راه تحصیل کمالات انسانی

تحصیل کمالات انسانی راهی جز برقرار کردن ارتباط معنوی با پیامبر اکرم (ص) ندارد چون قرآن، پس از تشریح این کمالات می فرماید: «آنها را به پیغمبر دادیم، کسانی که فقط ارتباط مادی با آن حضرت داشتند از این کمالات محروم بودند و کسانی که ارتباط معنوی با آن حضرت داشتند و با او بیعت کردند، از جنود غیبی، سکینه ی غیبی و فتح قریب بهره مند شدند.» اکنون هم چنین است، خداوند گاه صریحا بعضی از کمالات را ذکر کرده و می فـرماید: در تحـصیل آن، تبعیت از پیغمبر شرط است و بعضی را تلویحا یاد آور می شود، جامع همه آنها این آیه ی شریفه است که: «لقد کان لکم فی رسولالله أسوة حسنة؛ قطعا براى شما در [رفتار] رسول خدا سرمشقى نیکوست.» (احزاب/ 21) اگر کسی خواست از فتح مبین، کوثر، شرح صدر و یا فتح قریب استفاده کند به اندازه ی خود باید پیرو آن حضرت (ص) باشد، اگر می گوییم: «رب اشرح لی صدری؛ پروردگارا سينه ‏ام را گشاده گردان.» (طه/ 25) راهش آن است که پیرو کسی باشیم که سینه اش منشرح است.
کافران قلبشان بسته است: «و من یرد أن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کأنما یصعد فی السماء؛ هر كه را بخواهد گمراه كند دلش را سخت تنگ مى‏ گرداند چنانكه گويى به زحمت در آسمان بالا مى ‏رود.» (انعام/ 125) آنچنان که گویا به آسمان صعود می کنند، سینه ی آنان تنگ شده، همواره احساس ترس دارند ولی مؤمنان و اولیای الهی هیچ خوفی و حزنی ندارند، چون در سایه ی پیروی درست از صاحب مقام شرح صدر، دارای سینه ی مشروح شده هستند و خداوند درباره ی آنها می فرماید: «فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للإسلام؛ پس هر که را خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را براى اسلام بگشاید.» (انعام/ 125) ولی اگر قلب کسی بسته شد و «ختم الله علی قلوبهم؛ خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده.» (بقره/ 7) «طبع علی قلوبهم؛ بر دلهايشان مهر زده شده است.» (توبه/ 87) «کلا بل ران علی قلوبهم بما کانوا یکسبون؛ چنین نیست [که مى پندارند] بلکه اعمالشان زنگارى بر دل هاشان گردیده است.» (مطففین/ 14) دامنگیر دلبستگان به طبیعت شد، نه درک صحیح بهره آنها می شود و نه عمل صالح.
ترازوی سنجش اعمال در قیامت یکی است و یک کفه دارد اعمال یا سنگین است یا سبک نه اینکه اعمال نیک مؤمنان سنگین و اعمال بد کافران نیز سنگین باشد، بلکه فرموده اند: اعمال کافران سبک و اعمال مؤمنان سنگین است؛ زیرا قیامت که ظرف ظهور کامل حق است همه چیز، اعم از عقاید، اخلاق و اعمال را به حق می سنجند و چیزی که حق است وزین و آنچه که باطل است خفیف، تهی مغز و سبک خواهد بود، البته در بحث توزین اعمال روشن خواهد شد که برای کافران میزان نصب نمی شود: «فلانقیم لهم یوم القیامة وزنا؛ روز قيامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهيم نهاد.» (کهف/ 105)
رسول اکرم (ص) محور کمالهای علمی و عملی یاد شده است و پیروی از او نیز برخورداری از حیات، محبت، رحمت، کوثر و مانند آن را به دنبال دارد، لیکن بین مظهریت و محوریت، که حق است، با تفویض باطل فرق عمیقی است، زیرا موجود ممکن هرگز ذات مستقل ندارد تا کمال وجودی به او واگذار شود و او در بقا مستقلا آن کمال وجودی را نگهداری کند، چنانکه قدرت خداوند نامحدود است، و کمال نامتناهی قابل تقطیع، تفویض و رفع ید از بعضی از مراتب آن نخواهد بود، پس کلید همه درهای غیب و شهود به دست خداست و اگر رسول اکرم (ص) محور فتح ابواب الهی است، به معنای مظهریت است نه تفویض. 


Sources :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 328

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/110419