دو برابر دیده شدن مسلمانان در جنگ بدر

جنگ تن به تن، و دسته جمعی آغاز گردید و مسلمانان در پرتو امدادهای غیبی و قدرت ایمانی ضربات کوبنده ای را بر دشمن وارد آوردند، رعب و وحشت سراسر لشگر دشمن را فرا گرفت، در این موقع لازم بود مسلمانان مشمول الطاف دیگری از طرف خدا شوند، تا از این طریق ضربه ی محکمتری بر روحیه ی آنان وارد گردد، و خود را ببازند، و با دادن کشته و اسیر، به فکر عقب نشینی باشند، چنانکه می فرماید: «قد کان لکم آیة فی فئتین التقتا فئة تقاتل فی سبیل الله و أخرى کافرة یرونهم مثلیهم رأی العین و الله یؤید بنصره من یشاء إن فی ذلک لعبرة لأولی الأبصار؛ برای شما درباره ی دو گروه که در مقابل یکدیگر قرار گرفتند، نشانه ای است، گروهی که در را خدا نبرد می کرد، و گروه دیگر به خدا کفر می ورزید، گروه مؤمنان را با چشم خود دو برابر می دیدند، خدا هر کس را بخواهد یاری می کند در این جریان برای صاحبان بینش درس عبرتی است.» (آل عمران/ 13)
قرآن کریم به جز در داستان جنگ بدر در هیچ واقعه اى مساله تصرف خدا در چشم جنگجویان را ذکر نکرده، و آنچه را درباره قصه بدر آورده، آیه زیر است که مى فرماید: «و إذ یریکموهم إذ التقیتم فی أعینکم قلیلا، و یقللکم فی أعینهم لیقضی الله أمرا کان مفعولا، و إلى الله ترجع الأمور؛ و نیز بیاد آورید آن زمان را که هنگام برخورد با دشمن ایشان را در چشم شما اندک نشان داد، و شما را هم در چشم دشمن اندک نشان داد، تا امرى را که مى خواست، انجام دهد، و بازگشت همه امور به خدا است.» (انفال/ 44)
گو اینکه این تصرف به تقلیل بود، نه تکثیر و زیاد نشان دادن ولیکن بعید نیست که قضیه بدین قرار بوده باشد، که در جنگ بدر مؤمنین را در دیدگان مشرکین اندک نشان داد، تا با جرأت به مؤمنین حمله ور شوند، و از ترس، پشت به جنگ نکنند، و بعد از آنکه جنگ در گرفت، مؤمنین در نظر مشرکین بسیار زیاد جلوه گر شوند تا از ترس پا به فرار گذاشته و شکست بخورند.
به هر حال آنچه مسلم است در آیه مورد بحث بر روى تکثیر و زیاد جلوه دادن، تکیه شده، حال اگر فرض کنیم که خطاب در آیه متوجه مشرکین است، جز با داستان بدر منطبق نمى شود، علاوه بر این، قرائت آیه شریفه به صورت "ترونهم" با (تاء خطاب) مؤید دیگرى براى بیان ما است. در نتیجه معناى آیه این مى شود که "هان اى مشرکین! اگر مردمى صاحب بصیرت باشید، براى بیدار شدن و عبرت گرفتنتان کافى است، که بفهمید همواره غلبه با حق است، و خدا با یارى خود هر که را بخواهد تایید نموده و پیروز مى گرداند".
پس پیروزى با خداست، نه با مال و اولاد، و مؤمنین اگر در جنگ بدر پیروز شدند، با مال و اولاد نبود، براى اینکه مردمى اندک و فقیر و ذلیل بودند، و نفراتشان به یک سوم کفار نمى رسید، و نیروى اندکشان قابل قیاس با نیروى چند برابر کفار نبود، چرا که کفار قریب به هزار نفر جنگجو بودند، همه داراى سلاح و مرکب از اسب و شتر اموال و امکاناتى بى اندازه داشتند، ولى مسلمانان سیصد و سیزده نفر بودند، و همه آنان بیش از شش زره و هشت شمشیر و دو اسب نداشتند.
با این حال خداى تعالى ایشان را بر مشرکین غلبه داد، و جمعیتى اندک و ضعیف را بر جمعیتى بسیار و نیرومند پیروز کرد، و عامل این پیروزى آن بود که مسلمانان را در چشم مشرکین دو برابر نشان داد، علاوه بر آن، فرشتگان را به کمک ایشان فرستاد، در نتیجه آن اسباب ظاهرى که کفار مایه برترى خود مى دانستند سودى به حالشان نکرد، نه آن اموال یاریشان داد و نه اولاد و نه بسیارى جمعیت، و نه نیروى مالى و جنگى.
«یرونهم مثلیهم رأی العین» یعنى اگر مؤمنان 313 نفر بودند، در چشم کفار بیش از 600 نفر جلوه مى کردند تا بر وحشت آنها بیفزاید، و این خود یکى از عوامل شکست کفار شد. این موضوع علاوه بر اینکه یک امداد الهى بود، از جهتى طبیعى نیز به نظر مى رسد زیرا وقتى نبرد شروع شد، و ضربات کوبنده مسلمانان که از نیروى ایمان مایه مى گرفت بر پیکر لشکر دشمن وارد شد، چنان مرعوب و متوحش شدند که فکر مى کردند نیروى دیگرى همانند آنان به آنها پیوسته است و با دو برابر قدرت اول صحنه جنگ را در اختیار گرفته اند، در حالى که قبل از شروع جنگ مطلب بر عکس بود، آنها چنان با دیده حقارت به مسلمانان نگاه مى کردند که تعدادشان را کمتر از آنچه بود، تصور مى کردند، یا به تعبیر دیگر خدا مى خواست قبل از شروع جنگ، تعداد مسلمانان در نظر آنان کم جلوه کند تا با غرور و غفلت وارد جنگ شوند، و پس از شروع جنگ دو برابر جلوه کند تا وحشت و اضطراب، آنها را فرا گیرد و منتهى به شکست آنان گردد ولى به عکس خداوند عدد دشمنان را در نظر مسلمانان، کم جلوه داد تا بر قدرت و قوت روحیه آنها بیفزاید.

 


Sources :

  1. جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 6 صفحه 349

  2. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏3 صفحه 143

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏2 صفحه 453

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/110081