عبیدالله بن عباس سلمی

عمروبن عبیدالله سلمی یا عبیدالله بن عباس سلمی: مأمور دستگیری حضرت مسلم بن عقیل از طرف عبیدالله بن زیاد.
نام او به هر دو شکل در تاریخ آمده است.
او رئیس گروه 60 یا 70 نفری از قبیله «قیس» بود که بعد از اینکه خبر پیدا شدن مسلم در خانه «طوعه» توسط جاسوسی عبیدالله بن زیاد رسید، همراه با محمدبن اشعث، به آن جا رفتند. وی که سرپرست این گروه بود، دستور داد تا خانه را محاصره و مسلم را دستگیر کنند.
مسلم بن عقیل که از اوضاع باخبر شد، خود از خانه بیرون آمد و با شمشیر به آنها حمله کرد و بیشتر از 30 نفر از آنها را کشت و بعضی را مجروح کرد.
چون این خبر به عبیدالله رسید، به محمد اشعث پیغام فرستاد که «مسلم را امان بده، وگرنه جز از این طریق، به او دست پیدا نمی کنیم.»
محمد اشعث مسلم را امان داد و گفت: «تو در امانی!»
مسلم گفت «آیا من ایمنم؟»
همه گفتند «آری!»
مگر این مرد (عبیدالله «عمرو» بن عباس سلمی) که مثلی زد و گفت: «لاناقة لی فیها و لاجملی؛ برای من نه شتر ماده ای و نه شتر نری.» به فارسی اینکه من کاره ای نیستم که امان دهم یا ندهم.
به هر صورت مسلم تسلیم شد. آن گروه او را سوار بر استر کردند و شمشیرش را گرفتند.
مسلم گویا همین که جریان را دید، ناامید از خود گشت و گریست و گفت: «این فریب شما بود.» که همان موقع ابن عباس سلمی به او طعنه زد و گفت: «کسی که خواهان چیزی باشد که تو بودی، (یعنی ریاست و امارت) نباید گریه کند.»
مسلم بن عقیل گفت: «والله برای خود نمی گریم و من از کشته شدن نمی نالم. بلکه برای حسین و خاندان او می گریم.»


Sources :

  1. گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم- موسوعة الامام الحسین به نقل از: مقاتل الطالبین ترجمه ارشاد شیخ مفید، اسرارالشهادة دربندی، اعیان الشیعه

  2. حاج شیخ عباس قمی- نفس المهموم

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/116661