلاکی یا ربای درماندگان. چندین روایت قریب به این مضمون است که از جمله این روایت: «عن سماعة قال: قلت لابی عبدالله (ع): انی رایت الله قد ذکر الربوا فی غیر آیة و کرره»: سماعه می گوید: به امام صادق (ع) گفتم من می بینم خدا ربا را در چند آیه ذکر کرده و تکرار نموده یعنی خیلی اهمیت داده «فقال: او تدری لم ذاک؟» فرمود می دانی برای چه؟ گفتم نه. «قال: لئلا یمتنع الناس من اصطناع المعروف». برای اینکه جلو کار خیر گرفته نشود. یعنی اگر کسی احتیاج داشته باشد البته جای معروف است ظاهر قضیه این است که معروف یعنی کمک کردن در جائی که کسی احتیاج دارد و دیگری باید به او احسان و کمک بکند. خدا ربا را حرام کرده، این راه را بسته تا مردم را از طریق قرض الحسنه برای یکدیگر کارگشائی کنند نه از طریق ربا.
در روایت دیگری از حضرت صادق (ع) آمده است: «و علة تحریم الربوا لعلة ذهاب المعروف» علت تحریم ربا این است که جلو احسان و کار خیر و تعاون گرفته نشود. «و تلف الاموال و رغبة الناس فی الربح و ترکهم القرض و القرض صنایع المعروف و لما فی ذلک من الفساد و الظلم و فناء الاموال» یعنی تنها به مسئله عدم احسان تکیه نشده. ربا موجب فساد ها می شود که ظاهرا مقصود بیچارگی هاست. کلمه ظلم در این روایت به کار رفته و گرفتن ربا ظلم است و فناء اموال. مقصود از فناء اموال این است که اموال مردم کشیده می شود به طرف رباخوار. فتوای فقها هم در مورد ربا همین طور است که فرقی نگذاشته اند میان ربائی که از نوع استهلاکی باشد یا از نوع استنتاجی باشد.
منـابـع
مرتضی مطهری- مسئله ربا- صفحه 55-54
آیت الله مکارم شیرازى- ربا و بانکدارى اسلامى
میزان الحکمه- ج 4- صفحه 69-19
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها