ماه در سال دینی یهود

ماه در آیین یهود

ماه هاى سال یهودى قمریند و با نو شدن هلال شروع شده، تا بیست و نه یا سى روز ادامه مى یابند. اما سال دینى خورشیدى است و جشن هاى آن بر اساس موسم هاى کشت و کار معین شده اند. براى نمونه عید خروج جشنى بهارى است، و براى آنکه تفاوت یازده روزه میان سال هاى قمرى و شمسى جبران شود، سال قمرى را با اضافه کردن هفت ماه در خلال نوزده سال، ترمیم مى کنند.

دیده شدن هلال نو و شروع ماه جدید
در دوران باستان ماه جدید با دیده شدن هلال نو ثابت مى شد، و شهادت هایى که درباره دیده شدن ماه نو مطرح بود، نزد بت دین ویژه اى در اورشلیم که رئیس آن ماه جدید را اعلام مى کرد، تأیید مى شد. پس از آن بر فراز کوه زیتون نشانه اى از آتش روشن مى کردند و زنجیره اى از این نشانه ها، که یکى یکى به دنبال هم روشن مى شدند، اخبار را به جوامع یهودى بابل مى رساندند. هنگامى که سامرى ها، که با پروشیان در جزئیات تقویمى اختلاف نظر داشتند، آتش هاى مخصوص خود را روشن کردند و باعث آشفتگى بسیارى گشتند آن رویه ممنوع شد. در عوض، بت دین براى جامعه هاى دوردست فرستادگانى را با اخبار مربوطه روانه مى کرد.

عید اول ماه
در دوران کتاب مقدس عید اول ماه به عنوان موقعیتى براى قربانى ها و جشن هاى مخصوص مطرح بود. اما در دوره هاى بعدى یهودیت، تبدیل به عید نسبتا کم اهمیت ترى شد که مشخصه آن تنها چند دعاى اضافى بود مانند دعاى معروف به تسبیح مختصر (تهیلیم 118-113، که بخش های خاصی از آن حذف می شد) و یک عمیدای اضافی به نام موساف به یاد قربانی هایی خوانده می شد که روزگاری در این روز گذرانده می شدند. رسم بر آن است که فرارسیدن هلال نو (مولاد) در کنیسه و در شبات پیش از آغاز ماه جدید اعلان می گردد و در میان جوامع یهودی تحت تاثیر اندیشه های قبالایی، روز پیش از روش حودش یا همان عید معروف اول ماه، را یک «یوم کیپور کوچک» مى دانند و در آن روزه مى گیرند و نمازهاى توبه مى گزارند. بین سومین و پانزدهمین روز از ماه قمرى جدید مراسم مختصرى حاکى از تبرک یا تقدیس ماه صورت مى گیرد. این آیین معمولا در شب شنبه انجام مى شود و ماه باید در آسمان شب، حتى براى یک لحظه زودگذر هم که شده، قابل دیدن باشد. در دعاهایى که براى تقدیس ماه خوانده مى شوند، اسرائیل با ماه مقایسه مى شود که مدام خویشتن را نو مى گرداند، و خواست خالق خود را با خوشى به انجام مى رساند. اینک نور ماه کمتر از خورشید است اما در دوران آینده شکوه پیشین خویش را باز خواهد یافت و همچون خورشید خواهد درخشید. در نتیجه، آن گونه که در دعا آمده است، اسرائیل منزلت نازل خود در جمع ملل را فرو خواهد گذاشت و در عصر مسیحایى شکوه پیشین خود را به دست خواهد آورد.

تثبیت تقویم در قرن چهارم

در قرن چهارم تقویم تثبیت شد و در نتیجه پیشاپیش قابل محاسبه بود و دیگر دیده شدن هلال نو عامل تعیین ماه به حساب نمى آمد. نخستین دستور خداوند به قوم بنی اسرائیل، تعیین حلول ماه عبری نیسان برای مبداء شمارش ماههای سال است.

تقویم عبری
تعیین شماره روزها، آغاز ماهها و شمارش سالها از مهمترین موضوعهای مورد توجه علمای یهود بوده و برگزاری مراسم مذهبی، وابسته به تعیین دقیق حلول ماه قمری می بود. شمارش سالها از جهت پرداخت درصدهای سالانه محصولات کشاورزی، وجوه خیریه و نیز تعیین سال «شمیطا» و «یوول» (سالهایی که در آنها کشاورزی تعطیل می شد و گروهی از محکومان جرایم مالی آزاد می شدند) بسیار با اهمیت بوده است. به همین دلیل، یکی از مهمترین کارهای علما و دانشمندان یهود، تنظیم و تثبیت تقویم عبری بود که در حدود سال 4110 عبری، دانشمند بزرگی به نام «هیلل دوم» به شکل امروزی آن تنظیم کرد.
مبنای آغاز شمارش تقویم عبری، آفرینش حضرت آدم است. طبق گفتار تورا، خداوند در شش مرحله یا شبانه روز جهان را آفرید و در آخرین مرحله، آدم (تکامل یافته) را خلق کرد و به او هستی بخشید. پس از آن به طور دقیق، عمر آدم اول را یاد می کند و تاریخ جهان را با ذکر طول عمر نسلهای بعدی حضرت آدم تا نوح، ابراهیم، حضرت موسی و همچنین انبیای بعدی بنی اسرائیل تا حدود اوایل آبادی معبد دوم بت همیقداش شرح می دهد. ویرانی معبد دوم در سال 68 میلادی (3828 عبری) واقع شده است. با توجه به این موضوع، تاریخ تقویم عبری به حدود 5761 سال در مهرماه 1379 هجری شمسی، معادل 5761 سال است. بر اساس دین یهود، ماههای عبری، قمری هستند و بر اساس حرکت ماه به دور زمین تنظیم شده اند.
در همین حال، طبق فرمان تورا سالگرد خروج از مصر (عید پسح) همیشه باید اوایل بهار، و عید سوکوت در اوایل پاییز واقع شود. اگر سال عبری هم قمری می بود، این ترتیب به هم می خورد؛ زیرا سال قمری 354 روز است که حدود 11 روز از سال شمسی کوتاهتر است. بنابراین، اگر عید پسح امسال در اول بهار باشد، بر اساس سال قمری، پس از گذشت 9 سال، در آخر پاییز واقع شده؛ یعنی، یک فصل جلو می افتد. برای جلوگیری از این امر، هر دو یا سه سال یکبار، سال را کبیسه می گیرند که سیزده ماهه است. ماه سیزدهم را که پیش از ماه نیسان واقع می شود، ادار دوم نامیده اند. به این ترتیب، حداکثر نوسان سال عبری نسبت به سال شمسی کمتر از یک ماه است. در یک دوره 19 ساله، هفت سال؛ یعنی، سالهای 3، 6، 8، 11، 14، 17 و 19 کبیسه هستند.
سال عبری که با فصول سال شمسی نیز تطبیق دارد، از اول تیشری (روش هشانا) و در اواخر تابستان یا اوایل پاییز شروع می شود. یعنی در روش هشانا، تقویم عبری یک سال به جلو می رود. ولی در ترتیب شمارش ماههای سال، طبق دستور تورا، ماه نیسان مصادف با خروج بنی اسرائیل از مصر، اولین ماه شمرده می شود. پس ماههای سال به این ترتیب است:
فصل بهار: نیسان، ایار، سیوان
فصل تابستان: تموز، آو، الول
فصل پاییز: تیشری، حشوان، کیسلو
فصل زمستان: طوت، شواط، ادار
پس در تورا منظور از ماه سوم، ماه سیوان است و ماه هفتم، ماه تیشری و... است. تقویم های شمسی، قمری و میلادی براساس حرکت انتقالی زمین به دور خورشید یا حرکت ماه به دور زمین تنظیم شده اند، ولی تقویم عبری بر مبنای هر دو حرکت تنظیم شده است. علمای دین کوشش کرده اند تقویم را طوری تنظیم کنند که اعیاد، روزها و مراسم مذهبی تغییر فصل ندهند. آنها برای رسیدن به این مقصود، مقررات زیر را وضع کرده اند:
1- سال تقویم عبری با سال شمسی تطبیق داده شده و ماهها به صورت قمری است و تاریخ اعیاد بر طبق دستور تورا به موقع در تقویم پیاده می شود.
2- سعی شده است که تا حد امکان، تعطیلات و اعیاد به روز جمعه یا یکشنبه نیفتد؛ زیرا دو یا سه روز تعطیل متوالی در تقویم با توجه به مقررات ممنوعیت کار کردن در روزهای فوق باعث مشکلاتی خواهد شد، لذا از آن جلوگیری شده است. برای نمونه، برابر این مقررات، روزه کیپور هرگز در روزهای یکشنبه، سه شنبه یا جمعه واقع نمی شود. لازم به تذکر است که همه تاریخهای مذهبی، از جمله برمیصوا و بت میصوا یا روز بلوغ شرعی پسر و دختر و سالگرد فوت، برپایه تقویم عبری سنجیده می شود. برای تبدیل تقریبی سال میلادی به عبری، باید به سال میلادی 3760 سال افزود.

ماه تیشری

ماه تیشری، نخستین ماه در تقویم عبری است؛ اما در متن تورا از آن با نام «ماه هفتم» یاد شده است، زیرا نسبت به ماه نیسان که سالگرد خروج بنی اسرائیل از مصر و مبنای زمانی اعیاد و مناسبتهای یهود است، هفتمین ماه به شمار می آید. اول ماه تیشری در موارد زیر با عنوان مبنای زمانی و اول سال یا ‹‹روش هشانا» شناخته می شود:

1- تقویم عبری و شمارش سالها در تاریخ یهود:
آغاز سال نو در تقویم عبری، اول ماه تیشری است که پایه آن خلقت انسان است. عقیده یهود بر این است که حضرت آدم در چنین روزی آفریده شد.

2- سالهای شمیطا و یوول:
در تقویم عبری، سال آخر هر دوره هفت ساله کشاورزی «شمیطا» نام دارد که کشاورزی، زراعت و فروش محصولات باغهای میوه دراین سال تعطیل می شود. افرادی که به علت دزدی طبق نظر دادگاه شرع به جای حبس در زندان موظف به خدمت نزد یک فرد صالح شده بودند، در این سال آزاد می شدند. همچنین پس از گذشت هفت سال شمیطا (هفت دوره هفت ساله، برابر 49 سال) پنجاهمین سال به نام «یوول» شناخته می شود که در این سال نیز بهره برداری از زمینهای کشاورزی و باغها تعطیل شده و قوانین خاص درباره مالکیت زمینها و بازگشت افراد موظف به خدمت نزد خانواده هایشان اجرا می شد. اول ماه تیشری، مبنای شمارش این سالهاست.

3- عورلا:
میوه های یک درخت (که به فرد یهودی تعلق دارد) تا سه سال پس از کاشتن نهال (غرس یا جا به جایی آن) برای هرگونه استفاده از نظر شرع یهود ممنوع هستند. نیز رسم بوده که در سال چهارم، میوه ها یا مبلغ معادل آنها را در کنار معبد خداوند «بت همیقداش» صرف می کردند. اول تیشری مبنای زمانی شمارش این سالهاست و چنانچه تا 45 روز پیش از اول تیشری نهال یا درختی کاشته شود، با فرا رسیدن اول تیشری، یک سال کامل برای موضوع «عورلا» حساب می شود.

4- اهدای درصد محصولات:
در ایام آبادی بت همیقداش، مقداری از محصولات کشاورزی (غیر از محصولات درختی) هر سال با نام معسر (ده درصد) به لوی ها و فقرا، و تروما (دو درصد) به کهن ها اختصاص می یافت. این مبالغ خیریه می بایست از محصولات همان سال پرداخت شوند و اول ماه تیشری، مبنای شمارش سال برای این موارد بود.

روز حسابرسی اعمال:
مهمترین مناسبت اول ماه «تیشری»، روز رسیدگی به اعمال است. طبق عقیده یهود، خداوند در این روز، اعمال یک سال گذشته افراد جهان را مورد بررسی قرار می دهد و سرنوشت سال آینده را بر اساس آن تعیین می فرماید. به همین دلیل، دو روز اول و دوم ماه تیشری برای یهودیان تعطیل شمرده شده و مراسم عبادی خاصی در این ایام در کنیسه ها برگزار می شود. موضوع اصلی این مراسم که شامل تفیلاها و دعاهای مخصوص است، طلب توبه و بخشایش بوده و برای سال جدید از خداوند، زندگی نیک و با سعادت درخواست شود. در تلمود چنین آمده است: «سه دفتر در روش هشانا گشوده می شوند: یک دفتر برای شریران، یکی برای صادقان و دیگری برای افراد میانه. سرنوشت افراد کاملا شریر در دفتر ممات یا مرگ نوشته و مهر می شود. به افراد میانه تا روز کیپور (دهم تیشری) مهلت داده می شود که چنانچه توبه کنند، نام ایشان مانند صادقان در دفتر حیات نوشته شود و در غیر این صورت از شریران به شمار می آیند.»

جشن سال نو یا روش هشانا

اعیاد آغاز سال را در دین یهود می توان به سه دسته تقسیم کرد: نخست، ابتدای ماه نیسان، ماهی که عید پسح (فطیر) در آن واقع می شود و خداوند به صراحت در تورات (سفر خروج 2:12) می فرماید: «ماه نیسان، برای شما اول همه ی ماه ها باشد.» دوم، روش هشانا (آغاز سال نو عبری و آفرینش حضرت آدم). سوم، ایلانوت که آغاز سال نو برای درختان محسوب می شود. براى ابتداى سال یهودى مى توان دو نقطه در نظر گرفت. اولین آنها ابتداى ماه بهارى نیسان است، که در پانزدهمین روز آن جشن خروج قرار دارد، در اسفار خمسه به این ماه با نام «آغاز ماه ها یا اولین ماه سال» اشاره شده است، اما برای یهودیان طبیعی تر آن است که آغاز سال جدید را اول تیشری که ششمین ماه پس از نیسان است، قرار دهند.
در این روز جشن سال نو یعنی روش هشانا قرار دارد که گرچه در اصل جشنی یک روزه است اما اینک هم در غربت و هم در اسرائیل در دو روز جشن گرفته می شود. از آنجا که روش هشانا در آغاز ماه قرار می گیرد در دوران باستان به ناچار روز سی ام ماه قبل یعنی الول را نیز، در مواردى که گواهى بر حلول ماه جدید گاه در خلال همان روز به ثبوت مى رسید، به عنوان روش هشانا در نظر مى گرفتند. اگر شاهدى پیدا نمى شد آنگاه روز سى و یکم الول به عنوان اولین روز تیشرى، و در نتیجه روش هشانا، اعلام مى شد و جشن، دو روز ادامه مى یافت. بارى اگر گواهان در روز سى ام الول مى آمدند دست کم در اورشلیم و نواحى اطراف آن جشن، یک روزه مى شد، ولى در دوردست ها و به ویژه در غربت پراکندگى همچنان همان دو روز را جشن مى گرفتند. ماه الول که درست پیش از روش هشانا واقع است زمان غور و خودکاوى و توبه است.
هر صبح پس از نماز، و البته به استثناى شبات و روز قبل از خود روش هشانا، اندکى در شوفار، که نوعی شاخ قوچ است می دمند. از هفته آخر الول که جشن سال نو در آن واقع می شود، خواندن دعاهای مخصوصی در سحر که برای آمرزشند و به سلیحود مشهورند، آغاز می شود. همه اینها برای تکریم و تعظیم روش هشانا است. این روز را روز داوری و مقدرات سال آینده را وابسته به آن می دانند. جنبه داوری این عید موقعیت خطیری به آن بخشیده است. از این روز و روز کیپور که چندی پس از آن فرا می رسد به نام یامیم نورائیم یعنى «روزهاى پر ابهت»، یاد مى کنند. با این حال روش هشانا هنوز هم عیدى شاد است.
این نکته را تلمود چنین تبیین مى کند: «کاملا طبیعى است کسى که مى داند باید در دادگاه محاکمه شود لباس سیاه بپوشد و ریشش را کوتاه نکند، چرا که نمى داند، سرانجام کار او چه شود. اما اسرائیل چنین نیست. آنها، بر عکس، سفید مى پوشند، ریش خویش را اصلاح مى کنند، مى خورند، مى نوشند و در شادمانیند. زیرا مى دانند که آن قدوس براى آنان معجزه خواهد کرد. بر اساس تفسیر ربیان از فرمان کتاب مقدس که گفته است این عید یکى از روزهایى خواهد بود که در آن کرنا نواخته مى شود.» (بمیدبار 29: 1) پیش از موساف یعنى دعاهاى اضافى مخصوص این عید، و در خلال موساف در شوفار مى دمند. در برخى جوامع صد جور نغمه با شوفار اجرا مى شود. این نغمه ها با ترکیب هاى مختلفى از سه آواى اصلى آن ساخته شده اند: آواى تقیعا یا صدای ممتد، آوای شواریم یا صدای سه دانگی و بم، و آوای تروعا یا صداى نه دانگى و زیر. در خلال روش هشانا خوراکى هاى ویژه اى صرف مى شود که آنها را نماد بشارت به آمدن سالى خوب مى دانند.
در برخى جوامع به نشانه اینکه شرکت کنندگان در جشن باید در سال آینده «سر» باشند نه «دم»، سر یکى از حیوانات مانند ماهى یا گوسفند خورده مى شود. به دلایلى شبیه این، با آنکه رسم رایج تر آن است که نان مصرفى در اعیاد و مراسم مختلف به نمک آغشته شود اما در روش هشانا نان را در عسل فرو مى برند تا نماد خوشى و شیرینى سال باشد. همچنین سیبى آغشته به عسل نیز مصرف مى شود. ویژگى دیگر عید یاد شده این است که براى کسانى که ملاقات مى کنند، چنین آرزو مى نمایند: «امیدوارم سال خوبى به نام شما نوشته و تقدیر شود»، زیرا عقیده دارند که داورى مربوط به هر کسى در کتابى آسمانى نگاشته مى شود. همچنین توصیه شده است که در روش هشانا در خلال روز نباید خوابید تا بخت فرد در سال آینده به اصطلاح به خواب نرود. یکى از رسم هاى به یادگار مانده از اواخر قرون وسطا که در میان یهودیان سنتى رایج است رفتن به کنار رودخانه یا کنار دریا و یا دیگر جاهایى است که از آبى روان برخوردارند.
این کار در عصر اولین روز جشن مذکور انجام مى شود و در آن به شکلى نمادین گناهان خود را به آب مى دهند. سرچشمه این مراسم، که به تشلیخ معروف است، ناشناخته است و گفته شده که صورت تغییر شکل یافته یک رسم مذهبى غیر یهودى است. مفهوم این مراسم از دید یهودیت، و از دعاها و سرود نیایش هاى همراه آن بر مى آید، به جز نمادى حاکى از پاکیزه کردن فرد براى سال جدید نیست. برخى از حاخام ها گفته اند که خواندن دعاها در خانه نیز به همان اندازه مفید است. همانند مضمون اساسى این عید، یعنى ایستادن در پیشگاه داورى خدا به خاطر گناهان خود، دعاهایى نیز که در روش هشانا خوانده مى شوند، تأکید مى کنند که خدا، یا داور الوهى، در حقیقت پادشاه جهان است. یهودیان که تبعه مملکت اویند از پیشگاه او مى گذرند تا حکم خویش را دریافت دارند، و در دادگاه آسمانى، شیطان که دادستان آنجا است، کیفر خواستش را که در بردارنده گناهان اسرائیل است آماده مى کند. قوم یهود به توبه گزارى براى پادشاه خویش مى پردازند و بخشش و لطف او را جویا مى شوند و پوزش مى خواهند: نه به جهت استحقاق متهمان بلکه به خاطر نام خدا. براى سرودخوانى دعاها و قرائت ها در کنیسه از آهنگ ها و نواهاى ویژه اى بهره مى گیرند که احساس هیبت خاص آن موقعیت را به شنوندگان و خوانندگان القا مى کند. در همین جهت داستان دست و پا بستن اسحاق (برشیت 22) نیز خوانده مى شود.
روش هشانا همانند دیگر اعیادى که در کتاب مقدس یاد شده اند مثل عید خروج، جشن پنجاهه و عید سایه بان ها، از جشن هایى است که در آن هیچ کار دنیایى و غیر مقدس نمى توان انجام داد. این اعیاد با شبات و روز فدیه این تفاوت را دارند که مى توان در آنها پخت و پز کرد و انجام کارهاى مربوطه به تهیه غذا مجاز است. در نتیجه مى توان از آتش استفاده برد، اما از افروختن آتش باید پرهیز کرد; نیز جا به جا کردن اشیاء و وسایل در معابر عمومى مجاز است. در روش هشانا کنیسه ها که در باقى ایام سال جز اندکى از مؤمنان کسى را به خود نمى بینند پذیراى جمعیت قابل ملاحظه اى هستند. هم کنیسه هاى راست کیشان و هم کنیسه هاى مترقیان براى این مراسم جا کم مى آورند و ممکن است مجبور شوند براى تهیه دیدن جایگاه براى سر ریز جمیعت شرکت کننده در مراسم، ساختمان هایى را کرایه کنند.


Sources :

  1. آلن آنترمن- باورها و آیین های یهودی- مترجم رضا فرزین- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1385

  2. یونس حمامی لاله زار- مقاله تیشری- سایت انجمن کلیمیان ایران

  3. آرش آبائی- مقاله اعیاد سه‌‌گانه- سایت انجمن کلیمیان ایران

  4. تعلیمات دینی و فرهنگ قوم یهود- سال دوم راهنمایی- سال 81

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/115056