اندیشه قوم برگزیده صهیونیزم

برگزیدگی قومی

پرسشى که به طور طبیعى براى انسان مطرح مى شود، این است که آیا برگزیدگى و برترى قوم یهود ذاتى است؟ به عبارت دیگر، آیا ویژگى و خصیصه اى ذاتى در قوم یهود است که به این برگزیدگى منجر مى شود یا این که آنان در سایه اعمال نیکى که انجام داده اند به این برترى و تفوق دست یافته اند؟ به دیگر سخن، آیا برگزیدگى بر اساس شایستگى است یا فیض الهى؟ این مسئله همواره در میان خود یهودیان نیز منشأ اختلاف بوده است. افرادى که در قرن اخیر در صدد برآمده اند تا یهودیت را دینى معقول و قابل دفاع جلوه دهند، بر این باورند که قوم یهود هیچ گونه مزیت و برترى ذاتى نسبت به سایر اقوام ندارد، بلکه تمام اقوام در صورتى که فرمان هاى الهى را گردن نهند و به کار بندند، به درجات عالى نایل خواهند گشت. از نظر آنان حتى مقصود از مسیحا برپایى دوباره دولت یهود به رهبرى فردى از نسل داود یا جدایى یهود از سایر اقوام نیست. تفسیر برگزیدگى از جهاتى چند ضرورت دارد، زیرا اعضاى قوم برگزیده و مقدس که حسب فرض خدا در آنان حلول کرده، کوچک ترین و ضعیف ترین ملت در شرق دور بودند و در هیچ شرایطى قوم برتر و یا حاکم بر دیگران نبودند، بلکه پس از تحمل شکست هاى پى در پى سرانجام اسیر بابلیان شدند.

برداشت هاى مختلف دانشمندان و الهیدان هاى یهودى

دانشمندان و الهیدان هاى یهودى تفاسیر و برداشت هاى مختلفى از برگزیدگى ارائه، و بر مدعاى خویش دلایلى اقامه کرده اند:

برگزیدگى به مثابه تفوق و برترى قوم یهود
کسانى که برگزیدگى را علامت برترى قوم یهود مى دانند، تلقى و دریافت واحدى از این موضوع ندارند و هریک به شیوه خاص خود در تفسیر آن کوشیده است.
الف) قوم یهود صرفا به عنوان یک قوم خاص برگزیده نشده، بلکه رسالت دینى بر همه اقوام و ملت هاى جهان عرضه شده است و از آن میان تنها قوم یهود به این دعوت پاسخ مثبت داده و توانسته بار این امانت را بردوش کشد. در تلمود آمده است: «چه جهت داشت که ذات قدوس متبارک ملت اسرائیل را انتخاب کرد؟ براى آن که تمام ملت هاى بت پرست تورات را رد کردند، اما قوم اسرائیل پذیرفت و ذات قدوس متبارک و تورات او را براى خود انتخاب کرد. لذا هستى جهان به وجود تورات وابسته است و اگر ملتى پیدا نمى شد که به فرمان هاى آن گردن نهد، مقصود خدا از خلقت جهان حاصل نمى گشت.
برداشت فوق، شباهت زیادى با این آیه قرآن دارد که مى فرماید: «ما امانت الهى و بار تکلیف را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم، اما آنها از برداشتن آن سرباز زدند و هراسناک شدند، ولى انسان آن را برداشت.» (احزاب/ 72) برگزیدگى بنى اسرائیل هم چنان که گفته شد، بر پذیرش آزادانه تورات در سینا استوار است. این اندیشه در سفر خروج بیان شده است: «و اکنون اگر آواز مرا فى الحقیقه بشنوید و عهد مرا نگاه دارید همانا خزانه خاص من از جمیع قوم ها خواهید بود، زیرا تمامى جهان از آن من است.» (خروج، 19:5) حاخام ها در تفسیر این آیه مى گویند که در ابتدا، تورات بر اقوام دیگر عرضه شد، اما همه آنان آن را رد کردند، چون فرمان ها و دستورهاى آن با زندگى فاسد و تبهکارانه آنان در تعارض بود، ولى بنى اسرائیل حتى قبل از آن که به محتواى تورات آگاهى یابند آن را پذیرفتند.
برخى از حاخام ها در تفسیر آیه پنجم باب نوزده سفر خروج به طرح این پرسش پرداخته اند که چرا خداوند تورات را بر اقوام پیش از بنى اسرائیل نازل نکرد؛ به عبارت دیگر، چرا نزول تورات تا زمان بنى اسرائیل به تأخیر افتاد و در همان زمانى که آدم خلق شد، تورات بر او نازل نشد؟ خدا در پاسخ به این پرسش مى فرماید: «من فقط یک دستور و فرمان به آدم و حوا دادم و آن عبارت بود از عدم تناول از میوه درخت نیک و بد. آن دو نتوانستند به این فرمان الهى گردن نهند و سر تسلیم فرود آورند.» از این رو، خداوند نزول تورات را تا زمان بنى اسرائیل به تأخیر انداخت تا قوم صالحى همچون آنان بیابند و با دلدادگى و شیفتگى وصف ناپذیر، 613 فرمان تورات را از جان و دل پذیرا شوند. حاخام حکى برابا به مطلب قبل مى افزاید: «نگاه کنید ببینید کدام یک از این دو بزرگ تر است: جهان یا تورات. خداوند به مدت هفت روز جهان را خلق کرد، اما براى نزول تورات به چهل روز کامل نیاز داشت. یکى از واژه هایى که یهودیان بسیار به کار مى برند، واژه امت روح (Nation of the Spirit) است. قوم یهود این واژه را به این اعتبار بر خود اطلاق مى کنند که فاقد سرزمین و زبان مشترکند و نقطه تلاقى و پیوند آنان تورات و فرهنگ یهودى است. این مفهوم با قوم برگزیده و امت مقدس در ارتباط است.»
ب) برگزیدگى و اختیار قوم یهود حکایت از برترى عرفى و نژادى آنها دارد. حضرت ابراهیم به خاطر خلوص و عدم اختلاط نژادش برگزیده شد و یهود نیز تنها به این دلیل که از نسل او بودند برگزیده شدند. در تلمود آمده است: «قوم یهود مقدس و سرورند... دنیا فقط براى جماعت بنى اسرائیل خلق شده است... هیچ کس به جز بنى اسرائیل نمى تواند ادعا کند فرزند خداست. مهر و محبت خدا از آن جماعت بنى اسرائیل است و بس.» از نظر بیولوژى و نیز تاریخ، هیچ مبنایى نمى توان براى تفسیر مزبور پیدا کرد. در واقع، این ادعا به افسانه شبیه تر است تا واقعیت.
به گفته ارنست رنان، بسیارى از کسانى که از نژاد یهود سخن مى گویند و گاهى راه افراط نیز پیموده و به صهیونیست معروفند با افرادى که با یهودیان سر ستیز دارند در این نکته همداستانند که یهودیان از سایر اقوام متمایزند و نباید با سایر اقوام درآمیزند. کوتاه سخن آنکه، چیزى به نام نژاد یهود در تاریخ و نیز به لحاظ بیولوژیکى وجود ندارد، بلکه آن را باید در یاوه گویى هاى صهیونیست ها و امثال هیتلر سراغ گرفت. به اعتقاد ویل دورانت، یهودیان در آغاز آمیخته اى از نژادهاى گوناگون بودند. وجود یک نژاد خالص در میان صدها نژاد به معجزه شبیه است و از نظر عقلى ناممکن است. اما این را مى توان گفت که در میان نژادهاى این ناحیه، نژاد یهودیان از همه خالص تر مانده است. برخى معتقدند یهودیان در ابتدا نژاد خالص بوده اند، ولى رفته رفته با مهاجرت هاى پى درپى و نیز ارتباطات و مناسباتى که با سایر اقوام برقرار کردند، خلوص نژادى خود را از دست دادند و به نژادهاى مختلف درآمدند.
از دیدگاه فیشبرگ یهودیان حتى در ابتدا نیز نژاد خالص نبوده اند: «اگر مطالعه خود را با بررسى مطالب تورات و سنت آغاز کنیم، خواهیم دید که قوم اسرائیل حتى در آغاز شکل گیرى، از عناصر متعلق به نژادهاى مختلف فراهم آمده بود. خواهیم دید که در آسیاى صغیر، سوریه و فلسطین نژادهاى گوناگونى وجود داشتند. عبریان قدیم چنان که در بسیارى از موارد تورات آمده، با تمام اقوام [ساکن در این مناطق] ازدواج کرده و درآمیخته بودند.» به خاطر نامعقول بودن تفسیر فوق، اصلاحگرایان یهودى در صدد حذف مناسکى برآمدند که جنبه قومى آیین یهود را برجسته مى ساخت. دیوید فریدلاندر یهودیان را ترغیب مى کند که مناسک و مراسم دینى خود را به زبان رسمى کشورى که در آن سکنا گزیده اند، به جا آوردند؛ زیرا یهودیان زمانى که در میان سایر ملل بیگانه به حساب مى آمدند، مناسک و دعاهاى خود را به عبرى اجرا مى کردند، ولى در حال حاضر باید به سرزمینى که شهروند آن هستند عشق ورزند و به زبان مردم همان دیار مراسم و مناسک خود را اجرا کنند.

برداشت صهیونیست هاى یهودى از اندیشه قوم برگزیده

در طول تاریخ یهودیت برداشت هاى متفاوتى از اندیشه قوم برگزیده صورت گرفته است. افراطى ترین برداشت از این اندیشه، برداشت صهیونیست هاى یهودى است. مطابق این برداشت، قوم اسرائیل برتر و بالاتر از اقوام دیگر و در واقع از جنس دیگرى است. بنابراین در قوانین و مقررات اجتماعى و نیز حتى در برخوردهاى اخلاقى بین یهودیان و غیر یهودیان، تفاوت و تبعیض قائل است. مشکل این اندیشه، که جهان امروز به هیچوجه آن را نمى پذیرد، از این جهت حادتر گشته که در یک کشور و یک حکومت به صورت قانون رسمى درآمده است.

دیدگاه دکتر اسرائیل شاهاک
دکتر اسرائیل شاهاک، استاد دانشگاه عبرانى بیت المقدس و رئیس جامعه حقوق بشر اسرائیل، مى گوید: «فعالیت هاى سیاسى من در سال 1965- 1966 با یک اعتراض آغاز گردید. من در اورشلیم به چشم خود دیدم که یک یهودى مذهبى افراطى، اجازه نداد که در روز شنبه از تلفن او براى نجات همسایه غیر یهودى او که در حمله اى مجروح شده بود، استفاده کنند، و آمبولانس خبر کنند. من به جاى آن که این خبر را به روزنامه ها بدهم، از دادگاه حاخامى اورشلیم را براى گفتگو خواستار شدم. از اعضاى این دادگاه، که اعضاى آن از حاخام هاى منصوب دولت اسرائیلند، پرسیدم که آیا این شیوه رفتار، با تفسیر آنان از مذهب یهود سازگار است؟ به من پاسخ دادند که یهودى مزبور رفتارى صحیح و حتى مؤمنانه داشته، و مرا به یکى از قوانین تلمود، که در قرن ما گردآورى شده است، ارجاع دادند. این ماجرا را به روزنامه عبرى زبان ها آرتص خبر دادم. خبر طنین انداز شد و جنجال و رسوایى رسانه اى به پا کرد که پیامدهاى آن، تا آنجا که به من مربوط است، بیشتر منفى بود تا مثبت.
نه مقامات حاخامى اسرائیلى و نه مقامات دیاسپورا (یهودیانى که در غیر کشور اسرائیل زندگى مى کنند) هیچ کدام در این حکم تجدید نظر نکردند: یک یهودى نباید شنبه را به خاطر نجات جان یک «بیگانه» (غیر یهودى) نقض نماید. از این رو با بهره گیرى از معلوماتى که در جوانى به دست آورده بودم، به بررسى قوانین تلمود درباره روابط یهودیان و غیر یهودیان پرداختم، و بر من آشکار شد که نه صهیونیزم و نه سیاست دولت اسرائیل از آغاز کار آن و نه رفتارهایى که حامیان اسرائیل در دیگر نقاط جهان در پیش گرفته اند، بدون در نظر گرفتن نفوذ عمیق این قوانین و جهان بینى اى که ایجاد و بیان مى کنند، قابل درک نیستند. من نمى خواهم ادعا کنم که ملاحظات سیاسى یا استراتژیک بر رفتار رهبران اسرائیل تأثیر نداشته، بلکه مى خواهم بگویم علاوه بر این امور، اعتقادات هم در این کار مؤثر بوده است.
هر چه این تأثیرات، کمتر مورد بحث قرار گیرند و هر چه کمتر در معرض روشنایى قرار گیرند، مهم تر به نظر مى آیند. هر شکلى از نژادپرستى، تبعیض و بیگانه ستیزى به هر اندازه که توسط جامعه اى که آلوده به آن است بدیهى تلقى گردد، به لحاظ سیاسى تعیین کننده تر مى شود. اگر بحث در این زمینه، آشکارا یا به صورت مخفى ممنوع گردد وضع بدتر خواهد شد. در این زمان، نژادپرستى، تبعیض و بیگانه ستیزى در میان یهودیان رواج یافته و براى آنها دلایل دینى اقامه مى شود. این اعمال با حالت مقابلشان، یعنى یهودستیزى و انگیزه هاى دینى آن فرقى ندارند. اما در حالى که امروزه با دومى مبارزه مى شود، وجود اولى را، در بیرون از اسرائیل (حتى بیش از درون آن) عمدا نادیده مى گیرند.»
به هرحال، این دانشمند یهودى اهل اسرائیل به مبارزات خود بر ضد نژادپرستى ادامه مى دهد. او معتقد است که نژادپرستى، که امروزه در کشور اسرائیل و صهیونیست هاى دیگر نقاط جهان، اصلى مسلم است، با دیانت یهود ارتباطى ندارد و برداشتى انحرافى از این دین است. او در راه آرمان هاى بشر دوستانه خود بسیار کوشیده و کتاب هایى منتشر کرده است. او در برخى از کتاب هایش از جمله، کتابى به نام نژادپرستى دولت اسرائیل به تفصیل به ابعاد نژادپرستى این رژیم پرداخته است. اما نژادپرستان با این استاد مبارزه کرده، او را طرد نمودند و حتى خارج از دین دانستند. در بخشى از یک اعلامیه که علیه او صادر شده، آمده است: «ما از دانشگاه مى خواهیم این بى دین و پلید را اخراج کند. ما از همکاران شاهاک مى خواهیم از او فاصله بگیرند. و تو اى شاهاک! تو در کشور ما چه مى کنى؟ از اینجا بیرون برو و اسمت را که "اسرائیل" است عوض کن و به جاى آن "ننگ اسرائیل" را انتخاب نما.»
همان طور که مشهور است و نیز از سخنان اسرائیل شاهاک برمى آید، صهیونیزم هاى یهودى و طرفداران حکومت اسرائیل، قوم خود را نژادى برتر مى دانند و براى آن امتیاز قائلند. آنان این برترى نژادى را به دین خود مستند مى سازند. حال سؤال اساسى این است که آیا از متون مقدس یهودى چنین برداشتى مى شود؟ متن مقدس اصلى یهودیان همه عهد قدیم را شامل مى شود که مهم ترین بخش آن، اسفار پنج گانه تورات است. متن دیگرى که در واقع از اعتبار درجه دوم برخوردار است، کتاب تلمود است. سنت یهودى قائل است که مجموعه عهد قدیم را انبیاء و بزرگان قوم اسرائیل در طى زمانى نزدیک به هزار سال، یعنى از حدود 1300 قبل از میلاد تا حدود چهار قرن قبل از میلاد، به وجود آورده اند. اما مجموعه عظیم تلمود توسط دانشمندان پرشمارى از اواسط قرن دوم میلادى تا قرن ششم میلادى به رشته تحریر درآمده است. بنا به کتاب مقدس یهودى، یعنى عهد قدیم، قوم اسرائیل قوم برگزیده و خاص خدا است. آیا این برگزیدگى همان نژادپرستى است که به قول دکتر اسرائیل شاهاک امروزه مبناى قانون اسرائیل است؟ اگر این گونه نیست، پس نژادپرستى از کجا به وجود آمده است و اصولا معناى برگزیدگى چیست؟

منشأ نژادپرستى در میان قوم یهود

درباره اصل و منشأ نژادپرستى نظریه هاى مختلفى ارائه شده که برخى از آنها از این قرار است:
1. نظریه مدافعان نژادپرستى: بى تردید کسانى که بنى اسرائیل را قوم برتر مى دانند نظریه خود را به عهد قدیم و نیز کتاب تلمود مستند مى سازند. گفته مى شود در گذشته و از قرون وسطا این نظریه پیروانى داشته است و کسانى مانند ابن میمون این اعتقاد را داشته اند.
2. نظریه نقادان جدید: در عصر جدید و در دیدگاه مدرنیست ها، چه یهودى و چه غیر یهودى، پذیرش این که قومى در درگاه خداوند از جایگاه ویژه اى برخوردار باشد و با دیگر اقوام و ملل تفاوت داشته باشد، بسیار مشکل است. آنان عموما این اندیشه را به طور کامل رد کرده اند. اعتقاد عمومى این بوده که یهودیان انسان هایى در میان انسان هاى دیگر، و بنى اسرائیل قومى در میان دیگر اقوام است و دلیلى ندارد که با آنها متفاوت و متمایز باشد. شاعرى در سروده معروف خود گفته است:
چه عجیب و شگفت انگیز است براى خدا *** که یهودیان را برگزیده باشد!
نقادان جدید کتاب مقدس، عبارات دال بر برگزیدگى قوم را سخن واقعى خدا نمى دانند، بلکه آنها را به نسل هاى بعدى بنى اسرائیل منتسب مى کنند که در مقابل واقعیات موجود، به امورى از قبیل برگزیدگى تمسک جسته اند. یک اندیشه مهم در این باره این است که زمان نگارش و یا تدوین نهایى همه کتاب هاى مجموعه عهد قدیم، دوره پس از اسارت بابلى است.
در این زمان، این قوم به اسارت رفته و انواع خفت و خوارى را تحمل کرده و در واقع، آرمان هاى خود را در قالب تورات و دیگر بخش هاى تاریخى عهد قدیم بیان کرده است. به گفته برخى از نویسندگان جدید یهودى، قوم به اسارت رفته پس از بازگشت، کتاب تورات و دیگر کتاب هاى تاریخى را نگاشت و در این میان، دو امر را محور تاریخ خود قرار داد: یکى قومى که مقدس است و قوم خاص و برگزیده خداست و دیگرى سرزمینى که مقدس است و خدا آن را به این قوم برگزیده بخشیده است. به همین سبب، کل تاریخ قوم، که در بخش تاریخى عهد قدیم منعکس شده، بر گرد همین دو محور مى چرخد. قوم اسرائیل برگزیده خدا است و خدا به او وعده عزت و عظمت داده است، اما این وعده در قالب یک عهد و پیمان است؛ اگر از خدا اطاعت کند او را عزیز مى کند و سرزمین موعود را به او مى دهد و اگر اطاعت نکند قوم به اسارت مى رود و سرزمین را از دست مى دهد.
از آنجا که این داستان در زمانى نگاشته شده که قوم به سرزمین موعود بازگشته و آن را در اختیار گرفته، پس دو امر اهمیت اساسى دارد؛ یکى سرزمین که نماد مهم آن معبد اورشلیم است، و دیگرى قوم مقدس خدا. اما در زمان نگارش تلمود وضعیت متفاوت بوده است. از اواسط قرن دوم میلادى، تدوین تلمود آغاز گشت، در حالى که حدود هفتاد سال قبل از آن، یعنى در سال 70 میلادى، یهودیان کشور خود را از دست داده و پراکنده شده بودند. آخرین تلاش آنان براى بازپس گیرى کشور و بازسازى معبد اورشلیم در سال هاى 32 تا 35 میلادى با شکست سختى مواجه شده بود. در واقع عالمان یهود که تلمود را مى نگاشتند، نسبت به یکى از دو امرى که در زمان نگارش تورات، یعنى حدود پنج قرن قبل از میلاد، تقدس یافته بود، مأیوس شده بودند و آن، کشور اسرائیل با نماد معبد سلیمان بود. بنابراین، بر تقدس امر مقدس دیگر، یعنى قوم، افزوده شد تا بدینوسیله بدبختى هاى قوم و آزار و فشارهایى که بر آن تحمیل مى شد، قابل تحمل گردد. به همین سبب در تلمود، اندیشه قوم برتر بسیار جدى شده است. بنابر این نظریه، منشأ اصلى اندیشه قوم برتر در واقع همان عهد قدیم است. اما این اندیشه در تلمود بسیار پررنگ تر و جدى تر شده است.


Sources :

  1. عبدالرحیم سلیمانى- قوم یهود از برگزیدگى تا نژادپرستى- فصلنامه موعود شماره 22

  2. اسرائیل شاهاک- تاریخ یهود، مذهب یهود- ترجمه مجید شریف- صفحه ‏30-32، ‏189-190، ‏190-224 انتشارات چاپخش- تهران 1376

  3. سید محمدحسین طباطبایى- ترجمه تفسیر المیزان- جلد 18 ص ‏165 و جلد 8 ص ‏154

  4. جلال‏ الدین آشتیانى- تحقیقى در دین یهود- تهران: نشر نگارش

  5. آبراهام ا. کهن- گنجینه‏ اى از تلمود- ترجمه امیرفریدون گرگانى

  6. حامد حسن نواب- رساله ‏اى در رد یهودیت- تهران مؤسسه فرهنگى- انتشاراتى حضور

  7. جولیوس کرینستون- انتظار مسیحا در آیین یهود- ترجمه حسین توفیقى- قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب

  8. رضا گندمى- مقاله اندیشه قوم برگزیده در یهودیت- فصلنامه هفت آسمان- شماره 26

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/114664