مدینه پیش از هجرت

گفته شده است که یثرب نام یکی از نوادگان حضرت نوح (ع) بود (یثرب ابن قانیه ابن مهائیل) و در لغت یثرب به معنای فساد و عیب می باشد از همین رو -طبق برخی از نوشته ها- رسول خدا (ص) پس از ورود به این شهر، فرمود این کلمه بعنوان نام این شهر به کار برده نشده و به جای آن طابه و طیبه را نام این شهر قرار داد. پیش از اسلام این منطقه به عنوان یک شهر غیر متمرکز شناخته می شد بلکه در مجموع، عبارت از واحه هائی بود که در زمینهای پست یا مرتفع قرار داشتند. در واقع از لحاظ جغرافیائی دو رشته حره -یعنی کوههای سنگلاخی با سنگلای سیاه- که در دو سوی غرب و شرق آن کشیده شده بود یثرب را بصورت شهری واحد می نمایاند. حره ی شرقی با نام حره الواقم شناخته می شد و از شمال به کوه احد منتهی شده و تقریبا تا جنوب امتداد می یافت. حره غربی نیز به نام حره الوبره معروف بود و از شمال تا بئررومه و از جنوب تا محاذات محله ی قبا ادامه داشت. بیشتر یهودیان در قسمت حره ی غربی و واحه های منتهی به آن سکونت داشتند. در ابتدا تنها این ناحیه که بیشتر افراد قبیله اوس نیز در آن سکونت داشتند یثرب نامیده می شد، اما پس از مدتی بر تمامی نواحی مذکور -با حفظ نامهای اختصاصی شان- نام یثرب اطلاق شد.

ساکنان قدیمی یثرب
مورخان نوشته اند چندبار بنی اسرائیل به دلایل مذهبی و سیاسی به این منطقه هجوم آورده و بر آنجا مسلط شد و ساکنان آنجا را متفرق ساخت. بنابراین یهودیان پیش از اعراب این منطقه یعنی دو قبیله ی اوس و خزرج در آنجا ساکن بوده اند. از آنجا که این منطقه هیچ حکومتی نداشته و یهودیان می توانستند همانند دیگر قبایل تنها با اتکا به قوای داخلی خود، در آنجا بسر برند و طبعا در آن زمان قدرت قابل توجهی در مقابل ایشان وجود نداشته لذا در بهترین نقاط این ناحیه -از لحاظ کشاورزی و استراتژیکی- سکونت گزیدند.
درباره ی دلیل سکونت یهودیان در این نواحی اخبار زیادی نقل شده است. در این اخبار گفته شده علت این امر اطلاع داشتن یهودیان از ظهور پیامبر اسلام (ص) در این منطقه بوده. همچنان که گذشت پذیرش اسلام توسط برخی از اهل یثرب در جریان پیمان عقبه ی اولی نیز بخاطر شنیدن اخبار ظهور پیامبر اسلام (ص) از زبان یهودیان ساکن آن سرزمین بود. این عده از دو قبیله ی اوس و خزرج بودند در جمره عقبه در منی با رسول الله (ص) دیدار کرده و اسلام آوردند.

دو قبیله اوس و خزرج
اوس و خزرج دو فرزند از یک پدر به نام حارثه ابن ثعلبه بودند و از هر یک از ایشان طوایف و خاندانهای متعددی به جا ماند. از اوس فرزندی به نام مالک ابن اوس پدید آمد و از نسل او پنج بطن -هر بطنی خود مشتمل بر چندین خاندان و طایفه است- بوجود آمد، این گروه به اوسیان مشهور شدند. از خزرج نیز که خود پنج فرزند داشت پنج بطن بوجود آمد و در زمان ظهور اسلام هر یک از آنها نیز مشتمل بر چند خانواده و عشیره بودند. به عنوان مثال از نسل نجارابن ثعلبه ابن خزرج چهار عشیره با نامهای مالک ابن نجار، عدی ابن نجار، مازن ابن نجار و دینارابن نجار شکل گرفت. این قبایل نیز به خزرجیان شهرت یافتند.
اوس و خزرج یمنی الاصل بوده و در بیان دلیل مهاجرت ایشان به این منطقه عوامل مختلفی از قبیل سیل عرم، نزاع های قومی و یا دلایل اقتصادی شمره شده. مهاجرت این قوم بعلت کثرت قبائل و افرادش می توانست مشکلاتی را برای یهودیان بوجود آورد. گفته شده در آغاز، با امضای معاهدات مختلف میان یهودیان و این قوم یمنی الاصل روابط دوستانه ای برقرار شد اما به تدریج با توجه به رشد سریع جمعیت اعراب ،ایشان بر یهود تفوق یافته و یهودیان به صورت اقلیت اما اقلیتی قوی درآمدند. به مرور زمان همه ی این طوایف یهودی و عربی به دلایل اقتصادی و نیز تعصب های قبیله ای با یکدیگر به نزاع برخاسته و روابطی که در همه جای جزیره العرب در میان قبایل از جنگ و صلح و پیمان و.. وجود داشت در آنجا نیز برقرار شد. اوس و خزرج -احتمالا در اثر تحریکات یهودیان- جنگ های فراوانی با یکذیگر داشتند که برخی از آنها در ماه های حرام صورت گرفت و به همین جهت به جنگ های فجار مشهور شد، البته این جنگ های فجار؛ جنگ های فجاری که در مکه و اطراف آن رخ داد و بحث آن نیز گذشت نیست. آخرین این جنگ ها در منطقه ای در نزدیکی حره شرقی به نام بعاث رخ داد و لذا به جنگ بعاث مشهور شد. در این جنگ که احتمالا پنج سال پیش از هجرت رسول الله (ص) به مدینه رخ داده بسیاری از بزرگان اوس و خزرج کشته شدند.

دیگر قبایل یثرب
در اطراف مدینه غیر از اوس و خزرج قبایل دیگری مانند مزینه، سلیم، جهنیه و اشجع نیز زندگی می کردند که همگی مشرک بودند. اوس و خزرج نیز بت پرست بودند اما جمعی از این دو قبیله در اثر مجاورت با یهودیان خیبر و بنی قریظه و بنی نضیر یهودی شدند. مشرکان اوس و خزرج بت منات را می پرستیدند. این بت در نزدیکی دریای احمر در منطقه قدید در جنوب غربی یثرب قرار داشت. دسته دیگر از ساکنان یثرب حنیفی بودند و ظاهرا ایشان در اثر مراوده با حنیفیان مکه به این دین درآمده و یا حداقل متاثر از ایشان بودند.

قابلیتهای اقتصادی یثرب
از نظر اقتصادی محیط یثرب برای کشت و زرع و نخلستان پروری مناسب بود لاجرم پایه اقتصاد این ناحیه را کشاورزی و باغداری تشکیل می داد. این امر از جهتی موجب استقلال یثرب و از جهت دیگر موجب وابستگی آن به شهرهای اطراف می شد. جهت استقلال آن بود که یثربیان تا حد زیادی در تهیه مایحتاج تغذیه؛ خودکفا بودند. اما از آن جهت که برای فروش محصولات خود و معاوضه آن با کالاهای دیگر نیاز به شهرهای اطراف داشتند نوعی وابستگی به روابط بیرونی پیدا می کردند. اما در کل زمینه برای خودکفائی یثرب تا حد قابل توجهی فراهم بود از این رو پایگاه شدن آن برای اسلام امری بسیار مهم و گامی بزرگ در گسترش اسلام به حساب می آمد.


Sources :

  1. رسول جعفریان- سیره‌ی رسول خدا

  2. سید هاشم رسولی محلاتی- درسهائی از تاریخ تحلیل اسلام- ج 4

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/116068