دموکراسی در عصر طلایی یونان باستان (امور اداری)

امور اداری در عصر طلایی یونان باستان
از سال 487، و شاید پیش از آن، برای تعیین آرخون ها، قرعه کشی به جای انتخاب مرسوم می شود. به هر حال، باید طریقه ای یافت شود که مالداران را از خریدن این مقام مانع شود و فرومایگان را نیز بگذارد که از راه تملق و چاپلوسی بدان دست یابند. برای آنکه صدفه و اتفاق تنها عامل انتخاب نباشد، همه ی کسانی که قرعه به نامشان می خورد، قبل از شروع به کار، باید از طرف مجلس اعیان یا از طرف محاکم، مورد آزمایش دقیق و دشوار اخلاقی قرار گیرند. این آزمایش دو کیماسیا نام دارد. نامزدان این مقام باید، از جانب پدر ومادر، آتنی بوده و نقایص جسمی و اخلاقی نداشته باشند، نیاکان خود را محترم شمارند، وظایف نظامی و سپاهی خود را انجام داده، و مالیاتهای خود را به نحو کامل پرداخته باشند. در این حال، سراسر زندگی آنان در معرض انتقاد و اتهام هر یک از کارمندان قرار می گیرد؛ بدون شک، پیش بینی این آزمایش های دقیق، داوطلبان نالایق و بی صلاحیت را هر اسناک و از شرکت در قرعه کشی گریزان می سازد. هرگاه که پس از آزمایش، شخصی به این مقام رسد، سوگند یاد می کند که وظایف خود را چنان که باید و شاید انجام دهد، و اگر ارمغانی پذیرفت یا رشوتی گرفت، یک مجسمه ی طلا به قامت یک انسان، به پیشگاه خدایان هدیه کند. دخالت بسیاری که تصادف و اتفاق در تعیین آرخونهای نه گانه پیدا کرده است، نمودار تنزلی است که از عهد سولون در این مقام روی داده است. از آن پس، وظایف آرخونها به اجرای امور جاری اداری منحصر می شود. رئیس آرخون ها، که فقط عنوان شاه دارد، جز ریاست امور دینی شهر کاری بر عهده اش نیست. آرخون ها باید هر سال نه بار از مجلس رأی اعتماد بگیرند. اعمال و احکام آنان، در مجلس اعیان و در محاکم قضایی قابل رسیدگی استینافی است، و هر یک از شارمندان می تواند در مورد اعمال ناشایست آنان اقامه دعوی کند. در پایان دوره خدمت، «هیئت حساب رسی»، که در برابر مجلس اعیان مسئول است، به کلیه اقدامات رسمی و حساب ها و اسناد مربوط به آنان رسیدگی می کند. برای اعمال سوء آرخون ها مجازاتهای شدید، حتی اعدام، مقرر شده است. اگر آرخونی از این هفت خوان دموکراتیک جان به سلامت به در برد، پس از پایان دوره یک ساله خدمت، به عضویت آریوپاگوس پذیرفته می شود. ولی این مقام نیز در قرن پنجم فقط عنوانی میان تهی است، زیرا که در این هنگام، دادگاه عالی آتن تقریبا همه اختیارات خود را از دست داده است.

دستگاه آرخونی
دستگاه آرخونی، یکی از چندین کمیته ای است که، تحت نظارت و بازرسی دقیق مجلس اعیان و مجلس عامه و محاکم قضایی، امور شهر را اداره می کنند. ارسطو نام بیست و پنج کمیته را ذکر می کند و تعداد صاحب منصبان اداری شهر را هفت صد تن تخمین می زند. تقریبا همه این اعضا، سالانه، با قرعه انتخاب می شوند، و چون هیچ کس حق ندارد دو بار به عضویت یک کمیته در آید، لذا برای هر یک از شارمندان امکان آن هست که، لااقل یک سال در مدت عمر خود، جزو بزرگان و محترمین شهر به شمار آید. آتن به حکومت متخصصین اعتقادی ندارد.

اهمیت مناصب لشکری
مناصب لشکری بیش از مقامات کشوری اهمیت دارد. «فرماندهان ده گانه» با رأی علنی مجلس انتخاب می شوند، نه به حکم قرعه؛ ولی مدت انتصاب آنان نیز فقط یک سال است و قبل از تصدی این مقام، باید همیشه مورد همان آزمایش دقیق قرار گیرند، و عزل ایشان نیز ممکن است. در این مورد ارجحیت با کسی است که لایق تر است، نه آنکه محبوبیت بیشتر دارد؛ مجلس قرن چهارم، با چهل و پنج بار انتخاب فوکیون به فرماندهی سپاه، حسن تشخیص خود را نشان می دهد، با وجود آنکه وی نامحبوب ترین مردان آتن است و تحقیر خود را نسبت به توده مردم هرگز پنهان نمی سازد. با توسعه روابط بین المللی، وظایف و اختیارات فرماندهان ده گانه افزایش می یابد، چنان که، در اواخر قرن پنجم، نه تنها قوای زمینی و دریایی را اداره می کنند، بلکه ترتیب مذاکرات و عقد معاهدات با ممالک خارجی نیز بر عهده ی ایشان است و درآمد و هزینه شهر را زیر نظر خود دارند. بنابراین، فرمانده کل مقتدرترین مرد دولت است و چون می تواند چندین سال پی در پی انتخاب شود، لذا ادامه مقصود را برای دولت ممکن می سازد؛ در غیر این صورت، شاید قانون اساسی مانع استمرار سیاست دولت شود. پریکلس، در دورانی که عهده دار این مقام است، حکومت آتن را به مدت یک نسل به صورت سلطنت دموکراتیک در می آورد؛ چنان که توسیدید در این باره می گوید: حکومت آتن، هر چند که اسما دموکراسی است، در حقیقت عبارت است از فرمانروایی بزرگ ترین شارمندان. قوای نظامی از کسانی که حق رأی دارند تشکیل می شود؛ شارمندان باید در جنگ ها شرکت جویند، و هر یک از آنان ممکن است تا سن شصت به این خدمت احضار شود، ولی زندگی آتنی زندگی سربازی نیست. تعلیمات نظامی مخصوص آغاز جوانی است، و پس از آن کمتر به این گونه تعلیمات می پردازند. جلوه فروشی و خودنمایی در لباس نظام مرسوم نیست، و نظامیان در کار مردم غیر نظامی دخالت نمی کنند. در وقت جنگ، ارتش عبارت است از پیاده نظام و سواره نظام، پیاده نظام سبک اسلحه غالبا از شارمندان تهیدستی که فلاخن و نیزه به دست می گیرند تشکیل می شود؛ پیاده نظام سنگین اسلحه، که افراد آن مستطیع ترند، خفتان و زره بر تن و سپر و زوبین بر دست دارند؛ سواره نظام نیز از دولتمندانی تشکیل می شود که با خود و زره و شمشیر و سنان مسلح می شوند. یونانیان در فنون نظامی از ملل آسیایی برترند؛ در میدان جنگ، مطیع محض هستند؛ و در شئون اجتماعی استقلال تمام دارند. شاید از ترکیب شگرف این دو خاصیت است که به پیروزی هایی نایل می شوند. ولی با این همه، قبل از اپامینونداس و فیلیپ، فنون تاکتیک و استراتژی، به نحو مشخص، در میانشان نیست. گرداگرد شهرها را دیوار می کشند و، همچون ما، دفاع را بیش از حمله مهم و مؤثر می شمارند، و اگر جز این می بود، شاید برای بشر تمدنی باقی نمانده بود تا به ثبت و ضبط تاریخ آن بپردازد، سپاهیانی که مأمور محاصره ی شهرها هستند، تیرهای عظیم را به زنجیرها آویخته، به دیوارها می کوبند. وسایل حصار کوبی، پیش از ارشمیدس، تا همین حد تکامل یافته است. اما، برای نگاهداری بحریه آتن، هر ساله چهار صد تن از دولتمندان انتخاب می شوند تا استخدام ملوانان را به عهده گیرند و، با وسایلی که دولت تهیه کرده است، کشتی ها را مجهز سازند، و نیز هزینه ی خریدن، به آب افکندن، و تعمیر کشتی ها را بپردازند. بدین ترتیب، آتن در زمان صلح تقریبا شصت کشتی جنگی آماده دارد. نگاهداری نیروی زمینی و دریایی، قسمت اعظم مخارج کشور را تشکیل می دهد. منابع درآمد دولت عبارت است از عوارض حمل و نقل، حقوق بندری، دو درصد حقوق گمرکی واردات و صادرات، دوازده دراخما مالیات سرانه برای هر یک از اتباع خارجی، نیم دراخما مالیات برای بردگان و آزادشدگان، مالیات بر فواحش، مالیات بر فروش امتعه، مالیات بر جوازها، جرمانه ها مصادره اموال و خراج از ایالات دیگر. مالیات املاک مزروعی، که در دوره پیسیستراتوس مخارج آتن را تأمین می کرد، در عصر دموکراسی لغو می شود، زیرا با حرمت کشاوری منافات دارد. جمع آوری اغلب مالیات ها به عهده ی باجگیرانی است که آن را برای دولت وصول می کنند و خود نیز از آن سهمی می برند. دولت از معادنی که در اختیار دارد نیز درآمد سرشاری به دست می آورد. در وقت ضرورت، مالیات بر اموال مقرر می گردد، که نرخ آن بر حسب دارایی هر کس افزایش می یابد. بدین ترتیب، مثلا در سال 428، برای محاصره دویست تالنت (معادل 000 , 200 , 1 دلار) وجه گردآوری شد. از دولتمندان نیز دعوت می شود که بعضی از خدمات عمومی، چون تأمین مخارج سفیران، تجهیز کشتی های جنگی، و پرداخت هزینه نمایش ها و مسابقات موزیکی و ورزشی را به عهده گیرند. برخی از توانگران، این گونه خدمات را خود داوطلب می شوند، و برخی دیگر را افکار عمومی بدان مجبور می سازد. ثروتمندان با مشکلات دیگری نیز روبه رو هستند. اگر خدمتی به ثروتمندی محول شود، وی حق دارد که آن را بر ثروتمند دیگری تحمیل، یا دارایی خویش را با ثروت او مبادله کند، به شرط آنکه مدلل سازد که وی از خود او غنی تر است. جبهه دموکراتیک، که قدرتش توسعه روزافزون می یابد، برای به کار بستن این روش، همواره علل و مناسباتی فراهم می سازد؛ سرمایه داران و بازرگانان و ارباب صنایع و ملکداران آتیک نیز، در مقابل، شیوه های اخفای اموال و ایجاد اشکال در کارها را به تدریج فرا می گیرند و خیال انقلاب در سر می پرورند. در عصر پریکلس، علاوه بر این گونه خدمات رایگان و باج و خراجها، مجموع درآمد داخلی آتن سالانه به حدود چهارصد تالنت (معادل 000 , 400 , 2 دلار) می رسد، و شش صد تالنت نیز از طرف نواحی تحت الحمایه و کشورهای متحد بر این مبلغ افزوده می گردد. این درآمد، بدون تنظیم بودجه یا تخمین قبلی یا تعیین نوع مخارج به مصرف می رسد. در دورانی که پریکلس بر امور مالی نظارت دارد، بر اثر تدبیر و اقتصاد وی، و علی رغم مخارج بی سابقه ای که او خود موجب شده است، خزانه دولت روز به روز افزایش می یابد، تا آنکه در سال 440، درآمد اضافی آن به 9700 تالنت (معادل 000 , 200 , 58 دلار) می رسد. این مبلغ، در هر زمان و برای هر شهر، قابل توجه است و مخصوصا در یونان عجیب به نظر می آید، زیرا که در آنجا فقط چند کشور اضافه درآمدی دارند، و در پلوپونز اصولا اضافه درآمدی نیست. شهرهایی که اضافه بر مخارج خود درآمدی دارند معمولا آن را در معبد شهر اندوخته می سازند؛ در آتن نیز، پس از سال 434، این ذخیره در پارتنون به امانت سپرده می گردد. دولت مدعی است که نه تنها در خرج کردن این اندوخته مختار است، بلکه حق دارد که طلای مجسمه هایی را که به نام خدای خود برپا داشته است نیز به مصرف رساند. در مجسمه آتنه ی پارتنوس، که به دست فیدیاس ساخته شده، معادل چهل تالنت (000 , 240 دلار) طلا به نحوی به کار رفته است که باز برداشتن آن ممکن است؛ نیز، وجوهی که برای شرکت در نمایش ها و جشن های مذهبی به شارمندان پرداخت می شود، در این معبد نگاهداری می شود.

محدویت و کمال دموکراسی آتن
دموکراسی آتن محدودترین و کامل ترین دموکراسی تاریخ است؛ از آن جهت که عده معدودی از مزایای آن برخوردارند، محدود است، و از آن جهت که کلیه شارمندان مستقیما و متساویا بر وضع قوانین نظارت و در اداره امور شرکت دارند، کامل است. نقایص دستگاه با مرور زمان آشکار می شود، و حتی در همان ایام، آریستوفان مردم را از آن با خبر می سازد. مجلس به هیچ وجه خود را مسئول نمی داند. یک روز بر اثر احساسات و تمایلات آنی، بدون توجه به سوابق امر، و بدون تجدیدنظر، به صدور رأی مبادرت می ورزد، و روز بعد با شدت تمام از کرده خویش اظهار ندامت می کند، و در این میان، نه خود را، بلکه کسانی را که موجب این گمراهی شده اند به مجازات می رساند. حق قانون گذاری مختصر به کسانی است که در مجلس حق شرکت دارند. عوام فریبان تشویق، و مردان با کفایت تبعید می شوند. مقامات عالی به حکم قرعه و بر حسب نوبت واگذار می شود، و کارگزاران دیوانی سال به سال تغییر می کنند؛ از این روی، در اساس حکومت آشفتگی پدید می آید. عدم نظر و هماهنگی در میان احزاب و فرق، محل رهبری و اداره ی کشور است. اینها همه نقایص عظیمی است که آتن کفاره آن را به اسپارت و فیلیپ و اسکندر و روم خواهد داد. ولی، هرگونه حکومتی ناقص و ملال انگیز و بالاخره فانی است. به هیچ دلیل نمی توان معتقد شد که حکومت سلطنتی یا آریستوکراسی برای اداره آتن شایسته تر می بود و دوام و بقای بیشتری بدان می بخشید. شاید تنها همین دموکراسی آشفته باشد که بتواند نیرویی پدید آورد که آتن را در تاریخ جهان به مقامی شامخ برساند. پیش از آن، و نیز پس از آن، هرگز هیچ حیات سیاسی که به طبقه شارمندان منحصر باشد، تا این حد نیرومند و خلاق نبوده است. این دموکراسی فاسد و بی کفایت لااقل مکتب آموزنده ای است: رأی دهندگان مجلس سخنان هوشمندترین مردان آتن را می شنوند؛ قضات محاکم با استماع گواهیها و رسیدگی به مدارک و دلایل، ورزیدگی ذهنی کسب می کنند؛ صاحبان مناصب بر اثر مسئولیت های اجرائی که بر عهده دارند و در نتیجه ی تجارب خود، پختگی و شم قضایی کامل تری به دست می آورند. از این روست که سیمونیدس می گوید: «شهر، آموزگار مردم است»، و شاید به همین جهات است که آتنیان می توانند مردانی چون اشیل و اوریپید و سقراط و افلاطون را در بین خود پرورش دهند و قدر و مقام آنان را بشناسند. تماشاگران درامها، در مجلس و در محاکم به وجود می آیند و همیشه برای درک نکاتی عالی مستعد و آماده اند. این دموکراسی اشرافی بر اساس اقتصاد آزادی عمل قرار ندارد، و کار آن نیز فقط حفظ اموال مردم و تأمین نظم و آرامش نیست، بلکه هزینه نمایشهای یونان را می پردازد، پارتنون را بر پا می دارد، خود را مسئول سعادت و ترقی مردم می داند، و «نه تنها زیستن، بلکه خوب زیستن»، را برای آنان ممکن می سازد. از این روست که تاریخ می تواند همه ی گناهان او را به وی ببخشاید.

 


Sources :

  1. ویل‌ دورانت‌- تاریخ‌ تمدن‌- یونان‌ باستان‌- تهران‌ انتشارات‌ علمی‌ و فرهنگی‌- 1359

  2. پایگاه اطلاع رسانی کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت- بخش فلسفه یونانیان

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/113986