قبول این اصل یا اصول که بین معتقدان به ادیان الهی ارزش های مشترکی وجود دارد که بر اساس آن می توان بحث و گفتگو کرد یکی از مهمترین شرایط رسیدن به تفاهم و گذر از شرایط نفاق، رودررویی و جنگ و ستیز است. رسیدن به این تفاهم که می توانیم یکدیگر را تحمل کنیم و حرف های یکدیگر را بشنویم و از وجود ارزش های مشترک بین خود آگاهی پیدا کنیم بی آن که لزوما خود را بر حق و دیگران را باطل تصور کنیم سنگ بنای تلاش مشترک معتقدان ادیان الهی برای ساخت دنیای بهتری می باشد. متأسفانه حافظه تاریخ انباشته از نابردباری و عدم تحمل بین مردمانی است که در واقع ارزش های مشترک در زندگی فردی و اجتماعی می توانست امکان زندگی مسالمت آمیز بین آنها را فراهم نماید. ولی تعصبات، خودمحوری ها و فراموش نمودن ارزش های مشترک مانع آن شده است که انسان ها در سلامت و تفاهم با یکدیگر راه حل غلبه بر مشکلات و نارسایی ها را آسان تر پیدا نموده و بر اساس آنها عمل نمایند. در طی تاریخ به شکل های مختلف گفتگو بین ادیان وجود داشته است که برخی با آن درگیر و برخی از آن کناره می گرفته اند. اکنون با وجود روابط گسترده و پیچیده انسانی و جامعه جهانی، نمی توان در لاک خود فرو رفت و از دیگران دوری جست. چالش های فراوان فراروی بشر امروزی بر سر بسیاری از مسائل مشترک، ضرورت گفتگو برای شناخت بهتر از یکدیگر و نزدیکی نقطه نظرها برای حل مشکلات را ضروری می سازد و در این زمینه گفتگوی بین ادیان به عنوان یکی از عوامل بنیادین تأثیرگذار بر فرهنگ و روحیات و عملکرد افراد می تواند در حل مشکلات بشر امروزی چاره ساز باشد. مسلما گفتگو بر مبنای ارزش های مشترک می تواند شروع و آغازی مناسب برای شناخت بهتر و ادامه همکاری باشد. ارزش های مشترک در میان ادیان توحیدی بسیار و متعددند که برخی از آنها عبارتند از:
1- ایمان به خداوند:
اعتقاد به وجود خداوند یکتا که ازلی و آفریدگار هستی و قادر مطلق است، ستون اصلی و سنگ بنای همه ارزش های مشترک ادیان توحیدی است چرا که ایمان به خداوند که در همه جا حاضر و بر هر امری ناظر است و نه تنها از اعمال انسان ها بلکه از نیات و افکار آنها با اطلاع است بر همه جوانب زندگی فردی و اجتماعی فرد مؤمن سایه انداخته و او را تحت تأثیر قرار می دهد و همه فرایض و نواهی و اخلاقیات بر این مبنا ارزش پیدا می کند همان طور که حبقوق نبی (فصل 2 آیه 4) می فرماید: «فرد صالح بر اساس ایمانش زندگی می کند» و از آن پا فراتر نمی نهد. تنها باور به خداوند و نظارت اوست که تضمینی برای عمل به رفتارهای اخلاقی و عقلانی است. اعتقاد به خدای یگانه اساسی ترین اشتراک ادیان توحیدی در مقابله با جریان های الحادی و مادی گراست که انسان را محدود به این دنیا و در حد کالایی مادی می دانند.
2- ارزش انسان
آدمی به عنوان والاترین آفریده هستی که آفرینش و همه خلقت به خاطر او تکوین یافته است می تواند از دیگر اشتراکات ادیان باشد. این اصل که انسان از نظر معنوی شبیه خدا آفریده شده است، اساس تعلیمات دانشمندان یهود درباره وجود انسانی است. از این لحاظ انسان بر همه مخلوقات جهان فضیلت دارد و عالی ترین نقطه در کار آفرینش است. ربی عقیوا از دانشمندان به نام دوران تلمود می گوید: «انسان از این جهت که با ساختار و جوهره الهی آفریده شده است، شریف است. آگاهی او از این موضوع، ارزش او را بیشتر می کند، چنان که تورات (سفر پیدایش فصل 9 آیه 6) می فرماید «زیرا خداوند، انسان را به شکل معنوی خدا آفرید». (تلمود، فصول پدران فصل 3 بند 18) در گفتار دیگری از تلمود گفته می شود: «یک انسان با همه عالم آفرینش برابر است» (تلمود، رساله آووت دربی ناتان 31). حضرت آدم، نخست یک فرد تنها آفریده شد تا به تو بیاموزد، هر آن کس که جان آدمی را تباه کند، کتاب مقدس بدو این نسبت را می دهد که گویی او، یک جهان کامل را از بین برده است و هر آن کس که جانی را از نابودی نجات بخشد، گویی جهانی کامل را نجات داده است. (تلمود، رساله سنهدرین فصل 4 بند 5) یا در روایتی دیگر گفته شده که، خداوند در ابتدا حضرت آدم را تنها و تک آفرید تا فردی به دیگری نگوید پدر من از پدر تو بزرگ تر و ارجح است. (تلمود، رساله سنهدرین برگ 38) این امر بیان گر این موضوع است که یک فرد به خاطر نژاد، رنگ پوست و سایر تفاوت های فیزیکی و مادی بر دیگری برتری ندارد. و نقل قولی از حضرت الیاس نبی است که می فرماید: «من آسمان ها و زمین را شاهد می گیرم که چه یهودی و چه غیریهودی، خواه مرد و خواه زن، غلام یا آزاد، در پیشگاه الهی تفاوتی ندارند، مگر آن که هر فرد بر طبق اعمالش مورد عنایت خداوند قرار می گیرد» (تانا دوه الیاهو ربا: 10) گذشته از این، چون انسان به شکل معنوی خداوند آفریده شده است، از این رو می بایست این حقیقت را همواره در روابط خود با سایر انسان ها مد نظر داشته باشد. توهین و بی حرمتی به یک انسان، در واقع بی حرمتی به خداست. آیه «همنوعت را مانند خودت دوست بدار» (سفر لاویان فصل 19 آیه 18) اصل مهم و اساسی تورات قلمداد می گردد. بدین ترتیب ادیان الهی، اولین قدم برای دعوت انسان به توحید و نیز هدایت او برای زندگی سعادت مندانه را ارزش بخشیدن به شخصیت انسانی او دانسته اند. این ارزشمندی بی جهت و بی اساس نیست زیرا همان گونه که از تورات نقل شد، ماهیت معنوی آدم، الهی است، ولی این که خود او نیز بداند که «به شکل معنوی خداوند» آفریده شده است، رابطه او با خالق و همنوعان را تنظیم می کند و این امر می تواند سنگ بنای قوانین حقوق بشر بر مبنای ادیان توحیدی باشد که متأسفانه عدم توجه به آن، هر از گاهی موجب درگیری و جنگ در نقطه ای از جهان می گردد و خود جنگ که معلول عدم تفاهم است عدم تفاهم بیشتر را به دنبال می آورد.
3- وحی و نبوت
اعتقاد به وجود پیامبران و ابلاغ فرامین الهی از جانب خداوند به انسان، دیگر ارزش مشترک ادیان توحیدی محسوب می گردد. این امر که خداوند اراده و خواست خود را به وسیله افراد صالحی به انسان ها اطلاع داده است ولی نبوت هدیه ای نیست که از طرف خداوند به طور دلخواه به عده ای از اشخاص اعطا شود، بلکه حد اعلای یک آمادگی و تطهیر جسمانی و روانی و تجهیز عقلانی و فکری استثنایی است که انسان می تواند به آن نایل گردد، ارزش والای انبیاء را مشخص می سازد و پیروی از سیره و روش آن بزرگواران در ابعاد و مراحل مختلف زندگی از جمله عبودیت خداوند، تقوی، عدالتخواهی، مبارزه با ظلم، استکبارستیزی، اخلاق و رفتار حسنه و.... می تواند کارساز باشد.
4- منجی موعود:
اندیشه نجات بخشی و انتظار برای موعودی که خواهد آمد و نظامی منطبق با قوانین الهی و آسمانی برقرار خواهد کرد، یکی از مهمترین بخش های اعتقادی ارزش های مشترک در ادیان توحیدی است. هر چند این که ویژگی های این موعود چیست و کی و کجا ظهور خواهد کرد، در همه ادیان یکسان نیست اما آن چه که در این اندیشه مشترک است این است که نجات دهنده ای از خاندان نبوت خواهد آمد که به خوی پسندیده، تقوی و دانش و همه صفات نیکو آراسته و از بدی ها و زشتی ها مبراست. در دین یهود منجی موعود ماشیح به معنای مسح و تدهین شده نام دارد و به تصریح کتاب مقدس از خاندان داود پیامبر است. ظهور آن حضرت فرا رسیدن روز حسابرسی الهی را بشارت خواهد داد. صبر و انتظار برای ظهور ماشیح تنها یک صفت خوب نیست بلکه یک فریضه مهم مذهبی به شمار می آید. به همین دلیل اعتقاد و انتظار برای او جزء اصول سیزده گانه دین یهود قرار گرفته است. و برخی، اصل ایمان به ماشیح و نجات را تکمیل کننده فرمان اول مجموعه ده فرمان می دانند که خداوند در اولین فرمان، چنین می فرماید (سفر خروج فصل 20 آیه 2): «من خدا خالق تو هستم که تو را از سرزمین مصر، از خانه بردگی بیرون آوردم». در اینجا خداوند، وجود و شناسایی خود را به موضوع آزادی و نجات از بندگی سرزمین مصر مرتبط می نماید، یعنی ایمان و انتظار برای نجات و آزادی مکمل اعتقاد به وجود خداوند و توحید است. ایمان به ظهور منجی و انتظار برای فرارسیدن ایام نجات نهایی که پیامدهایی همچون پایان بدی و الحاد، درک بسیار کامل تر از الاهیت و آگاهی واقعی از وجود خداوند، پرستش و ستایش جهانی خداوند، همزیستی مسالمت آمیز و صلح جهانی، برکت و سعادت و پایان بلایا و اتفاقات ناگوار و.... و در نهایت رستاخیر مردگان را به دنبال دارد، فرد مؤمن را به پویایی و حرکت وا می دارد تا برای رسیدن به این هدف عالی تلاش نموده تا خود و جامعه و کل بشریت را هر چه سریع تر به این سعادت برساند.
5- ارزش های اخلاقی:
از دیگر مشترکات ادیان توحیدی، ارزش های اخلاقی است. منشاء ارزش های اخلاقی خداست همان طور که در تفسیر تلمود بر آیه ای از تورات که می فرماید: «در تمام راه هایش سلوک کنید و به او (خداوند) ملحق شوید» (سفر تثنیه، فصل 11 آیه 22) بیان می شود: چگونه خداوند مهربان است تو نیز مهربان باش، چگونه باریتعالی به مخلوقاتش خیر می رساند تو نیز چنین عمل نما و.... یا گفته می شود: «تورات ابتدایش اعمال حسنه است: «خداوند برای آدم و حوا لباس هایی از جنس پوست ایجاد کرد و ایشان را پوشانید». (سفر پیدایش فصل 3 آیه 21) و پایانش نیز اعمال حسنه است (سفر تثنیه فصل 34 آیه 6): «او (حضرت موسی) را در گی دفن کرد» (تلمود، رساله سوطا برگ 14) میخای نبی می فرماید: (فصل 6 آیه 8) ای آدم، خداوند به تو اطلاع می دهد که چه چیز نیکوست و او از تو چه می خواهد -چیزی نمی خواهد- مگر انجام دادن داوری عادلانه و انصاف، دوست داشتن نیکی و این که با حیا و عفت به درگاه خداوند سلوک نمایی. ارزش های اخلاقی مبتنی بر دین است که تمدن ها را حرکت بخشیده و بر مبنای قواعد و قوانینی استوار نموده است و تضمینی برای اجرای قوانین و احکام ایجاد می نماید. این ارزش ها می تواند و باید در ابعاد مختلف زندگی جاری گشته تا ناهنجاری ها از چهره جامعه و جهان بزداید. ارزش های مشترک بسیار دیگری از جنبه های فقهی و شرعی همانند نماز، روزه، قوانین پاکی و طهارت، حلال و حرام و.... وجود دارد که می توان در فرصت دیگر به آنها پرداخت. در پایان، تشکیل جلساتی از این دست کمک خواهد کرد که تفاهم بین نخبگان ادیان حاصل گردد و انعکاس همین جلسات و درک و بررسی ارزش های مشترک دینی و انتشار و تفهیم آنها بین اقشار مردم از هر دین و عقیده به صلح و برادری و ایجاد شرایط بهتر برای زندگی معنوی و مادی انسان منجر خواهد شد. خوشبختانه در میان ما ایرانیان و در فرهنگ ایرانی قبل و بعد از اسلام، علیرغم افت و خیزهای فراوان، زندگی صمیمانه بین پیروان ادیان، اقوام و مذاهب مختلف برقرار بوده و در جغرافیای ایران چه در پهنه گسترده گذشته و چه در مرزهای کنونی، فرهنگ ایرانی-اسلامی هرگز پذیرای تعصبات مذهبی-قومی و نژادی نبوده و زیارتگاه ها و معابد مختلف و مقابر انبیای یهود و مسیحیان و زرتشتیان یکی از نشانه های وجود تسامح و تساهل در فرهنگ ایرانیان می باشد.