کتاب مقدس در مناظرات امام رضا علیه السلام (احتجاج)

مقدمه

بر اساس آموزه های حدیثی و کلامی شیعه، امام به عنوان داناترین و باتقواترین فرد جامعه اسلامی، مرجع دینی، علمی و سیاسی آن به شمار می رود و بر همین اساس، بیش از همه، شایستگی لازم را برای رهبری و مدیریت آن داراست. طرح و بررسی جلوه های معرفتی و چگونگی مناظرات امامان شیعه (ع) در حوزه های گوناگون و قرار دادن آن در منظر ارباب معرفت، از یک سو، امکان داوری دقیق و درست را در این باب فراهم می سازد و از سوی دیگر، شیوه ها و الگوهای مناسبی برای پاسخ گویی به پرسش ها و چالش های پیش روی اسلام و گفتگو با پیروان دیگر ادیان و فرق دینی در اختیار ما قرار می دهد. در این تحقیق به بررسی جایگاه کتاب مقدس در مناظرات امام رضا (ع) پرداخته می شود.

پیشینه، جایگاه و شیوهای مناظره در ادیان آسمانی
گفتگو، مناظره و احتجاج از همان آغاز آفرینش، از اساسی ترین ابزارهای ارتباط جمعی انسان ها برای تفهیم و تفاهم بوده است. تاریخ ادیان توحیدی نشان می دهد که پیامبران بزرگ الهی نیز همواره در موقعیت های گوناگون تبلیغی از این ویژگی عمومی و فطری بشر بهره های فراوان برده اند. احتجاج حضرت نوح، هود، صالح، ابراهیم، لوط، شعیب، موسی و عیسی (ع) با کافران قوم و مخالفان فکری خود، در قرآن، منابع تاریخی و حدیثی گزارش شده است. چنان که احتجاج های پیامبر اکرم (ص) با مشرکان عرب، مسیحیان نجران، یهودیان، ماده پرستان و منکران معاد در بسیاری از آیات و منابع حدیثی انعکاس یافته است.
پس از پیامبر، اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نیز تداومگر این سیره بوده اند. مناظره امام علی (ع) با دانشمندان یهود درباره خدا و صفات او، گفتگوی امام حسن و امام حسین (ع) با معاویه و دیگر شامیان، گفتگوی امام باقر (ع) با خوارج، و مناظره های امام صادق (ع) و شاگردان ایشان با زندیقان از این قبیل است. اما در این میان، گفتگوی نغز و ژرف امام رضا (ع) با مخالفان، به ویژه عالمان یهود و نصارا، زرتشتی، صابئی، متکلمان نامدار و دیگران، که با پیشنهاد مأمون عباسی برگزار گردید، بسیار شنیدنی و مثال زدنی است. ایشان از راه گفتگو و مناظره، به مقابله با مخالفان پرداختند و سؤالات و چالش های زندیقان و اشکالات دگراندیشان در حوزه عقاید اسلامی و شیعی را پاسخ گفتند. یکی از شیوه های رایج گفتگو در مباحث علمی، که در مناظره های یاد شده نیز به کار رفته، احتجاج جدلی است. در جدل، اصولی به کار می رود که طرف مقابل کاملا آنها را قبول دارد.
برای مثال، رسول خدا (ص) در احتجاج خود با نصارای نجران، که به دنیا آمدن بدون پدر حضرت عیسی (ع) را دلیل فرزند خدا بودن او می دانستند، از اصل مورد پذیرش آنها، یعنی مخلوق بودن حضرت آدم (ع) بدون نقش پدر و مادر، استفاده کردند و استدلال آنان را ابطال نمودند. البته لازم نیست اصول مورد استناد در جدل حتما و همیشه مورد قبول طرف حق باشد، اما پیامبران الهی و پیشوایان معصوم شیعه به مقتضای ادب خویش و با هدف بیان حق و هدایتگری، همواره در احتجاج های خویش، از جدال احسن بهره می گرفتند و از استناد به مطالبی که سبب مراء و لجاجت و درگیری شود، پرهیز می کردند. از این جمله، می توان به احتجاج امام رضا (ع) با دانشمندان دیگر ادیان و مذاهب اشاره کرد.
آن حضرت در مناظره های خود با اهل کتاب، با بهره گیری از شیوه «جدال احسن»، برای اثبات دیدگاه خویش و ابطال نظر آنان به کتاب مقدس آنها (عهد جدید و عهد قدیم) استناد می کردند که آموزه هایش مورد قبول آنان بود. البته روشن است که استناد امام به تورات، انجیل و زبور لزوما به معنای پذیرش وحیانی بودن همه آموزه های موجود در نسخه های کنونی آنها و عدم راهیابی تحریف در آن نیست و تنها در صورتی می توان درستی مضامین و انطباق آن با وحی نازل شده بر پیامبران پیشین را پذیرفت که با آموزه های توحیدی قرآن و سنت، عقل سلیم و حقایق مسلم تاریخی در تضاد نباشد.

اهمیت مناظره های امام رضا (ع)

انگیزه مأمون از برگزاری این گونه مناظره ها، هرچند مورد اختلاف پژوهشگران و صاحب نظران است، اما در این نکته نمی توان تردید کرد که غلبه امام بر حریفان و طرف های مناظره با استناد بر کتاب های خودشان و بر اساس منطقی محکم و استوار، در نهایت به اثبات حقانیت و احیای اسلام، مجاب شدن مدعیان گوناگون، اثبات برتری و حقانیت ائمه اهل بیت (ع) و پیروان و شیعیان آنها منجر شد. در پی این مناظره ها بود که یکی از پویاترین کانون های علوم اسلامی، به ویژه شیعی، در خراسان پا گرفت و در دوره های بعد، به ایفای نقشی حیاتی در پاسداری از اسلام و تشیع و ترویج آن پرداخت. ارزش هرچه بیشتر این مناظره ها، به ویژه با استناد بر کتب مقدسی همچون تورات، انجیل و زبور، زمانی به خوبی روشن می شود که شرایط شگفت حاکم بر منطقه عمومی خراسان بزرگ از نظر تنوع فرقه ها و نحله های دینی و مذهبی گوناگون و چالش هایی که از این ناحیه متوجه اسلام و جامعه مسلمانان بود، مورد توجه قرار گیرد. منطقه شرق و شمال شرقی فلات ایران در مقایسه با نواحی مرکزی و غربی آن، از دیرباز شرایط دینی و سیاسی متفاوتی داشته است.
در نواحی مرکزی و غربی، به ویژه در دوره طولانی ساسانی، خشونت و تعصب مذهبی رواج داشت و هرگونه گرایش مذهبی، به جز زرتشتی گری طرد و سرکوب می شد. اما در منطقه شرق و شمال شرقی، پیروان ادیان گوناگون از دوره های بسیار کهن تاریخی با کمال آزادی در کنار یکدیگر می زیسته اند. این رواداری دینی و همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان گوناگون در کنار یکدیگر و نیز دور بودن از مناطق مرکزی و غربی، سبب شد تا اقلیت های دینی، که در پی سیاست های خشن مذهبی ساسانیان و ستم موبدان متعصب زرتشتی در جستجوی پناهگاه و منطقه ای امن برای زندگی بودند، به این ناحیه روی آورند. پیروان فرقه های گوناگون مسیحی، یهودی، مانویان، مزدکیان، بوداییان و بسیاری دیگر از فرقه های دینی و مذهبی دیگر در این منطقه آزادانه زندگی می کردند و حتی به تبلیغ دین و آیین خود می پرداختند.
این شرایط تا زمان ظهور اسلام و سده های پس از آن نیز کم و بیش ادامه داشت، به گونه ای که انتشار اسلام در این ناحیه با مقاومت ها و دشواری های فراوان روبرو شد. ادیان و آیین های یاد شده، به ویژه باورها و آیین های کهن ایرانی، قرن ها پس از اسلام نیز در این ناحیه دوام آوردند. در زمان سفر امام رضا (ع) به خراسان بزرگ (اوایل قرن سوم هجری) این منطقه یکی از مهمترین و سنتی ترین کانون های زرتشتی گری بود و هر یک از ادیان یهود، مسیحیت، صابئی و جز آن در این منطقه پیروان و حضوری چشمگیر و قابل توجه داشت.

جایگاه کتاب مقدس در مناظرات امام رضا (ع)

بر اساس احادیث و آموزه های کلامی شیعه، امام باید داناترین و فاضل ترین فرد جامعه اسلامی باشد تا بتواند به آسانی از عهده پاسخگویی به همه پرسش ها و چالش های علمی مربوط به اسلام و جامعه اسلامی برآید. بر اساس این دیدگاه، امام حجت خدا بر مردم است و باید از هر دانشی که برای هدایت مردم لازم است، برخوردار باشد. بر اساس احادیث و آموزه های یاد شده، گستره علم و دانش امام افزون بر قرآن و سنت، حوزه های دیگری از جمله کتب مقدسی همچون تورات، انجیل و زبور و زبان اقوام و ملل گوناگون را نیز دربر می گیرد. آنان از طریق راه هایی همچون الهام و مانند آن از محتوای اصلی و تحریف نشده کتب نام برده و تاریخ و تحولات آن با خبر بودند و از جمله در مناظره با اهل کتاب بدان ها استناد می جستند. آگاهی امام رضا (ع) از این کتاب ها و استناد بدان ها در مناظرات خویش، در این زمینه قابل ارزیابی است.

موارد استناد امام رضا (ع) به کتاب مقدس
مواردی از کتاب مقدس (عهد جدید و عهد قدیم)، که در مناظره های امام رضا (ع) با اهل کتاب مورد استناد قرار گرفته، از لحاظ انطباق با نسخه های موجود آن و نیز دلالت بر مدعای آن حضرت، به چند دسته کلی قابل تقسیم است:
1. دسته ای از موارد کاملا روشن و گویا بوده و در کتاب مقدس موجود نیز با همان وضوح و روشنی آمده است. این مستندات مدعای امام را کاملا و آشکارا ثابت می کند و چنان که گزارش منابع اسلامی نیز نشان می دهد، علمای طرف مناظره با آن حضرت در برابر احتجاج به این موارد به کلی ساکت و ناتوان شدند. گزارش های مربوط به زنده شدن مردگان و شفا یافتن انواع بیماری ها به دست پیامبرانی همچون یسع (الیشع)، حزقیل، ایلیا و نیز نماز خواندن و روزه گرفتن حضرت عیسی (ع) از این موارد است که امام رضا (ع) برای اثبات نادرستی اعتقاد به الوهیت حضرت عیسی (ع) به آنها استناد جستند.
2. برخی دیگر هرچند دارای یک بیان کلی است، ولی قراینی که به همراه دارند دلالت آن را بر مدعای امام تأیید می کند; قراینی که هم در سخنان آن حضرت به عنوان مؤید بر آن تأکید شده و هم پیش از آن در خود کتاب مقدس آمده است. بشارت حضرت موسی (ع) به بنی اسرائیل مبنی بر آمدن پیامبری همچون خود او در آینده و از میان برادران بنی اسرائیل از این نمونه است.
3. دسته سوم از زبانی نمادین برخوردارند و در آنها تشبیه و کنایه به کار رفته است. این موارد به همین شکل در کتاب مقدس نیز آمده است، ولی جز با تفسیری که امام رضا (ع) ارائه می کنند، بر مدعای ایشان دلالت ندارند. خبر مربوط به درخشش نور از کوه «فاران» از این قبیل است که حضرت رضا (ع) «فاران» را یکی از کوه های مکه خواندند و عبارت یاد شده را به نزول وحی بر رسول خدا (ص) بر فراز آن تفسیر کردند.
4. دسته چهارم مواردی هستند که هرچند مورد پذیرش عالمان یهودی و مسیحی طرف گفتگو با امام قرار گرفتند و آنها بر وجود چنین گزارش هایی در تورات و انجیل صحه گذاشتند، ولی بررسی های انجام شده نشان می دهند که فرازهای مزبور آن گونه که امام یاد کرده اند، دست کم، در ترجمه های فارسی و عربی موجود از عهد قدیم و جدید به چشم نمی خورد و احتمالا حذف و تحریف شده اند. استناد حضرت بر سخنان یوحنای دیلمی مبنی بر بشارت عیسی (ع) درباره پیامبر اکرم (ص)، جانشین و اهل بیت او (ع) و نیز نام آنان از این نمونه است.
5. و سرانجام اینکه امام رضا (ع) در بخشی دیگر از مناظرات خود، بدون استناد به هیچ یک از کتب مقدس، از مواردی یاد کرده اند که یا به عنوان حقایق مسلم تاریخی و دینی برای آنان پذیرفته شده بوده و یا آنها بر اساس اصول مورد قبول خود چاره ای جز پذیرش آنها نداشتند. این موارد هرچند به عنوان گزارش های کتاب مقدس مورد استناد قرار نگرفته اند، ولی جزئیات کامل آن به اشکال گوناگون و گاه مبسوط در عهد قدیم، عهد جدید و قرآن روایت شده است و همه پیروان ادیان ابراهیمی دست کم از آن آگاهند. برای مثال، هنگامی که دانشمند یهودی در اثبات نبوت حضرت موسی (ع) به معجزات گوناگون آن حضرت استناد جست، امام رضا (ع) فرمودند: شما خودتان این معجزات را ندیده اید، بلکه از طریق اخبار متواتر شنیده اید، و چون اخبار متواتری از معجزات حضرت عیسی (ع) و محمد (ص) نیز حکایت می کنند، پس ناگزیر باید آنها را نیز به عنوان گواه صدق رسالت و نبوت آن دو پیامبر بپذیرید.

مهمترین موارد استناد امام رضا (ع) به کتاب مقدس

مهمترین موارد استناد امام رضا (ع) به عهد عتیق و عهد جدید عبارتند از

استناد امام رضا (ع) به کتاب های عهد عتیق
در ادبیات معارف اسلامی، «تورات» نام کتاب نازل شده بر حضرت موسی (ع) است; اما یهودیان کتاب آسمانی خود را «تنخ» می نامند. این واژه از سه حرف «ت» = تورات (به عبری: «تورا»)، «ن» = انبیا (به عبری: «نویئیم) و «خ» = مکتوبات (به عبری: «کتوبیم»; با تبدیل «ک» به «خ» طبق قواعد آن زبان) ساخته شده است. تنخ یا همان عهد عتیق ـ در اصطلاح مسیحی ـ دارای 39 کتاب است که از نظر موضوع، به سه بخش: تاریخی; حکمت، مناجات و شعر; و پیشگویی های انبیا تقسیم می شود. بخش تاریخی تنخ (عهد عتیق) شامل 17 کتاب است که 5 کتاب اول آن «تورات» و نیز «اسفار خمسه» نامیده می شود. (سفر پیدایش، خروج، لاویان، اعداد، و تثنیه) بخش حکمت، مناجات و شعر شامل 5 کتاب ایوب، مزامیر داود، امثال سلیمان نبی، جامعه و کتاب غزل غزل های سلیمان است. بخش سوم یعنی پیشگویی های انبیا نیز شامل 17 کتاب و دربردارنده هشدارها و تهدیداتی است درباره سرنوشتی که بر اثر نافرمانی خدا در انتظار بنی اسرائیل بود. کتاب اشعیا، حزقیال و حبقوق، که در مناظره های امام رضا (ع) به آنها استناد شده، از جمله این کتاب هاست. استناد امام رضا (ع) به فرازهایی از مجموعه کتاب های عهد عتیق اغلب برای اثبات نبوت پیامبر اکرم (ص) و نیز اشاره به نمونه هایی از زنده شدن مردگان و شفای بیماران به دست انبیایی غیر از حضرت عیسی (ع) برای ابطال اعتقاد به الوهیت آن حضرت انجام گرفته است.

استناد امام رضا (ع) به عهد عتیق برای اثبات نبوت پیامبر اکرم (ص)
امام رضا (ع) درباره نبوت پیامبر اسلام (ص) و دلایل اثبات آن با عالم یهودی (رأس الجالوت) به مناظره پرداختند. آن حضرت در این زمینه، افزون بر پیشگوئی کتاب مقدس یهودیان، به همان دلیلی استناد کردند که عالم یهودی برای اثبات نبوت حضرت موسی (ع) به آن استناد جست.

پیشگوئی تورات درباره پیامبر اسلام
حضرت رضا (ع) در پاسخ به درخواست رأس الجالوت برای اثبات نبوت حضرت محمد (ص) بر اساس کتاب مقدس آنان به فرازی از تورات استناد کردند که دارای قراین روشنی بود و به خوبی بر مدعای آن حضرت دلالت می کرد; از جمله اینکه امام (ع) خطاب به رأس الجالوت فرمودند: «آیا می دانی که حضرت موسی (ع) به بنی اسرائیل وصیت کرد: پیامبری از میان برادرانتان به سوی شما خواهد آمد، او را تصدیق کنید و به سخنانش گوش فرا دهید؟» هنگامی که رأس الجالوت تأیید کرد، حضرت فرمودند: «آیا بنی اسرائیل برادرانی غیر از بنی اسماعیل دارند؟ و آیا از میان فرزندان اسماعیل (ع) پیامبری جز حضرت محمد (ص) مبعوث شده است؟» رأس الجالوت به هر دو پرسش، پاسخ منفی داد.
این فقره مورد استناد حضرت، که با اندکی تفاوت در چند جای عهدین آمده، در نسخه های کنونی آن نیز موجود است. در یک جا، از قول حضرت موسی (ع) به بنی اسرائیل آمده است: «یهوه، خدایت نبیی از میان تو، از برادرانت مثل من، برای تو مبعوث خواهد گردانید، او را بشنوید.» به اعتقاد علامه بلاغی عبارت «از میان تو»، که آمدن پیامبر موعود را به نوعی از میان خود بنی اسرائیل معرفی می کند، در ترجمه کتاب مقدس تحریف شده است. فقدان این عبارت در جاهای دیگری که همین بشارت را گزارش می کند، موید دیدگاه علامه بلاغی است. این وعده حضرت موسی (ع) در «اعمال رسولان» با وضوح بیشتری آمده است: «موسی به اجداد گفت که خداوند، خدای شما، نبیی مثل من از میان برادران شما برای شما برخواهد انگیخت.»
وعده یاد شده در جایی دیگر از زبان خداوند گزارش شده است. خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود: «نبیی را برای ایشان از میان برادرانشان مثل تو مبعوث خواهم کرد. کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او فرمایم به ایشان خواهد گفت، و هر کسی که سخنان مرا، که او به اسم من گوید، نشنود من از او مطالبه خواهم کرد.» بدون شک، فرازهای یاد شده، که به نوعی در گفتگوی امام رضا (ع) با دانشمند یهودی نیز مورد استناد قرار گرفته، آمدن پیامبری را بشارت می دهد که اولا «همانند موسی» است و ثانیا، از میان «برادران بنی اسرائیل» خواهد بود.

 


Sources :

  1. مستر هاکس- قاموس کتاب مقدّس- صفحه 98ـ99، 320ـ323، 687ـ689، 970ـ972

  2. محمّد رشیدرضا- تفسیر المنار- جلد 9 صفحه 251ـ259

  3. عبدالرحیم سلیمانى- مقاله قرآن کریم و بشارت هاى پیامبران- فصلنامه هفت آسمان- شماره 16

  4. جان بى. ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه علی اصغر حکمت- صفحه 614

  5. محمّد ایلخانى- تاریخ فلسفه در قرون وسطى و رنسانس- صفحه 20ـ21

  6. عبدالرحیم سلیمانى اردستانى- مسیحیت- صفحه 67 و 88ـ98

  7. علی اسدی- ماهنامه معرفت- شماره 129

  8. حسین توفیقى- آشنایى با ادیان بزرگ- صفحه 174ـ175

  9. ویل دورانت- تاریخ تمدن- جلد 3 صفحه 651 - 655 و 679ـ681 و 696

  10. جلال الدین آشتیانى- تحقیقى در دین مسیح- صفحه 57ـ70 و 170ـ174

  11. و. م. میلر- تاریخ کلیساى قدیم در امپراطورى روم و ایران- صفحه 66ـ69

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/115182