امین خدا

امین کسی است که نه چیزی بر مورد امانت بیفزاید و نه چیزی از آن بکاهد. اگر کسی بخواهد از طرف خود چیزی بر مورد امانت بیفزاید لازمه آن این است که امانت الهی ناقص باشد در حالی که دین کامل و تام از طرف خداوند نازل شده. و اگر بخواهد چیزی از امانت الهی بکاهد، لازمه آن این است که امانت الهی به اندازه نیاز پیش بینی نشده باشد. بازگشت هر زیاده و کاهشی در این گونه از موارد به نقیصه است. قانون کامل باید برای حاجت جامعه باشد، مانند داروی بیمار که افراط و تفریط و زیاده و نقیصه در آن نقص است و چون خدای سبحان از افراط و تفریط منزه است از زیاده و نقیصه نیز منزه خواهد بود. حاصل آنکه: از بهترین مظاهر حفظ امانت الهی آن است که رسول گرامی اسرار خداوندی و رسالت و نبوت را، که از طرف خدای سبحان دریافت کرده همچنان بی کم و کاست حفظ کند، لذا می فرماید: من اگر دستی به وحی دراز کنم چیزی از آن بکاهم یا بر آن بیفزایم افترا خواهد بود، و افترا بستن به خداوند کیفر سنگین دارد و احدی نمی تواند مرا از کیفر افترا برهاند: «قل إنی لن یجیرنی من الله أحد ولن أجد من دونه ملتحدا؛ بگو هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمى‏ دهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمى‏ يابم.» (جن/ 22) اگر بر وحی افترا بندم و آن را کم و زیاد کنم هیچ کس پناه دهنده من نیست تا مرا از کیفر الهی برهاند، من نیز پناهگاهی به جز قدرت حق نمی شناسم.
این سخن نشان از موحد بودن رسول اکرم دارد، او می داند خطر و ضرر فقط به دست خداست همان طور که نفع و برکت تنها در دست اوست و غیر از خدای واحد هیچ کس مالک نفع و ضرر نیست و اگر در جهان ضار و نافع دیگری هم باشد، حتما مظهر خدای ضار و نافع است، زیرا ضار و نافع دو اسم از اسمای حسنای خدای سبحان است و موجودات زیانبار یا سودبخش دیگر، مظهر این دو نام. و انسان موحد خدای سبحان را در همه ی این مظاهرش مشاهده می کند. انسان موحد در همه ی شئون زندگی خود احساس وحدانیت حق و حاکمیت خدا دارد البته این نشانه سیره ی توحید است که درحال احساس خطر، جز خدا کسی را حافظ از گزند خطر نشناسد رسول اکرم (ص) می فرماید: من هیچ سمتی جز ابلاغ پیام الهی ندارم: «إلا بلاغا من الله ورسالاته ومن یعص الله ورسوله فإن له نار جهنم خالدین فیها أبدا؛ [آنچه مى توانم] تنها ابلاغى از جانب خدا و رساندن پیام هاى اوست. و هر که خدا و رسولش را نافرمانى کند، قطعا براى او آتش جهنم است که جاودانه در آن خواهند ماند.» (جن/ 23) کسی که خدا و پیامبر او را معصیت کند، گرفتار دوزخ ابد خواهد شد، یعنی حتی اگر من هم در این ابلاغ الهی سستی روا بدارم، احدی مرا پناه نمی دهد، پناهگاهی نیز غیر از خدای سبحان نیست نه اینکه پناهگاهی هست ولی مرا در آنجا راه نمی دهند.
جمله «لن یجیرنی من الله أحد» در صدر آیه، از باب «سالبه به انتفای موضوع» است نه «به انتفای محمول» هیچ موجودی در هیچ شرایطی پناهگاه، سنگر و جای آرامش ندارد که دیگری را در آن آرامگاه فرا بخواند، در ذیل آیه فرمود: «و لن أجد من دونه ملتحدا؛ هرگز پناهگاهى غير از او نمى‏ يابم.» (جن/ 22) یعنی اگر کسی پناه نمی دهد برای آن است که خودش هم پناهگاه ندارد، چه رسد که دیگری را پناه دهد. البته این منطق، نشانه سیره توحیدی است نه تنها قول لفظی بلکه اعتقاد قلبی هم چنین است. خداوند در آیات دیگر هنگام تشریح مصیبتها می فرماید: هر حادثه ای که رخ می دهد، از قبل مشخص شده و موحد همه ی رخدادهای تلخ و شیرین را از طرف خدای سبحان می داند، لیکن آنها را به عنوان آزمون الهی و یا به عنوان کیفر می پذیرد: «إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل ویتولوا وهم فرحون؛ اگر نيكى به تو رسد آنان را بدحال مى‏ سازد و اگر پيشامد ناگوارى به تو رسد مى‏ گويند ما پيش از اين تصميم خود را گرفته‏ ايم و شادمان روى بر مى‏ تابند.» (توبه/ 50) اگر حادثه خوبی به تو (پیامبر) برسد به حال دشمنان بداندیش، ناگواراست واگر سانحه ای ناگوار به تو برسد آنها با خوشحالی می گویند ما به مقصد رسیده ایم، چون رهبر اسلامی آسیب دیده، آنها روی بر می گردانند در حالی که فرحناک و مسرورند.
«قل لن یصیبنا إلا ما کتب الله لنا هو مولینا و علی الله فلیتوکل المؤمنون؛ به آنها بگو چیزی به ما نمی رسد مگر اینکه خدای سبحان برای ما مقرر کرده باشد.» (توبه/ 51) لام «لنا» اگر لام انتفاع باشد یعنی هر حادثه ای که از طرف خدا می رسد برای ما لذیذ و گواراست و اگر لام اختصاص باشد یعنی هر چه را خدای سبحان به حال ما نگاشت و آنچه از ازل تنظیم شده باشد حتما به ما می رسد، زیرا مخصوص ما خواهد بود، البته خدا در ازل می داند که فلان شخص با اختیار خود در لایزال چه خواهد کرد، نه اینکه هر چه در ازل تنظیم شده مجبور به پذیرش آن باشد. انسان با حفظ مبادی اختیار خود، پذیرای آن است چنانکه خدای سبحان هم می داند مصلحت این موجود مختار چیست و او را با چه چیزی باید آزمود، و پرورش داد. پس تنظیم امور در ازل نه بر خلاف اختیار خداست، نه بر خلاف انتخاب بنده خدا.

 


Sources :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 193

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/110306