بررسی مساله محاسبه ی الهی
فارسی 1367 نمایش |در آیات قرآنی اسم «حسیب» از جمله اسماء پروردگار متعال ذکر شده است. این اسم به آن معناست که خدای متعال روی همه چیز حساب می کند، و هیچ چیز را در مقام محاسبه نادیده نمی گیرد، مگر اینکه بخواهد به حساب نیاورد و نادیده بگیرد، که آن نیز حسابی است از حسابها. حساب او در همه عوالم خلقت و در همه چیز جریان دارد، و مخصوص انسانها، یا بعضی از موجودات، یا بعضی از عوالم نمی باشد. چنین نیست که فقط روی انسانها، یعنی فقط روی اعمال و حرکات انسانها حساب کند، آن هم در عالم قیامت که در روز حساب نامیده می شود. حسابی که در قیامت هست، مرحله ظهور کامل و نهایی محاسبه کلی ربوبی است، و روز حساب نامیده شدن آن روز، به لحاظ این است که مرحله کامل و نهایی محاسبه ربوبی در خصوص اعمال و حرکات انسانها و همچنین در خصوص موجودات دیگر، در آن روز که روز ظهور حقایق پشت پرده است به ظهور می رسد، به نحوی که کاملا مشهود و معلوم گردد. بدان معنی که گوشه هایی از این محاسبه و نتایج آن که متناسب با معیارها و سنن دنیوی می باشد قبل از قیامت و در دنیا به ظهور می رسد، و اصل این محاسبه در همه ابعاد، و نتایج کامل آن که در پشت پرده در جریان است، در قیامت ظاهر می گردد. محاسبه الهی در همه چیز، در همه احوال، در همه اوقات، و در همه ظروف، با نظم خاصی جریان دارد. شما به هر موجودی نگاه کنید، و به هر قطعه ای از قطعات هستی نظر بیندازید، و هر ذره ای را مورد دقت قرار دهید، محاسبه الهی را در آن خواهید دید، آن هم در هر جا و در هر چیزی با نظم خاص، و با کیفیت خاص، یعنی با کیفیتی متناسب با آن. بدین معنی که هر موجودی را به نظر بیاورید، خدای متعال که قیوم آن، محیط به آن، و مدبر آن است، روی همه خصوصیات، حالات، حرکات، تغییرات، و مسائل آن محاسبه می کند، و هیچ خصوصیت، حالت، حرکت، تغییر، و مسئله آن را نادیده نمی گیرد و بی حساب نمی گذارد، مگر در مواردی که بخواهد براساس مشیت خاص خود نادیده بگیرد، و حساب نکند، که آن هم به جای خود حساب دیگری است.
معنی محاسبه ربوبی
معنی محاسبه الهی هم این است که نتیجه هر خصوصیت، هر حالت، هر حرکت، هر تغییر، و هر مسئله ای را که برای آن موجود هست و یا پیش می آید، بر آن مترتب می سازد، و اثرش را به دنبالش می آورد، بدون اینکه مسامحه ای در کار باشد. از باب مثال دانه ای که دارای جهاز خاص وجودی است وقتی در زیر خاک قرار می گیرد، آب به اندازه لازم به آن می رسد، نور به اندازه لازم بر آن می تابد، و شرایط دیگر به نحوی که باید باشد جمع می گردد، به تناسب جهاز آن دانه، محاسبه الهی نتیجه این جمع شدن شرایط را برای همان دانه پیش می آورد که عبارت است از رشد و حرکت دانه، آن هم حرکت مخصوص در مسیر مخصوص. وقتی حرکت دانه شروع شد، باز قدم به قدم محاسبه الهی در کار است، و هر حرکتی از همین دانه به دنبال خود نتیجه خود را خواهد داشت، و نیز، هر تحول، هر تغییر، و هر مسئله ای پیش آید، محاسبه الهی آن را نادیده نمی گیرد، و نتیجه اش را به دنبال می آورد. مثلا اگر در اثنای حرکت دانه مسئله ای حادث شود، و فرضا به آن آب کم برسد، محاسبه ربوبی روی آن حساب می کند، و آن را نادیده نمی گیرد، یعنی نتیجه و اثر آن را به دنبال می آورد. و مثلا، اگر در اثنای حرکت، آفتی به ریشه، یا ساقه، و یا قسمت دیگر دانه برسد، باز خدای متعال روی آن حساب می کند، و نتیجه و اثر بر آن را متربت می سازد، و حدوث این آفت را نادیده نمی گیرد. مقام ربوبی در همه جا و در همه چیز به نحو احاطه حضور دارد، و محاسبه او نیز در همه چیز در جریان است، او که در همه جا حاضر و بر همه چیز محیط است، با اسم «حسیب» و با اسماء دیگرش در همه جا حاضر، و بر همه چیز محیط است. محاسبه ربوبی در عین شمول به همه هستی، سریع هم هست، یعنی نتیجه و اثر هر حرکت و هر مسئله ای از هر چیزی را به سرعت بر آن مترتب می سازد. و از این روست که اسم «حسیب» گاهی به لفظ «أسرع الحاسبین» و گاهی به لفظ «سرسع الحساب» هم آمده است.
در آیه 86 سوره نساء می فرماید: «......ان الله کان علی کل شیء حسیبا»
در آیه 62 سوره انعام می فرماید: «....ألاله الحکم و هو أسرع الحاسبین»
و در آیه 51 سوره ابراهیم می فرماید: «لیجزی الله کل نفس ما کسبت ان الله سریع الحساب».
همه خصوصیات، حالات، حرکات، و اعمال انسان در همه احوال، به نحو بسیار دقیق و منظم، و به نحو بسیار عمیق و اسرارآمیزی تحت محاسبه الهی است. به طوری که اشاره کردیم، گوشه هایی از این محاسبه و نتایج آن که متناسب با معیارها و سنن حیات دنیوی است، و به عبارتی، بعضی از صور این محاسبه و نتایج آن، در همین حیات دنیوی به ظهور می رسد، و اصل این محاسبه در همه ابعاد، و نتایج کامل آن، در پشت پرده در جریان است، و از ما مستور می باشد، و در حیات دنیا به ظهور نمی رسد، بلکه به نوعی در حیات برزخی ظاهر می شود، و آنچنان که باید، در قیامت که روز ظهور و آشکار شدن امور پشت پرده، و حقایق و بواطن است، ظاهر می گردد. بعضی از صور محاسبه الهی در خصوص اعمال و حرکات انسان و نتایج آن، و به تعبیری، گوشه هایی از این محاسبه و نتایج آن، که در حیات دنیوی به ظهور می رسد، از آیات قرآنی و اشارات آنها، و از روایات و أدعیه مأثوره، برای هرکس که تامل کند، معلوم می گردد. در اینجا به یکی از این صور، اشاره می کنیم.
محاسبه ربوبی، و توفیقها و سلب توفیقها
از جمله محاسبه های ربوبی روی اعمال و حرکات انسان در حیات دنیوی و نتایج آن که بسیار مهم، پیچیده، و اسرارآمیز می باشد، این است که خدای متعال روی همه جزئیات حرکات و اعمال انسان، چه ظاهری و چه باطنی، حساب می کند، آن هم به سرعت، و اگر حرکات و اعمال انسان مرضی او باشد، توفیقات و عنایات خود را زیاد می گرداند، و به عکس، اگر حرکات و اعمال انسان برخلاف رضای او باشد، توفیقات و عنایات خود را کم می کند، و یا برمی گیرد. این محاسبه، روی همه جزئیات و ریزه کاریهای حرکات ظاهر و باطن، به نحو بسیار دقیق و عمیق، و به نحو بسیار منظم و سریع در جریان است، که اگر انسان به خوبی این محاسبه را درک کند، خیلی از حقایق برای وی روشن می شود، و برخی از مسائل که به نظر پیچیده می آید تفسیر می گردد. انسان در سلوک عبودی خویش با این امر زیاد مواجه می شود که گاهی برای خود توقیقات خوب، و عنایات خاصی می بیند، و در خود حالات خوب، انجذاب شوق، یا خوف، خشیت، انکسار، و اشباه اینها را مشاهده می کند، و نمی داند که جهت امر، و علت آن چه بوده است؟ و به عکس، گاهی هم سلب شدن توقیقات و عنایات، و یا کم شدن آنها، و حالات بد، تیرگیها، پراگندگیها، بیحالیها، بی ذوقیها، و همچنین، قسوتها، غفلتها، و اشباه اینها را برای خود، و در خود می بیند، و باز نمی داند جهت امر چه بوده است؟ او نمی داند ولیکن حقیقت امر این است که خدای متعال همه حرکات ظاهر و باطن وی را زیر نظر دارد، و روی همه آنها حساب می کند، و نتیجه و اثر آنها را یک به یک به تناسب بر آنها مترتب می سازد، یعنی روی هر حرکت خوب و هر عمل صالحی حساب می کند، چه ظاهری باشد و چه باطنی، و نتیجه و اثر آن را که توفیق بیشتر، عنایت بیشتر، نظر بیشتر، و جذب بیشتر، و یا خوف و خشیت بالاتر، و انکسار کامل تر است بر آن متربت می سازد، و وی را مشمول لطف عنایت خود، و تحت ولایت و تربیت خود قرار می دهد، و به عکس، روی هر حرکت بد و هر عمل ناصالحی نیز حساب می کند، چه ظاهری باشد و چه باطنی، و نتیجه و اثر آن را که کم شدن توفیق یا سلب آن، و کم شدن عنایات و جذبات یا سلب آنها، و یا قسوت و غفلت است بر آن متربت می سازد. و به عبارتی، خدای متعال با محاسبه روی حرکات ظاهر و باطن انسان، به دنبال هر حرکت مثبت در مقام عبودیت، وی را مشمول عنایت قرار داده، و به سوی وی به رأفت و رحمت خاصه اش اقبال می کند، و وی را در طریق عبودیت پیش می برد، و به عکس، به دنبال هر حرکت منفی در مقام عبودیت، وی را به حال خود می گذارد، و رأفت و رحمت خاصه را از وی امساک می کند، و وی را از افاضات خود محروم می سازد، و به سوی خود نمی خواند، و یا وی را از خود دور و مخذول می کند. آنچه در ظاهر از انسان صادر می شود، همه حرکات چشم، زبان، گوش، دست و پا، و غیره، همه تحت محاسبه قرار می گیرد، و آنچه در باطن انسان می گذرد، از جزئیات فکرها، خطورها، نیتها، تمایلها، نفرتها، شادیها، حزنها، محبتها، عداوتها، خصلتها، و خلقها، و بالاخره همه ریزه کاریهای حرکات باطن، همه تحت محاسبه قرار می گیرد، و نتایج خوب و بد خود را به دنبال خواهد داشت، مگر اینکه خدای متعال بخواهد عفو کند، و نادیده بگیرد، که آن هم برای خود معیارها دارد.
در بیانی دیگر باید گفت، همه لحظات و ساعات انسان از یکدیگر متأثرند، بدین معنی که وضع عبودی انسان در هر لحظه و هر ساعت، و در هر شب و هر روزی، متاثر از وضع عبودی وی در لحظات و ساعات قبل، و در شبها و روزهای قبل است. این اثر گذاشتن، و این اثر پذیری، همان محاسبه الهی روی حرکات شما، و نتیجه همین محاسبه است. مثلا لغزشی که زبان شما ساعتی قبل صادر شده است، در وضع روحی و حال عبودی شما در ساعت بعد موثر خواهد بود، زیرا که خدای متعال روی آن حساب کرده است، و نتیجه آن را به شما خواهد داد، و شما لطمه آن را در وضع و حال خویش خواهید یافت، و خواهید دید که از فلان عبادت، یا ذکر، یا دعایی که بنا بود در فلان وقت انجام بدهید، به بهانه های مختلفی محروم گشته اید، و یا در عین اینکه انجام می دهید، از وضع و حال متناسب و خوبی برخوردار نیستند، و عبادت، ذکر، و دعای شما روح و باطن ندارد.
محاسبه های ربوبی در آیات شریفه
1- در آیه 49 سوره مانده می خوانیم: «وأن احکم بینهم بما أنزل الله و لا تتبع أهوائهم و احذرهم أن یفتنوک عن بعض ما أنزل الله الیک فان تولوا فاعلم انما یرید الله أن یصیبهم ببعض ذنوبهم و ان کثیرا من الناس لفاسقون» یعنی« و تو، ای پیغمبر، میان مردم به آنچه خدا فرستاده است حکم کن، و تابع هواهای آنان مباش، و از آنان حذر کن که مبادا تو را از بعضی از آنچه خدا بر تو فرستاده است فریب دهند. پس، اگر از حکم خدا روی گردانیدند و اعراض نمودند، بدان که خدا می خواهد آنان را به نتیجه بعضی از گناهانشان گرفتار سازد، و همانا بسیاری از مردم فاسق، از حدود الهی تجاوز کرده اند.»
در این آیه کریمه مبارکه، رویگردانی از حکم خدای متعال، و قبول نکردن آن از جانب بعضی از مردم را، که در حقیقت، محروم شدن از طاعت حق، و سلب شدن توفیقات، و به حال خود واگذار شدن و ضلالت است، نتیجه بعضی از گناهان، و به عبارت روشن تر، نتیجه محاسبه الهی روی بعضی از گناهان آنان می داند، و اینکه، چون آنان گناهانی دارند، و خدا روی آنها حساب می کند، در نتیجه، نظر خود را از آنان برمی گیرد، و آنان را به حال خودشان می گذارد، و توفیقات و عنایات را از آنان سلب می نماید، تا رویگردان از حکم خدا باشند. روی گردانی از حکم حق، و در تعبیر دیگر، رویگردانی از «حق» و روی آوردن به «باطل» اگر به معنی وسیع آن در نظر بگیریم، روی گردانیهای من و تو از «حق» و اقبال من و تو به «باطل» را نیز شامل می شود. بدین معنی که این رویگردانیهای ما از «حق» و این روی آوردنها و تمایلهای ما به سوی «باطل» نتیجه و اثر سوء گناهان ماست. خدای متعال روی گناهان و خطاهای ما حساب می کند، و نتیجه یا نتایج سوء آنها را به صورت «روی گردانی ازحق» و به صورت «اقبال به باطل» در همین حیات دنیوی به ما، و به هر گناهکار دیگری برمی گرداند. اگر در دل «خود» اقبال به «حق» نمی بینی، و اقبال دل را به «باطل» می بینی، و اگر در «خود» حال و شوق عبادت نمی یابی، و شوق و اشتیاق خود را به این و آن، و در پرداختن به اغیار می یابی، به «خود» بیا، و به سر مسئله توجه داشته باش، و محاسبه ربوبی را در میان ببین، که در نتیجه آن، توفیقات و عنایات از تو سلب شده، یا کم گردیده است، و یا خدای نکرده، صلاحیت روی آوردن به حضرت معبود را از دست داده ای، و مردود گشته، و از نظر افتاده ای. خصوصا، اگر اقبال به «باطل» را روز به روز در «خود» بیشتر ببینی، و خبری از بازگشت و بیداری در خود نیابی، بدان که چوب گناهان را بسیار محکم خورده ای.
2. در آیه 27 سوره رعد می خوانیم: «و یقول الذین کفروا لولا انزل علیه آیه من ربه قل ان الله یضل من یشاءو یهدی الیه من أناب» یعنی «و آنها که کفر ورزیدند می گویند چرا آیت و نشانه ای از خدا بر او (رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم) نازل نشد. تو، ای پیامبر، به آنها بگو، آیات و نشانه های روشن آمد، و حقیقت این است که خدا هر کس را بخواهد گمراه می نماید، و هرکس را که طالب حق و خاضع در برابر حق باشد و روی به حق بیاورد، هدایت می کند». اشارتهای این آیه نیز از محاسبه الهی به معنایی که مورد بحث است خبر می دهد. از این برمی آید که خدای متعال روی لجاجت، سرکشی، بهانه جویی، عدم خضوع در برابر حق، و طالب حق، و حقیقت نبودن، که از خصوصیات و حرکات دسته اول است حساب می کند، و نتیجه آنها را که کفر ورزیدن به قرآن است به آنان می دهد که همان «اضلال» الهی است (یضل من یشاء) و همچنین، روی خصوصیات و حرکات دسته دوم که طالب حق و حقیقت بودن، خضوع در برابر آن، روی آوردن به آن، و بی غرضی و سلامت نیت است نیز حساب می کند، و نتیجه اینها را که هدایت شدن به سوی حق و ایمان به قرآن است، به آنان می دهد.
باطن و ظاهر، همه تحت محاسبه ربوبی است
و حال، برای اینکه از جریان محاسبه الهی در باطن و ظاهر با خبر شویم، و در نتیجه، ضرورت مراقبت بر حرکات باطن، و مراعات آداب قلبیه را بفهمیم، در این آیه شریفه «فکر» می کنیم: «لله ما فی السموات و ما فی الارض و ان تبدوا ما فی أنفسکم اوتخفوه یسحاسبکم به الله فیغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء و الله علی کل شیء قدیر» (سوره بقره / آیه 284)، یعنی «برای خداست آنچه در آسمانها و زمین است، و شما چه ظاهر کنید آنچه را که در باطن دارید، و چه پنهان بدارید، خدای متعال با آن شما را محاسبه می کند، و آنگاه برای هرکس بخواهد می بخشد، و هرکس را بخواهد عذاب می نماید، و خدا بر همه چیز قادر است.» آیه شریفه از جریان محاسبه الهی در باطن و ظاهر به روشنی خبر می دهد. این آیه می گوید همه آنچه در باطن انسان وجود دارد، و همه آنچه در باطن می گذرد، از قبیل، فکرها، عقیده ها، خواستها، خطورها، نیتها، علاقه ها، حالتها، شادیها، حزنها، محبتها، عداوتها، تمایلها، نفرتها، خصلتها، خلقها، و بالاخره همه ریزه کاریهای درونی، چه انسان آنها را آشکار کند و به ظهور برساند، و چه آشکار نکند و پنهان بماند، همه تحت محاسبه ربوبی قرار می گیرد، و خدای متعال همه را حساب می کند، سپس برای هرکسی می خواهد، می بخشد و نادیده می گیرد، و هرکسی را می خواهد، با آنها مواخذه اش می کند، چه در دنیا و چه در آخرت. آنجا که شما برای دنیایی مسرور می شوید، خدا روی آن حساب می کند، و تیرگی آن را به شما می دهد، و آنجا که در باطن شما نیت نامطلوبی می گذرد، خدا روی آن حساب می کند، و ظلمت و لطمه آن را به شما می رسد، و وقتی خلق بدی مثلا مانند تندی و عصبانیت در باطن شما پیدا می شود، و یا علاوه بر باطن، در حرکات شما ظاهر نیز می شود، خدا روی آن محاسبه، و اثر آن را به شما عاید می کند، و در کم شدن یا سلب توقیقات و عنایات الهی اثر خود را خواهد گذاشت، و خواهید دید توفیقات یا حالات قبلی خود را ندارید، البته اگر بیدار باشید و بفهمید. مگر اینکه خدا اینها را بر شما ببخشد، و نادیده بگیرد. آنچه در روایات آمده است که «نیت معصیت» مادامی که در عمل به ظهور نرسیده، و به عبارتی، مادامی که عمل نشده است برای انسان نوشته نمی شود، به این معنی نیست که هیچ حسابی ندارد، و بود و نبود چنین نیتی یکی است، مقصود این است که «نیت و قصد معصیت» و «نیت هر کار بد» مادامی که در عمل به ظهور نرسیده، مانند «انجام دادن آن معصیت» و «انجام دادن کار بد» نیست، و حساب آن را ندارد، نه اینکه برای خود، و در حد خود، حسابی نداشته باشد. کسی که در باطن خویش نیت معصیت، و نیت کار بدی را دارد، اگر چه انجام ندهد، با کسی که حتی چنین نیتی در باطن ندارد، یکی نیست. وجود همین نیت به جای خود مسئله ای است در باطن انسان، و نمی شود بی حساب باشد، و چگونه می شود داشتن و نداشتن آن برای انسان یکسان باشد؟ لازم است به این حقیقت که محاسبه الهی بسیار دقیق است نیز «فکر» بکنیم، و نکات و اشارات آیات و روایات و دعاها را در این زمینه به خوبی مورد تامل قرار بدهیم، و با فهم خوب این حقیقت، بر حرکات ظاهر و باطن خویش مراقبت کامل و دقیق داشته باشیم، و هیچ حرکتی را اگر چه به نظر ما کوچک و ناچیز باشد، کوچک نشماریم، و بدانیم که در مقام محاسبه، اگر عفو الهی و غفران ربوبی در میان نباشد، روی آن حساب خواهد شد. در این زمینه به یک مورد از آیات قرآن کریم اشاره، و در آن «فکر» می کنیم:
در آیه 86 سوره نساء می خوانیم: «و اذا حییتم فحیوا باحسن منها اور دوها ان الله کان علی کل شیء حسبیا» یعنی «و وقتی به شما تحیت گفته می شود، شما هم تحیتی مثل آن یا بهتر از آن را پاسخ دهید، که خدای متعال روی همه چیز حساب کننده است.» آنجا که شما در پاسخ سلام کسی کوتاه می آیید، و مانند یا بهتر از آن را به او پاسخ نمی دهید، خدای متعال روی همین برخورد شما، اگر چه به نظر شما مهم نباشد، حساب می کند، و نادیده نمی گیرد، کما اینکه، اگر مانند سلام او، یا بهتر از آن را در پاسخ گفتید، خدا روی آن نیز محاسبه می کند، و در هر دو صورت، شما اثر مثبت یا منفی برخورد خود را خواهید گرفت، چه در این دنیا با توفیقها و سلب توفیقها به نحوی که توضیح داده شد، و چه در آخرت به نحوی که در آنجا هست.
سخن خود در این باب با ذکر دو روایت به آخر می رسانیم.
1- از امام صادق سلام الله علیه روایتی نقل شده که قسمتی از آن چنین است: «حقیقت این است که شخص به دروغ سخنی می گوید، پس، به سبب همان دروغ از نماز شب محروم می گردد...» محاسبه الهی روی دروغ گفتن، و نتیجه این محاسبه، که محرومیت از نماز شب، و سلب توفیق است، در این روایت به خوبی به چشم می خورد.
2. در روایت دیگری آمده است که: «مردی به حضور حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه آمد و گفت من از نماز شب محروم گشته ام. امیرالمومنین سلام الله علیه فرمود، تو، مردی هستی که گناهانت تو را به زنجیر کشیده است».
محاسبه ربوبی روی گناهان، و نتیجه آن که سلب توفیق، و محرومیت از نماز شب است، از این بیان به وضوح برمی آید.
منـابـع
سیدمحمد شجاعی- مقالات (طریق عملی تزکیه) جلد 3 – از صفحه 198 تا 211
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها