فلسفه تحریم زنا در اسلام
فارسی 4843 نمایش | اسلام برای زنا مجازات شدید قائل است. خداوند در قرآن می فرماید: «و لا تقربوا الزنى إنه کان فحشة و ساء سبیلا؛ و نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و بد راهى است» (اسراء/ 32). در این بیان کوتاه به سه نکته اشاره شده است:
الف- نمى گوید زنا نکنید، بلکه مى گوید به این عمل شرم آور نزدیک نشوید، این تعبیر علاوه بر تأکیدى که در عمق آن نسبت به خود این عمل نهفته شده، اشاره لطیفى به این است که آلودگى به زنا غالبا مقدماتى دارد که انسان را تدریجا به آن نزدیک مى کند، چشم چرانى یکى از مقدمات آن است، برهنگى و بى حجابى مقدمه دیگر، کتابهاى بدآموز و فیلمهاى آلوده و نشریات فاسد و کانونهاى فساد هر یک مقدمه اى براى این کار محسوب مى شود. همچنین خلوت با اجنبیه (یعنى بودن مرد و زن نامحرم در یک مکان خالى و تنها) عامل وسوسه انگیز دیگرى است. بالاخره ترک ازدواج براى جوانان، و سختگیریهاى بى دلیل طرفین در این زمینه، همه از عوامل قرب به زنا است که در آیه فوق با یک جمله کوتاه همه آنها را نهى مى کند، و در روایات اسلامى نیز هر کدام جداگانه مورد نهى قرار گرفته است.
ب- جمله «انه کان فاحشة» که مشتمل بر سه تأکید است (ان و استفاده از فعل ماضى و تعبیر به فاحشه) عظمت این گناه آشکار را آشکارتر مى کند.
ج- جمله «ساء سبیلا» (راه زنا بد راهى است) بیانگر این واقعیت است که این عمل راهى به مفاسد دیگر در جامعه مى گشاید.
فلسفه تحریم زنا را این گونه می توان بیان نمود:
1- پیدایش هرج و مرج در نظام خانواده، و از میان رفتن رابطه فرزندان و پدران، رابطه اى که وجودش نه تنها سبب شناخت اجتماعى است، بلکه موجب حمایت کامل از فرزندان مى گردد، و پایه هاى محبتى را که در تمام طول عمر سبب ادامه این حمایت است مى گذارد. خلاصه، در جامعه اى که فرزندان نامشروع و بى پدر فراوان گردند روابط اجتماعى که بر پایه روابط خانوادگى بنیان شده سخت دچار تزلزل مى گردد. براى پى بردن به اهمیت این موضوع کافى است یک لحظه چنین فکر کنیم که چنانچه زنا در کل جامعه انسانى مجاز گردد و ازدواج برچیده شود، فرزندان بى هویتى که در چنین شرائطى متولد شوند تحت پوشش حمایت کسى نیستند، نه در آغاز تولد و نه به هنگام بزرگ شدن.
از این گذشته از عنصر محبت که نقش تعیین کننده اى در مبارزه با جنایتها و خشونتها دارد محروم مى شوند، و جامعه انسانى به یک جامعه کاملا حیوانى توأم با خشونت در همه ابعاد، تبدیل مى گردد.
2- این عمل ننگین سبب انواع برخوردها و کشمکشهاى فردى و اجتماعى در میان هوسبازان است، داستانهائى را که بعضى از چگونگى وضع داخل محله هاى بدنام و مراکز فساد نقل کرده و نوشته اند به خوبى بیانگر این واقعیت است که در کنار انحرافات جنسى بدترین جنایات رخ مى دهد.
3- تجربه نشان داده و علم ثابت کرده است که این عمل باعث اشاعه انواع بیماریها است و با تمام تشکیلاتى که براى مبارزه با عواقب و آثار آن امروز فراهم کرده اند باز آمار نشان مى دهد که تا چه اندازه افراد از این راه سلامت خود را از دست داده و مى دهند.
4- این عمل غالبا سبب سقوط جنین و کشتن فرزندان و قطع نسل مى گردد، چرا که چنین زنانى هرگز حاضر به نگهدارى اینگونه فرزندان نیستند، و اصولا وجود فرزند مانع بزرگى بر سر راه ادامه اعمال شوم آنان مى باشد، لذا همیشه سعى مى کنند آنها را از میان ببرند. و این فرضیه کاملا موهوم که مى توان اینگونه فرزندان را در مؤسساتى زیر نظر دولتها جمع آورى کرد شکستش در عمل روشن شده، و ثابت گردیده که پرورش فرزندان بى پدر و مادر به این صورت چقدر مشکلات دارد، و تازه محصول بسیار نامرغوبى است، فرزندانى سنگدل: جنایتکار بى شخصیت و فاقد همه چیز!
5- نباید فراموش کرد که هدف از ازدواج تنها مسأله اشباع غریزه جنسى نیست، بلکه اشتراک در تشکیل زندگى و انس روحى و آرامش فکرى، و تربیت فرزندان و همکارى در همه شئون حیات از آثار ازدواج است که بدون اختصاص زن و مرد به یکدیگر و تحریم زنان هیچیک از اینها امکان پذیر نیست.
امام علی (ع) در حدیثى مى گوید: از پیامبر شنیدم چنین مى فرمود: «فى الزنا ست خصال: ثلث فى الدنیا و ثلث فى الاخرة: فاما اللواتى فى الدنیا فیذهب بنور الوجه، و یقطع الرزق، و یسرع الفناء و اما اللواتى فى الاخرة فغضب الرب و سوء الحساب و الدخول فى النار - او الخلود فى النار؛ در زنا شش اثر سوء است، سه قسمت آن در دنیا و سه قسمت آن در آخرت است. اما آنها که در دنیا است یکى این است که صفا و نورانیت را از انسان مى گیرد، روزى را قطع مى کند، و تسریع در نابودى انسانها مى کند. و اما آن سه که در آخرت است غضب پروردگار، سختى حساب و دخول -یا خلود- در آتش دوزخ است».
عواقب شومى که به خاطر این عمل دامان فرد و جامعه را مى گیرد بر کسى مخفى نمی باشد، پیدایش این عمل زشت و گسترش آن بدون شک نظام خانواده را در هم مى ریزد. رابطه فرزند و پدر را مبهم و تاریک مى کند. فرزندان فاقد هویت را که طبق تجربه تبدیل به جنایتکاران خطرناکى مى شوند در جامعه زیاد مى کند. این عمل ننگین سبب انواع برخوردها و کشمکشها در میان هوسبازان است. به علاوه بیماریهاى روانى و آمیزشى که از آثار شوم آن است بر کسى پنهان نیست. کشتن فرزندان، سقط جنین و جنایاتى مانند آن از آثار شوم این عمل مى باشد.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 12- صفحه 105-103
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 4- صفحه 71-70
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 14- صفحه 368
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها