شرح حال و سرگذشت مهاویرا بنیانگذار دین جین

در متون مقدس دین جاینی هیچ کوششی جهت انعکاس شرح حال بنیانگذار آن دین به عمل نیامده است. لیکن پاره ای اطلاعات مربوط به شرح حال وی را می توان در سه جای کتب قوانین احکام شریعت مزبور که به انگلیسی هم ترجمه شده اند یافت. طولانیترین این سه قسمت در حدود یکهزار سال بعد از زمان حیات مهاویرا نوشته شده و عمدتا در مورد حوادث شگفت انگیز زمان تولد اوست. به عنوان مثال اینکه مادر وی چهارده خواب عجیب دید که آنها را به عنوان پیش بینی تولد یک اولاد پسر برجسته تفسیر کردند؛ و یا بهبود ناگهانی وضع مالی خانواده وی و بسیاری از حوادث مطلوب دیگر که به هنگام تولد مهاویرا رخ دادند. واقعیت تاریخی ساده این است که او به عنوان پسر دوم یکی راجه های کوچک شهر وسالی، در منطقه ای در شمال هند، به دنیا آمد.

1. زندگی در قصر (از سن 1 تا 30 سالگی)
مهاویرا در یک محیط مجلل پرورش یافت: از مهاویرا پنج پرستار مراقبت می کردند: یک پرستار مامور دستشویی، یک نفر برای تمیز کردن، یک نفر برای لباس پوشاندن، یکی برای بازی کردن با او و دیگری هم برای جابه جایی وی بود، به طوری که از دامن یک پرستار به آغوش پرستار دیگر منتقل می شد. او با خانواده یکی دیگر از اشراف ازدواج کرده و صاحب فرزند دختری شد و جوانی خود را با شکوه و جلال بسیار به عنوان یک شاهزاده گذرانید.

2. عزلت بزرگ (در 30 سالگی)
مهاویرا پس از مرگ والدین خود تصمیم گرفت مطابق یکی از روشهای شناخته شده دین هندویی در آن روزگار گوشه نشین شود و ترک دنیا گوید تا از این راه به مقام زهد و نجات و رستگاری نائل آید: «باید جسم خود را به مدت دوازده سال تمام فراموش کنم». در گزارشهای تاریخی آمده که وی این برنامه را از مدتها پیش در نظر داشت، الا اینکه بنابر ملاحظه حق عظیم فرزندی و خدمت به پدر و مادر در طول حیات والدین خود به اجرای آن دست نزده بود. مهاویرا سپس تمام لباسهای زیبای خود را به کناری نهاد و دارایی های خود را بخشید و موهای خود را در پنج مشت کند و نذر کرد که در تقدس مطلق باقی بماند. این اقدام، خدایان دین هندویی را به شدت تکان داد به گونه ای از آن پس این هندوی متعلق به طبقه دوم نظام اجتماعی کاست را به عنوان یک مبلغ دینی که باید نقشی جهانی را برعهده بگیرد شناختند و تحسین کردند. «ای یگانه مبارک (ارهات)! به انتشار دینی که برای همه مخلوقات عالم پربرکت است بپرداز». «خوشبختی بر تو باد، ای بهترین گاو نر کشاتریاها. برخیز، ای آقا- خدای محترم جهان! دین قانون را که مورد استفاده همه مخلوقات زنده جهان خواهد بود، تاسیس فرما. این مذهب برای همه زندگان سرتاسر جهان منافع اعلایی در بر خواهد داشت!». «پیروزی، پیروزی بر تو باد، ای مسرت بخش جهان!... ای قهرمان، در پهنه هر سه جهان بهترین دانش متعالی را که به نام «مطلق» (کوالا) است به دست آور».

3. طلب رستگاری از طریق ریاضت (سنین 30 تا 42 سالگی)
در ابتدای کار، وی به مدت یک سال و یک ماه لباس می پوشید، اما از آن پس یک زاهد برهنه بود. در همه جا سرگردان بود و از دست آدمها و نیز جانواران زخمهای فراوان می دید، زیرا شکنجه های جسمانی بسیار سختی را بر خود تحمیل کرده بود. او نسبت به بوی بد نجاست و بوی خوش چوب صندل به یک اندازه بی تفاوت بود، و یا نسبت به کاه و جواهر یا نسبت به آشغال و طلا، یا نسبت به خوشی و رنج. نه به این دنیا وابسته بود و نه به دنیای ماورای آن، نه آرزوی حیات داشت و نه اشتیاق مرگ. یا آرامش، صبر، کنترل و رضایت حاصل از دانش متعالی... آن یگانه محترم برای مدت دوازده سال سرگرم تاملات خویش بود. در سال سیزدهم، در حال چنباتمه زدن،... هنگامی که در مقابل گرمای سوزان خورشید قرار داشت،... و زانوهایش بالا و سرش رو به پایین بود، در حال تفکر عمیق، در یک حال ریاضت محض، به نیروانا دست یافت، به مطلق بی نهایت (کوالا)، کامل و پر، بدون هیج گونه مانع و عایقی.

4. تبلیغ مذهب جدید ریاضت کشی (سنین 42 تا 72 سالگی)
مهاویرا، پس از آنکه احساس کرد بر بدن خود و همه جهان کاملا تسلط یافته، خود را از صورت یک زاهد عزلت نشین خارج ساخته و به صورت رهبر و معلم تعداد زیادی راهب در آورد. وی تعداد زیادی شاگرد پیدا کرد و افراد زیادی از هندوها را مجذوب دین خویش ساخت. در افسانه ها آورده شده که مهاویرا با چهار پادشاه ملاقات و برای آنها وعظ و تبلیغ کرده حمایت آنها را کسب کرد. وی تا آخر عمر به کار وعظ و تبلیغ ادامه داد. وی به هنگام نقل پنجاه و پنج سخنرانی که به تفصیل (کارما) را بیان می داشتند، درست زمانی که سخنرانی اصلی را شرح داده بود از دنیا رفت و از همه ناملایمات زندگی راحت شد. در شبی که مهاویرای زاهد و محترم درگذشت... سر و صدا و ازدحام زیادی توسط خدایانی که پایین آمده و سپس بالا می رفتند ایجاد شد.

احترام و تکریم مهاویرا
بر اساس تعالیم مهاویرا هیچ چیز برای پرستیدن وجود ندارد. او خود به آن گونه که تعلیم می داد زندگی کرد؛ یک زندگانی آرام و بدون تشویش و اضطراب، همراه با انکار نفس و بدون آزار و بدون نیایش. با این حال پیروانش وی را عبادت کرده و متون مقدس به جا مانده از او را به عنوان کسی که دارای صفات الهی است معرفی می کنند. وی به عنوان یک معصوم مورد احترام و تکریم است. مهاویرا، که به حکمت دست یافته بود، خود هیچ گناهی مرتکب نشد. وی، فارغ از میل و نگاه به تاملات ریاضت منشانه خود مشغول بود. آن زاهد بزرگ هیچ عمل خلافی مرتکب نشده. آن مکرم واحد، که جریانات دنیاطلبی و گناهکاری را می دانست، همواره از کشتن حیوانات که عملی گناه آلود بود خودداری کرد. او به هیچ کاری که آلوده به گناه بود دست نیالود. وی همچنین به عنوان یک عالم مطلق مورد احترام است. وی افکار همه دانشمندان را می دانست. وی صاحب یک دانش و ادراک متعالی، بی حد مرز و بی مانع و رادع بود. این حکیم بزرگ، خردمند و باهوش، دارای ایمان و علم بی نهایت بود. عالم مطلق، او این گونه می درخشد.... آن خردمند جهان، قانون شریعت را اظهار کرده است. در کتب مذهبی دین جاینی، مهاویرا به عنوان کسی که در وجود تقدم داشته و از روی برنامه، تجسد یافته معرفی شده است. او از آسمانها فرود آمد. مهاویرای مکرم و زاهد از ویمانای بزرگ (قصر خدایان) پایین آمد. در اینجا، در قاره جامبودویپا (هند)، در قسمت جنوب بهاراتا-ورشا (شمال هند)، او به صورت یک جنین در رحم دواناندا درآمد.
در کنار این خداسازی نظری، مهاویرا عملا به صورت یک بت پرستیده شده است. در حقیقت، اختلاف اساسی بین دو فرقه طرفداران دین جاینی در این است که آیا آنها باید مجسمه های جاین خود را، مثل بدنهایشان، با لباس بپوشانند و یا اینکه آنها را عریان نگه دارند. مهاویرا، به عنوان یک ناجی واقعی بشریت تکریم و پرستش می شود. در متون مقدس دین جاینی نیز او را آخرین فرد از یک سلسله ناجی، که جمعا 24 نفر هستند، می دانند.


Sources :

  1. رابرت ا. هیوم- ادیان زنده جهان- ترجمه عبدالرحیم گواهی- صفحه 83-88

  2. جان ر. هینلز- راهنمای ادیان زنده- ترجمه عبدالرحیم گواهی- صفحه 645

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/113900