حکیم و فیلسوف مشهور و مدرس حکمت و فلسفه در قرن 14 هـ ق، و در واقع از اساتید کم نظیر دو قرن اخیر و جامع منقول و معقول.
معروف به «آقا علی حکیم» و «حکیم مؤسس» و به «استاد الاساتید» موصوف بود. از آن رو که در هر دو رشته ی معقول و منقول از روی تحقیق و استدلال تدریس می کرد، به مدرس مشهور شد.
و از آن جهت که ابتکارات متعدد فلسفی داشته و از کمالات صوری و معنوی برخوردار بوده؛ به «حکیم مؤسس» شهرت پیدا کرد.
پدرش: «آخوند ملاعبدالله مدرس زنوزی» حکیم الهی و فیلسوف قرن 13 که در اصفهان ساکن بود و سه سال قبل از اینکه از اصفهان به طهران بیاید، در سال 1234 ق، آقا علی در اصفهان به دنیا آمد.
در اوایل نوجوانی به تحصیل مقدمات علوم عربی و علم منطق مشغول شد و از شرح ملاعلی قوشچی بر تجرید در علم کلام و معالم الاصول و اصول فقه بهره مند شد و بعد در محضر پدر بزرگوارش «ملا عبدالله» در دروس منقول (شرح لمعه و قوانین الاصول)، و در درس معقول (شوارق الهام، شرح اشارات خواجه نصیر طوسی و مبدأ و معاد ملاصدرا) را فرا گرفت.
بعد از فوت پدر یعنی در زمان بیست و چند سالگی برای ادامه ی تحصیل فقه و اصول، به عتبات رفت، پس از چندی به طهران و دارالخلافه ی آنجا برگشت و بعد به اصفهان مسافرت نمود و در محضر اساتید بزرگ از جمله «میرزا حسن فرزند ملاعلی نوری» به تحصیل علوم عقلی پرداخت. حدود سه سال آنجا ماند و سپس به قزوین رفت و در خدمت (ملا آقای قزوینی، دریای بیکران علوم عقلی) تلمذ نمود.
باز مدتی بعد، دوباره به اصفهان مراجعت کرد تا به ادامه ی دروس حکمی و فلسفی بپردازد و سرانجام پس از چند سال به فرموده ی «مهد علیا» در مدرسه ی قاسم خان که پسر مهد علیا در «ارک دارالخلافه» ساخته بود و بعد مساحت بیشتری را به آنجا اختصاص دادند، مدرس شد.
هفت سال در آن مدرسه تدریس نمود. با ساخت مدرسه ی سپهسالار به دستور محمدخان قاجار سپه سالار، در محله ی «عودلاجان» در طهران، وی به آنجا رفت و مشغول تدریس در همین مدرسه سپهسالار در دروس فلسفی شد، و کلا بعد از پدرش، تهران را محل تدریس برای خود قرار داد، شاگردان بسیاری تربیت نمود و سرآمد اقران گشت.
در (مأثر و آثار) گوید: آقا علی مدرس غالب کتب کلام، حکمت و ریاضیات را استادانه تدریس کرد.
مشی فلسفی او، تفاوتی داشت به اینکه در فلسفه، صرفا به تقریر و تدریس آنچه گذشتگان گفته بودند، نمی پرداخت. قریحه ای نقاد و ابتکاری و سعه ی فکر و روشی تحقیقی و تأسیسی و تخصص در کلمات «ملاصدرا» داشته و در جستجوی راه حل های تازه برای مشکلات فلسفه بود، کاری که در حکماء متأخر کمتر به چشم می خورد.
وی بعد از رحلت «آقا محمدرضا قمشه ای» بزرگترین استاد زمان در حکمت متعالیه، جای ایشان را گرفت و یک دوره اسفار او، 24 سال طول کشید. در هر 6 سال یا 8 سال جمعی بی نیاز از بقیه کتاب می شدند، زیرا آن مدرس عالیمقام ایام تابستان را به یکی از ییلاقات اطراف تهران برای کارهای علمی و فرار از گرما می رفت و درس یک سال را با دقت مطالعه و حواشی دقیق بر آن اضافه می نمود، از همین رو شاگردانی که هوش سرشار داشته و با استعداد بودند، بعد از چند سال هر کدام یک مدرس می شدند. (البته شاید برخی از آنان در درس اساتید دیگر هم شرکت می کردند)
علاوه بر مراتب علمی به تهذیب اخلاق و صفای باطن و معنویات، مهذب، سالها در مدرسه ی سپهسالار منزوی و در گوشه ای به ریاضت، اخلاق، و ملکات پسندیده ممهز بود. و ذاتا درویش صفت و بی تعین و عارف پیشه و فقیران را دوست می داشت.
به گفته ی مرحوم طهرانی، این مرد بزرگ در موقع استخاره با قرآن نیت افراد را می فهمید و درمی یافت.
1- به قدری ریاضت نفسانی کشیده و قطع علایق دنیوی کرده بود که در حین نشستن در محضرش، آشکار درک می شد که جسم و بدن مادی ایشان در همانجا و روحشان در عالم ملکوت سیر می کند. (455 حکما)
2- چه بسیار سالیان دراز که از برکت صف نعال بزم انجمن حکمت گستر و معرفت پرور این فیلسوف، بس دانش و حکمت آموخته و اقتباس معرفت، همی نمودم. (454)
3-...مشغول است به نوشتن تاریخ فلسفه از زمان صدرا که بعد از شهرستانی، مشروح ترین تاریخ فلسفه است.
4- از اجله حکماء ایران زمین بود، از قراری که مشهور است، وی علاوه بر فن معقول... و تأویل قدوه ی معاصرین بود، در صفای باطن و تهذیب سیر و ارشاد نیز هدایت به سوی راه راست می نمود. (پیوسته از مره ی طالبین حق، دستگیری می کرد) «477»
1- شیخ محمدباقر اصطهباناتی
2- شیخ حیدر قلی نهاوندی
3- شیخ علی نوری (شوارق)
4- آقامیرزا ابراهیم حکمی (ابتهاج الحکماء، که داماد او هم بود)
5- عبدالعلی میرزا، پسر فرهاد میرزا
6- شیخ عبدالنبی نوری
7- میرزا طاهر تنکابنی
8- ملا محمد آملی
9- آقا میرزا علی اکبر حکیم یزدی
10- آقا شیخ غلام علی شیرازی (متخلص به فانی و بعد به حکیم)
11- آقا میرزا عبدالمجید بن عبدالعلی زنجانی
12- سلطان محمدمیرزا جانشین «امام قلی میرزا عماد الدوله»، که دوازده سال در خدمت این فیلسوف بزرگ، تحصیل معقولات کرده است.
1- ملا عبدالله زنوری (مدرس)، پدر بزرگوار و دانشمند ایشان
2- میرزا حسن نوری، فرزند آخوند ملا علی نوری
3- حاج ملا محمد جعفر لاهیجی (شارح مشاعر)
4- ملا آقای قزوینی
5- آقا سید رضی لاریجانی
6- میرزا محمد ابراهیم نقشه فروش /446 تاریخ حکما
شاگردان این عالم فیلسوف را در کتاب تاریخ حکما و عرفای متأخر تا 42 نفر را نام برده که هر کدام از بزرگان، دانشمندان و مفاخر دوران بودند، ولی در اینجا از ذکر آنان خودداری کرده، برای اطلاع به آن کتاب ارجاع می دهیم.
گفته شده که این مرد الهی در خفا و کاملا سری و پنهانی با «منور علی شاه صوفی» دست ارادت داده بود.
1- بدایع الحکم: در پاسخ 6 مسئله غامضه ی معقولیه، که نواب عماد الدوله بدیع الملک میرزا (از نوادگان فتحعلی شاه قاجار) از او استفسار نموده است.
2- رساله ای در اثبات معاد جسمانی به نام «سبیل الرشاد فی اثبات المعاد»
3- رساله ای در اینکه: منطق از علوم حکمیه است که گویا مفقود بوده.
4- النفس کل القوی
5- الرسائل و التعلیقات المختصره که شامل چندین تعلیقه از جمله:
الف- تعلیقه حاشیه سرالقدر ابوعلی سینا
ب- تعلیقه حواشی آقا جمال خوانساری بر...
ج- تعلیقه شرح باب حادی عشر
د- مقدمه ترجمه و شرح اسرارالآیات صدرالمتأهلین که به تقاضای ناصرالدین شاه در اواخر حیاتش به آن پرداخته بود و ناتمام ماند و چندین تعلیقه ی دیگر.
6- رساله ی توحیدیه، رساله ی حقیقت محمدیه، رساله ی حملیه، رساله فی العلة و المعلول. که همه اینها غیر از حقیقت محمدیه تعلیقه اسفار است. و آثار دیگر...
(یکی از فرزندانش به نام میرزا حسن خان شرف الملک فلسفی است که در سال 1320 از دنیا رفت.)
آقا علی حکیم زنوری گاهی شعر و غزلیات می سروده است. برای نمونه:
یک جلوه نموده حق و یک جذبه نمود *** از جلوه وجود داد از جذبه ربود
آن جلوه محمد است و آن جلوه علی است *** زین رو به وجود این دو شد بود و نبود
------
نه آنچنان به خیال اندری که در همه عمر *** فراغتی زتو بینم که خویشتن نگرم
بیا صافی مرآت بین که من رخ دوست *** در او ببینم و مرآت نیست در نظرم
گفته شده که این بزرگوار، سرانجام در 17 ذیقعده سال 1307 هـق، دار فانی را وداع گفت.
مرقدش در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی است.