عوارض ناشی از احساس نگرانی و درمان آن

فارسی 1218 نمایش |

تشویش خاطر و ناراحتی های فکر، در زندگی بشر، یکی از بزرگترین عوامل تیره روزی و بدبختی  است. کسانی که بر اثر ترس، حقارت، شکست، نا امیدی، ضعف، نارسائی، و نظائر این ها نگران و مضطربند و از احساس آن حالات روانی همواره رنج می برند اگر به فکر درمان خویش نباشند و خود را از فشار های سنگین و طاقت فرسای روحی خلاص نکنند زندگی بر آنان تلخ و غیر قابل تحمل خواهد بود و ممکن است سرانجام به عوارض  گوناگونی دچار شوند.

نفس و بدن به قدری با یکدیگر مرتبط و متحدند که حالات نیک و بد هریک در دیگری اثر می گذارد و این مطلب مورد قبول کلیه دانشمندان دیروز و امروز جهان است. بدن آدمی  تحت تاثیر حالات روان است و روان نیز تحت تاثیر حالات بدن است. کسی که دچار نگرانی  و تشویش خاطر است و در ضمیر خود احساس ناراحتی و بی قراری می کند خواه ناخواه این حالت روانی آثار نامطلوبی روی بدن او می گذارد و جسم وی را از مسیر سلامت و اعتدال منحرف می کند. به موجب روایات بسیاری که رسیده اولیاء بزرگوار اسلام به این امر مهم بهداشتی توجه کامل داشته و به پیروان خود خاطر نشان نموده اند که نگرانی، ترس، حسد، غصه، و خلاصه ناراحتی های درونی و هیجان های روحی باعث بیماری جسم و مایه ویرانی زندگی است.

علی (ع)  می فرمود: «آتش اندوه و غم، بدن آدمی را می گدازد و مانند فلز مذابی آب می کند!» و نیز فرموده است: «اثر غصه و غم، انسان نیرومند را ناتوان می کند و در جوانی او را فرسوده و نیمه پیر می سازد.» و همچنین فرموده اند: «غم و اندوه، تعادل  جسم را بر هم می زند و بدن آدمی را ویران می کند.»

نتیجه آنکه عقده ها، غصه ها، ترس ها نگرانی ها، و خلاصه ناراحتی های روحی و هیجان های درونی علاوه برآنکه باعث اختلال فکر و تشویش خاطرند، در بدن نیز آثار بدی دارند و مزاج را از صراط مستقیم صحت و اعتدال منحرف می کنند و منشأ بیماری های مختلفی می شوند. نگرانی های روحی و عقده های درونی که منشأ رنج های گوناگون جسم و جان است از نظر دینی و علمی درمان پذیر هستند و مبتلایان به این بیماری های روانی می توانند در پرتو اراده محکم و تصمیم قطعی، خود را معالجه کنند و بر ناراحتی ها و بی قراری های خویش غلبه نمایند. باید به این نکته توجه داشت که درمان اساسی این قبیل بیماران با معالجات پزشکی و برنامه های داروئی میسر نیست. آنان که بیمار کینه و حسدند، بیمار ترس و حقارتند، گرفتار اندوه و اضطرابند، کسانی که ناخوشی آنها از نگرانی های باطنی خودشان سرچشمه گرفته و همواره جسم و جانشان به آتشی که در ضمیر  خود افروخته اند می سوزد، تنها درمانشان ریشه کن نمودن اصل مرض است. اینان باید دل های خود را از ناپاکی ها و افکار پلید تطهیر کنند و تیرگی های بدبینی و بدخواهی را از صحنه خاطر بشویند، و در عوض خود را به سجایای اخلاقی و ملکات پسندیده متخلف نمایند، و این برنامه، هدف تربیتی مکتب مقدس اسلام است.

علی (ع) فرمود: «خداوند دوست دارد که تمام مردم عالم نسبت به کلیه افراد بشر، به پاکی و نیکی فکر کنند و خیر خواه یکدیگر باشند.»

برنامه های درمانی دانشمندان امروز جهان، برای گشودن عقده های روانی و نجات مردم از اضطراب و نگرانی، تنها متکی براساس خودشناسی و تحلیل حالات روحی بیمار است. به عبارت روشن تر، به شرحی که امروز به عرض می رسانم، یک عالم روان شناس برای آرام کردن هیجان های درونی یک انسان مضطرب و نگران، فقط می تواند به مبانی علمی تکیه کند و از برنامه های روان شناسی و روان پزشکی استفاده نماید. او با تجزیه و تحلیل عوامل نگرانی، با بیدار کردن استعدادهای درونی، با تقویت روح و تلقین های مفید، با ایجاد اعتمادبه نفس و احیاء شخصیت بیمار، و عواملی نظائر این ها، قادر است نگرانی روحی را درمان نماید و بیمار را از فشار های نهانی و احساس حقارت و ناراحتی طاقت فرسا برهاند. به موجب روایات مذهبی که به ما رسیده است پیشوایان گرامی اسلام در 14 قرن قبل برای درمان بیماری های روحی و گشودن عقده های روانی مردم به دو نیرو تکیه کرده اند: یکی نیروی علم و دیگری نیروی ایمان. به عبارت دیگر از یک طرف رهبران ارجمند اسلام از تمام مبانی علمی و دقائق روانی برای مبارزه با نگرانی استفاده نموده و عقده های روحی را گشوده اند، و از طرف دیگر به قدرت عظیم و بی نظیر ایمان تکیه کرده و دل های ناراحت و نگران را با اتکاء به خداوند بزرگ، آرام و مطمئن ساخته اند. "الا بذ کــرالله تطمـــئن  القــــلوب" ( سوره رعد / آیه 28) آگاه باشید؛ با یاد خدا و دل ها آرامش می یابد.»

بدون تردید تاثیر ایمان در آرامش نفس و اطمینان خاطر به مراتب از قدرت علم بیشتر و قوی تر است. در مواقع خطیر، در آنجائی که نگرانی و اضطراب روح، به اوج اعلای خود می رسد و هیجان های درونی، طوفانی برپا می کنند، و دانش روان شناس، از آرام کردن آن عاجز می شود، قدرت نیرومند ایمان، به آن ناراحتی خاتمه می دهد و روح خود باخته و طوفانی را مطمئن و آرام می کند. همین نکته است که برنامه اسلام را نسبت به روانشناسی دنیای امروز، ارزنده تر می کند و برتری مکتب اسلام را بر تمام مکاتب علمی  جهان آشکار می سازد.

اولین و مهمترین وسیله درمان نگرانی ها و عقده های روحی، از نظر علمی  و دینی، محاسبه نفس و تجزیه و تحلیل حالات روحی بیمار و شناختن علل واقعی احساس حقارت است، تا زمانی که علت واقعی بیماری بدست نیاید و منشأ حقیقی مرض معلوم نشود  درمان اساسی بیمار میسر نیست. یک قسمت مهم  پیروزی های درمانی که در طب جدید نصیب پزشکان شده است، مدیون وسائل دقیق  و حساسی است که منشأ بیماری های  جسمی را در زوایای تاریک بدن، تعیین می کند و طبیب را به علت واقعی مرض، راهنمائی می نماید.

روان شناسان می گویند کسی که گرفتار  نگرانی روحی و اسیر عقده حقارت است برای نجات از این بیماری روانی باید برای خود پرونده ای تشکیل دهد و خویشتن را در محکمه عقل محاکمه کند، باید آن خاطرات تیره و تاریکی را که به طور مجهول خودنمائی می کند و باعث تشویش خاطر او است روشن و واضح سازد، باید آن افکار مبهمی که صاحبش  را پیوسته به خطرات ناشناخته ای تهدید می نماید از ابهام بیرون آید، باید آن اندیشه های سرکشی که در صفحه خاطر آدمی، خود سرانه و بی نظم و حساب، می تازد با محاسبه  جدی و دقیق مهار گردد. خلاصه باید آن مطالب کلی را که از پشت ابرهای تیره تصور و خیال، به صورت دورنمای وحشت زائی، باعث احساس نگرانی و حقارت شده است به محیط روشن ذهن آورد و با دقت، تجزیه و تحلیل کرد و هر قسمتی را به صورت سوال در صفحه ای نوشت و به سوالی با راهنمائی عقل، پاسخ داد و برای علاج هریک از آنها تصمیم صحیح عاقلانه ای گرفت. اولیاء اسلام نیز رسیدگی به حساب نفس، احصاء نقائص، و نوشتن آنها، و همچنین بررسی آرزوهای دل و شناختن اندیشه های خوب و بد را برای درمان بیماری های اخلاقی و روانی، به پیروان خود دستور داده اند.

حضرت علی (ع) فرمود: «لازم است انسان عاقل، به حساب خود رسیدگی دقیق کند و تمام نقائص و عیوب خویش را در امور دینی خود، در نظرها و آراء خود، در خلقیات و ملکات خود، در آداب و طرز معاشرت خود، با شمارش صحیح احصاء نماید و تمام آنها را به ذهن خود بسپارد، یا آنکه بر صفحه کاغذی بنویسد و برای برطرف نمودن آن عیوب فعالیت نماید.»

نتیجه محاسبه نفس، پی بردن به ریشه های بیماری روحی و علل احساس حقارت است و این خود بسیاری از عقده های روحی را می گشاید و آدمی را از نگرانی های مبهمی که هر لحظه او را تهدید می نماید، خلاص می کند. برای درمان تمام عقده های روحی و نگرانی ها، این دو محاسبه لازم است: اول آنکه آدمی خود را بشناسد، حساب نفس خویش را برسد، و علل احساس حقارت و نگرانی، یعنی ریشه مرض را بفهمد. دوم آنکه با واقع بینی و کمک عقل، راه علاج را جستجو  کند و خود را با واقع و حقیقت منطبق نماید. بعضی از افراد، گرفتار نقص عضوی غیر قابل اصلاحی هستند و از آن جهت در خود احساس حقارت می کنند و این نقیصه با هیچ محاسبه روانی و برنامه پزشکی علاج پذیر نیست. اینان باید در خود تلقین قدرت و مقاومت نمایند، باید با آن عیب بسازند و در عوض به احیاء استعدادهای درونی خویش بپردازند و نقص خود را با کسب کمال، جبران نمایند و از این راه، شخصیت خود را آشکار کنند. خداوند در قرآن شریف به رسول اکرم (ص) دستور داده است "ادفع بـــالـــتی هی احسن الســـیئه" ( سوره مومنون / آیه 96«سیئه و بدی را با خوبی و عمل پسندیده برطرف بنما».

اگر تمام مردم، این برنامه سعادت بخش را همه جا به کار بندند و هر زشتی و بدی را با خوبی و نیکی دفع نمایند، اگر ستم را با عدل، غضب را با حلم، نقص را با کمال، لغزش را با عفو، و خلاصه هر ناپسندی را با رفتار پسندیده ای برطرف کنند، جامعه به کمال لایق انسانی نائل خواهد شد.

منـابـع

محمدتقی فلسفی- کودک از نظر وراثت و تربیت (جلد 2)- از صفحه 489 تا 490 و صفحه 493 تا 498 و صفحه 512 تا 518

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها