دیدگاه اسلام در مورد جهان و آفرینش (پیدایش هستی)

جهان و آفرینش در دین اسلام

حس کنجکاوی و دانش طلبی، آدمی را برمی انگیزد که افزون بر شناخت خود و خدای خویش، در طریق شناسایی جهان پیرامون خود و قوانین حاکم بر این پدیده ها گام بردارد و اساسا می توان پیدایش و رشد بسیاری از علوم بشری را پاسخی به نیاز فطری انسان به جهان شناسی دانست. به دیگر سخن، دایره آگاهی های آدمی به خدا آگاهی و خود آگاهی محدود نمی گردد. بلکه کمال دانش او در گروه پیوستن ضلع دیگر مثلث معرفت، یعنی جهان آگاهی است. اسلام حقایق فراوانی را در باب پیدایش جهان پدیده های طبیعی و فراطبیعی و روابط حاکم بر آنها عرضه داشت و آیات و روایات بیشماری، از مسائل جهان شناختی سخن گفته است.

جهان در نظر اسلام
از نظر دین مبین اسلام جهان آفریده خداست، هر چیزی در جهان (رودخانه ها، کوهها، درختان، حیوانات، پرندگان، و هر چیز دیگر) به وسیله خدا خلق شده است. قرآن بارها به انسان یادآوری می کند که مخلوقات جهان آفرینش آفریده خداوندند. هر چیزی در عالم گواه عظمت و قدرت اوست. آسمان و زمین و هرچه در آنهاست آفریده اوست و فقط اوست که حافظ و نگهدارنده هر چیزی است. از نظر جهان بینی توحیدی اسلامی، جهان یک آفریده است و با عنایت و مشیت الهی نگهداری می شود. جهان (به معناى ما سوى الله) مخلوق خداوند بوده و کائنات لحظه اى از خداوند بى نیاز نبوده و نخواهند بود. اینکه مى گوییم جهان مخلوق خدا است بدین معناست که جهان به اراده او آفریده شده و نسبت آن با خدا نسبت تولیدى از قبیل پدر و فرزند نیست، چنانکه مى فرماید: «لم یلد و لم یولد؛ نه زاده و نه زاییده شده.» (توحید/ 3)

منشا پیدایش جهان هستی در اسلام

گرچه قرآن کریم به صراحت بحث خلقت و جهان هستی و کیفیت و جزئیات آن را مطرح نکرده؛ ولی خداوند متعال درباره منشأ آفرینش و مخلوقات عالم هستی می فرماید: «و هو الذى خلق السماوات و الأرض فى ستة أیام و کان عرشه على الماء لیبلوکم أیکم أحسن عملا و لئن قلت إنکم مبعوثون من بعد الموت لیقولن الذین کفروا إن هاذا إلا سحر مبین؛ او کسی است که آسمان ها و زمین را در شش روز (شش دوران) آفرید و عرش (قدرت) او بر آب قرار داشت (به خاطر این آفرید) تا شما را آزمایش کند تا کدام یک عملتان بهتر است و اگر بگویی شما بعد از مرگ برانگیخته می شوید، مسلما کافران می گویند این سحر آشکاری است.» (هود/ 7)
کلمه «عرش» به معنای سقف یا شیء سقف دار است و به تخت های بلند مانند تخت های سلاطین نیز گفته می شود؛ ولی این کلمه در آیه مذکور به معنای قدرت به کار رفته است؛ چنانکه واژه تخت نیز در فارسی به معنای قدرت به کار می رود. کلمه «عرش» گاهی نیز به معنای مجموعه جهان هستی است، زیرا تخت قدرت خداوند تمام جهان را فرا می گیرد. راغب اصفهانی می گوید: «کلمه "استوی" وقتی با "الی" متعددی شود به معنای استیلاء و تسلط است. کلمه "ماء" به معنای آب است و گاهی نیز به هر شیء مایع "ماء" گفته می شود.»
بنابراین، از معانی واژه «عرش» و «ماء» چنین بر می آید که در آغاز آفرینش، جهان هستی به صورت مواد مذابی بوده (یا گازهای فوق العاده فشرده که شکل مواد مذاب و مایع را داشت) سپس در این توده آب گونه حرکات شدید و انفجارهای عظیمی رخ داد و قسمت هایی از سطح آن پی در پی به خارج پرتاب شد، این اتصال و به هم پیوستگی به انفصال و جدایی گرایید و سیارات و ستارگان یکی بعد از دیگری شکل یافتند در برخی آیات، قرآن کریم اشاره دارد که آسمان و زمین و به طور کلی تمام هستی و خلقت بدون نیاز به وجود ماده قبلی، توسط خداوند متعال و به وسیله قدرت نامتناهی و بی پایان او خلق شده اند، چنان که خداوند متعال می فرماید: «بدیع السموات و الارض و اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون؛ هستی بخش آسمان ها و زمین او است، و هنگامی که فرمان وجود چیزی را صادر می کند، می گوید: موجود باش و آن فورا موجود می شود.» (بقره/ 117)
خداوند متعال همچنین می فرماید: «اولم یرالذین کفروا آن السماوات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما و جعلنا من الماء کل شیء حی؛ آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر بازکردیم؟ و هر چیز زنده‎ای را از آب قرار دادیم.» (انبیاء/ 30) از آیه مذکور برمی‎آید که به هم پیوستگی آسمان و زمین اشاره به ‎آغاز خلقت است که بر اساس نظرهای دانشمندان، مجموعه این جهان به صورت توده واحد عظیمی از بخار سوزان بود که بر اثر انفجارهای درونی و حرکت، به تدریج تجزیه شد و کواکب و ستارگان از جمله منظومه شمسی و کره زمین به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.
شخصی از آیه مذکور از محضر امام صادق (ع) سؤال کرد که منظور از رتق و فتق آسمان و زمین چیست؟ امام (ع) در پاسخ فرمود: «عرش خداوند متعال بر آب بود و آب بر هوا قرار داشت و هوا نیز حدی ندارد و در آن هنگام خلقتی به غیر از این دو (آب و هوا) نبود و آب نیز در آن موقع چشمه گوارای فرات بود، پس وقتی خداوند اراده کرد که زمین را خلق کند بر باد دستور داد تا آب را به هم کوبید و به صورت موجی فشرده درآمد و در محل خانه کعبه جمع گردید سپس آن را همانند کوهی فشرده قرار داد سپس زمین از زیر آن به وجود آمد... وقتی خداوند اراده کرد که آسمان را خلق کند بادها را امر کرد که دریاها را به هم فشردند تا از آن موجی همراه با فشردگی به وجود آمد و از وسط آن بخار سوزانی پدید آمد سپس از این بخار سوزان آسمان را خلق کرد و در آن کواکب و ستارگان و منظومه شمسی و ماه و... قرار داد... و به تدریج از آسمان باران بارید و گیاهان و موجودات را خلق نمود.»

تعبیرات گوناگون قرآن مجید درباره پیدایش جهان

قرآن مجید درباره پیدایش جهان، تعبیرات گوناگونی دارد. در یک جا می فرماید: «ثم استوى إلى السماء و هى دخان فقال لها و للأرض ائتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین؛ سپس اراده آفرینش آسمان نمود، در حالی که به صورت دود بود، به آن و به زمین دستور داد به وجود آیید و شکر گیرید (خواه از روی اطاعت و خواه اکراه) آنها گفتند: ما از روی اطاعت می آییم.» (فصلت/ 11) به وجود می آییم و شکل می گیریم. در جای دیگر، می فرماید: «أ و لم یرالذین کفروا أن السماوات و الأرض کانتا رتقا ففتقناهما و جعلنا من الماء کل شى ء حى أ فلا یؤمنون؛ آیا کافران ندیدند (نمی دانند) که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم و هر موجود زنده ای را از آب قرار دادیم، آیا ایمان نمی آورند؟» (انبیاء/ 30) در این دو آیه به سه نکته مهم درباره آفرینش جهان و موجودات زنده اشاره شده است:
1- جهان در آغاز به صورت گاز و دود بود.
2- جهان در آغاز به هم پیوسته بود سپس کرات آسمانی از هم جدا شدند.
3- آغاز آفرینش موجودات زنده از آب است.
اینها همان چیزهایی است که امروز به عنوان نظریات مسلم علمی شناخته می شود. توضیح اینکه گرچه درباره کیفیت پیدایش جهان و نحوه آن فرضیات مختلفی وجود دارد که از حدود فرضیه تجاوز نمی کند، ولی با توجه به مطالعاتی که روی کهکشانها و منظومه هایی که در حال پیدایش و شکل گیری هستند به عمل آمده مسلم است که جهان در آغاز به صورت توده گازی ابر مانند فشرده ای بوده که بر اثر گردش به دور خود، قطعاتی از آن جدا شده و به اطراف پراکنده گشته است، و این قطعات تدریجا سرد شده و به صورت مایع و در موارد زیادی به صورت جامد درآمده، و تشکیل کرات مسکونی و غیر مسکونی را داده است.
به عبارت دیگر مشاهدات دانشمندان فلکی در مورد «سحابی ها» و جهان های دور دست که در حال تکمیل می باشد، این مساله را که دنیا در آغاز به صورت توده گاز دود مانندی بوده از صورت یک فرضیه خارج ساخته و به عنوان یک نظریه قطعی معرفی می کند، این چیزی است که محافل علمی جهان، آن را پذیرفته اند. در نخستین آیه فوق نیز صریحا می خوانیم که: «آسمانها (کرات آسمانی) در آغاز (مانند) دود بودند» هماهنگی این آیه با اکتشافات دانشمندان که چندان از عمر آنها نمی گذرد نشانه ای از اعجاز علمی قرآن می باشد که پرده از روی مطلبی که در عصر نزول قرآن کاملا ناشناخته بوده است بر می دارد. دومین آیه، نیز سخن از به هم پیوستگی جهان در آغاز امر و سپس جدا شدن اجزای آن را از یکدیگر می گوید، که آن نیز امروزه به عنوان یک اصل، مورد قبول محافل علمی است. پیدایش موجودات زنده (اعم از گیاهی و حیوانی) در نخستین باراز آب دریاها نیز، امروز یک نظریه معروف علمی است، هر چند در چگونگی تحول و تطور و پیدایش انواع مختلف گیاهان و جانداران در میان دانشمندان گفتگو است. قرآن نیز در دومین آیه فوق، پیدایش همه موجودات زنده را از آب بازگو می کند. حتی آیاتی که آفرینش انسان را به خاک نسبت می دهد، تصریح دارد که این خاک با آب آمیخته بود و به صورت طین (گل) بود.
در آیه 45 سوره نور نیز می خوانیم: «و الله خلق کل دابة من ماء؛ خداوند هر موجود جنبنده ای را از آب آفرید.» در مورد «رتق» و «فتق» که در دومین آیه به کار رفته و در اصل به معنی «پیوستگی» و «جدایی» است، مفسران سخنان بسیاری دارند. بعضی همان معنی بالا را برگزیده اند که زمین و آسمان در آغاز خلقت، به صورت توده واحد عظیمی از بخار و گاز سوزان که بر اثر انفجارات درونی و حرکت به دور خود تدریجا تجزیه شد و کواکب و ستارگان، از جمله منظومه شمسی به وجود آمد. بعضی دیگر آن را اشاره به یکنواخت بودن مواد جهان می دانند که چنان در آغاز درهم فرو رفته بود که به صورت ماده واحدی خودنمایی می کرد، اما با گذشت زمان مواد از هم جدا شدند و ترکیبات تازه ای آشکار گشت. جمعی نیز آن را اشاره به عدم نزول باران و رویش گیاه از زمین می دانند یعنی در آغاز آسمان به هم پیوسته بود و بارانی نازل نمی شد و زمین نیز به هم پیوسته بود و گیاهی نمی رویید سپس به فرمان خدا آسمان باز شد و باران نازل گشت و زمین باز شد و گیاهان رویید.
روایات متعددی از طرق اهل بیت (ع) و همچنین پاره ای از روایات از طرق عامه به معنی اخیر اشاره می کند. در حالی که بعضی دیگر از روایات اشاره ای به تفسیر اول دارد. در خطبه اول نهج البلاغه نیز اشاره ای به این پیوستگی دیده می شود،و به هر حال ظاهر آیه با تفسیر اول سازگارتر است، هر چند جمع میان تفاسیر فوق نیز مشکلی ندارد و ممکن است هر سه معنی در مفهوم جامع آیه، جمع باشد. قابل توجه اینکه در آیه 27 تا 32 نازعات می گوید: «ءانتم اشد خلقا ام السماء بنیها* ...* و الارض بعد ذلک دحیها* اخرج منها ماءها و مرعیها* و الجبال ارسیها؛ آیا آفرینش شما محکمتر (و مهمتر) است یا آسمان، خداوند آن را بنا نهاد ..... سپس بعد از آن زمین را گسترش داد و آب و گیاه از آن خارج ساخت و کوهها را مستحکم بنا نمود.»
این آیات نیز به خوبی نشان می دهد که آفرینش آسمان قبل از زمین بوده و پیدایش آب و گیاهان و کوهها بعد از آن انجام گرفته است. این ترتیب، درست همان چیزی است که علم امروز بر آن تاکید دارد پیدایش زمین را بعد از خورشید می داند و پیدایش آب در سطح زمین، و سپس گیاهان، و همچنین پیدایش کوهها را بعد از خلقت زمین می شمرد.

آفرینش آسمان و زمین در شش روز

بحث از آفرینش آسمان و زمین در شش روز، در هفت مورد از آیات قرآن مجید آمده است، ولی در سه مورد علاوه بر آسمانها و زمین (ما بینهما) و آنچه میان زمین و آسمان قرار دارد، نیز به آن اضافه شده است که در حقیقت توضیحی است برای جمله قبل، زیرا همه اینها در معنی آسمانها و زمین جمع است. لفظ یوم که مرادف آن در زبان فارسی کلمه روز است؛ در هر مقام و مناسبتی، معنای مخصوصی به خود می گیرد. معمولا این لفظ در همان معنای روز که ضد شب است به کار می رود و در قرآن نیز این معنی زیاد به کار رفته است. ولی گاهی همین لفظ به معنای، یک دوران و اوقات استعمال می شود؛ به طوری که اگر چیزی دورانهای مختلفی داشته باشد، به هر دورانی یوم اطلاق می گردد. مثلا پیرمردی می گوید: روزی کودک بودم، روزی هم جوان بودم، امروز دیگر پیر شده ام؛ چون این دورانها مانند حلقه های زنجیر یکی به دیگری مانند سه روز معمولی وصل است.
از این نظر این سه دوران مختلف زندگی را به لفظ روز تعبیر می کنند. مقصود از شش روز که زمین و آسمان در آن آفریده شده است؛ شش دوران است که بر زمین و آسمانها گذشته تا به صورت فعلی درآمده است. یعنی این وضع فعلی در زمین و اجرام آسمانی، نتیجه یک سلسله تحولات پی در پی است که در آنها پدید آمده و در نتیجه، پس از طی این مراحل، به صورت فعلی درآمده اند. حال ممکن است، مدت یک دوران، ده میلیون سال یا ده میلیارد سال بوده باشد.
1ـ روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکلی بوده که با گردش به دور خود از هم جدا گردیده و کرات را تشکیل داده است.
2ـ این کرات تدریجا به صورت توده مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت درآمدند.
3ـ روز دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد.
4ـ روز دیگر زمین سرد و آماده ی حیات گردید.
5ـ سپس گیاهان و درختان، در زمین آشکار شدند.
6ـ سرانجام حیوانات و انسان، در روی زمین ظاهر گشتند.
اما اینجا، سؤالی مطرح می شود و آن این که چرا ذات باری تعالی تمام آنها را در یک لحظه خلق نکرده است؛ بلکه به طور تدریجی و در دورانهای مختلف آن را ایجاد کرده است؟
پاسخ این است که جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، جهان ماده است و تکامل تدریجی، از آثار لاینفک موجود مادی به شمار می رود و امور مادی بالطبع در طی زمان از صورتی به صورتی درآمده و مراحلی را طی می کند، و در نتیجه یک پدیده کامل می شود. زمین و آسمانها نیز از این قانون مستثنی نیستند. شما هر کدام از پدیده های مادی را که در نظر بگیرید، ملاحظه خواهید کرد که تمام آنها تدریجا از نردبان تکامل بالا می روند: گیاهان و درختان، پس از گذشت زمان، مثلا به صورت یک بوته گل یا یک درخت برومند، در می آیند. معادن و منابع زیر زمینی، با مرور زمان پس ازفعل و انفعالات زیاد، متحول به یک ماده معدنی می شوند. حیوان و انسان تا دوران جنینی را در مدت مخصوصی به پایان نرساند، نمی توانند در جهان وسیعتری زندگی کنند و این قانون در همه جا و همه چیز جهان ماده حکومت می کند.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 263-262

  2. مرتضی مطهری- جهان بینی توحیدی- صفحه 5-24 و 131

  3. مرتضی مطهری- وحی و نبوت- صفحه 15-107

  4. سایت صدا و سیما- کتاب معارف اسلامی- جلد 1

  5. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 6 ص 203-200، جلد 9 ص 28-25

  6. ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 8 صفحه 148

  7. جعفر سبحانی- منشور عقاید امامیه

  8. کدارنات تیواری- دین شناسی تطبیقی- ترجمه مرضیه (لوئیز) شنکایی- صفحه 22-26 و 185

  9. سید محمدحسین طباطبایی- معنویت تشیع- صفحه 36- 39

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/114279