ضرورت یاد مرگ و قیامت

مسأله ایمان به قیامت، از مسائل ریشه ای و زیر بنایی اعمال و کردار انسانهاست و قسمت عمده ای از مصالح مردم و اجتماع به آن وابسته است. پس از اعتقاد به قیامت، مساله توجه و تنبه همیشگی نسبت به آن، از اهمیت خاصی برخودار است و برای پا برجا بودن و استواری در راه اطاعت خدا و سعادت، لازم و ضروری است.
انسان غالبا در دوران زندگی دنیا، از هدف اصلی غافل می شود و به گونه ای رفتار می کند که گویی، همیشه در دنیا خواهد ماند. یاد مرگ و قیامت، مایه تذکر و تنبه است که هدف را فراموش نکند و اعمال و تصمیمهای خویش را با توجه به هدف تنظیم کند. از این رو، در روایات بسیاری، یاد مرگ و قیامت مورد تشویق قرار گرفته است؛ به طور قطع فرد عاقل، زندگی حقیقی خود را با زندگی خیالی دنیایی عوض نمی نماید. به علاوه، یاد مرگ و قیامت، زندگی دنیا را از انسان سلب نمی کند بلکه به آن معنای دیگر و جهت درست می دهد.
آیات و روایات، با تعبیرات مختلف، انسان را به یادآوری مرگ و قیامت توصیه و از عواقب غفلت و بی توجهی به آن، برحذر می دارد. علی (ع) فرمود: «اذکروا هادم اللذات و منغض الشهوات و داعی الشتات؛ به یاد آورید منهدم کننده لذتها، تیره کننده خواهشها و خواننده به سوی پراکندگی را.» و در جای دیگر با هشدار به اینکه موت فراگیر است، می فرماید خودتان را برای مرگ آماده کنید: «عبادالله! ان الموت لیس منه فوت فاحذروا قبل وقوعه و اعدوا له عدته فانکم طرد الموت فاکثروا ذکر الموت عند ما تنازعکم الیه انفسکم من الشهوات؛ بندگان خدا! هرگز از مرگ، گریزی نیست و نمی توان از آن گذشت. پس بترسید قبل از وقوع آن و هر چه را برای مرگ لازم است آماده کنید، زیرا مرگ، همه شما را فرا می گیرد پس هنگامی که نفستان به طرف شهوتها اشتیاق پیدا می کند مرگ را بسیار یاد کنید.» البته یاد مرگ هنگامی سودمند است که به دنبال آن عمل باشد. علی (ع) فرمود: «طوبی لمن ذکر المعاد و عمل للحساب و قنع بالکفاف و رضی عن الله؛ خوشا به حال کسی که معاد را به یاد آورد، برای روز حساب کار کند و به حد کفاف قانع و از خداوند خشنود باشد.»

آثار یاد مرگ و قیامت
همان گونه که گفتیم اگر به دنبال یاد مرگ و قیامت، عمل باشد و یا دست کم انسان با توجه خاص و با دیده عبرت به مرگ نظر کند، به طوری که در انسان جنبش ایجاد کند، آثار و ثمره های گوناگونی برای او ایجاد خواهد شد که در روایات به آن اشاره شده و گوشه هایی از آن در اینجا آورده می شود:
1- زنده شدن دل و آسان شدن مرگ: پیامبر اکرم (ص) فرمود: «اکثروا ذکرالموت، فما من عبد اکثر ذکره الا احیی الله قلبه و هون علیه الموت؛ زیاد به یاد مرگ باشید، پس بنده ای که زیاد به یاد مرگ باشد خداوند دل او را زنده و مرگ را بر او آسان می کند.»
2- بی اعتنایی به دنیا و آمرزش گناهان: رسول خدا (ص) در جای دیگر، پس از تأکید نسبت به (یاد مرگ بودن) فرمود: «فانه یمحص الذنوب و یزهد فی الدنیا، فان ذکرتموه عند الغنی هدمه و ان ذکرتموه عند الفقر ارضاکم بعیشکم؛ همانا، بسیار به یاد مرگ بودن، گناهان را پاک می کند و (انسان را) در دنیا زاهد بار می آورد. اگر هنگام بی نیازی به یاد مرگ بیفتید (احساس) بی نیازی را نابود می کند و اگر هنگام فقر به یاد آن بیفتید شما را به زندگی تان، راضی می نماید.» حضرت علی (ع) نیز فرمود: «من ذکر الموت رضی من الدنیا بالیسیر؛ کسی که مرگ را یاد کند، به کم از دنیا رضایت می دهد.»
3- بیداری از غفلت و نابودی شهوات: امام صادق (ع) فرمود: «ذکر الموت یمیت الشهوات فی النفس و یقلع منابت الغفلة و یقوی القلب بمواعد الله و یرق الطبع و یکسر اعلام الهوی؛ یاد مرگ شهوتها را در نفس می میراند، ریشه های غفلت را می کند، دل را به وعده های خداوند تقویت و طبع را رقیق می کند و نشانه های هوای نفس را می شکند. بنابراین، هر کس بیشتر از دیگران به یاد مرگ باشد، از همه زیرکتر است.» امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل می کند: «اکیس الناس من کان اشد ذکرا للموت؛ زیرکترین مردم کسی است که شدیدتر (و بیشتر) به یاد مرگ باشد.»

زمینه سازهای یاد مرگ و قیامت
چیزهای مختلفی وجود دارد که باعث می شود انسان از خواب غفلت بیدار شده و به یاد مرگ باشد و در پی آن، به تکاپوی اصلاح کار خویش برآید. به برخی از آنها اشاره می شود:
1- تلاوت آیات قرآن: یکی از مرضهای روحی غفلت است و تلاوت آیات قرآن در زمینه های مختلف مانند مرگ، قیامت، بهشت، جهنم و تفکر در آیات ثواب و عذاب، انسان را متنبه می سازد. پیامبر (ص) فرمود: «لاتغفل عن قرائة القرآن فان القرآن یحیی القلب؛ از قرائت قرآن غافل نشو؛ زیرا قرآن، دل را زنده می کند.» همچنین علی (ع) فرمود: «ان احسن القصص و ابلغ الموعظة و انفع التذکر کتاب الله عز و جل؛ نیکوترین داستان، رساترین موعظه و نافع ترین یادآوری، کتاب خدای عز و جل است.»
2- تشییع جنازه: عامل مؤثر دیگر برای یاد مرگ، تشییع جنازه است؛ البته اگر با دیده عبرت همراه باشد. حضرت علی (ع) جنازه ای را تشییع می کرد. هنگامی که جنازه را در قبر گذاشتند، اهل و فامیلهای جنازه، گریه و زاری را شروع کردند. پس حضرت فرمود: «اما والله لو عاینوا ما عاین لاءذهلهم ذلک عن البکاء اما والله ان له علیهم لعودة ثم عودة حتی لایبقی منهم احدا ثم قام فیهم فقال: اوصیکم عبادالله بتقوی الله الذی ضرب لکم الاءمثال و وقت الا جال؛ آگاه باشید! به خدا قسم اگر اینان می دیدند آنچه را او دید، از گریه دست می کشیدند. آگاه باشید! به خدا قسم، همانا مرگ برای ایشان باز می گردد و باز می گردد تا احدی از ایشان را باقی نگذارد. سپس حضرت، میان ایشان ایستاد و فرمود: بندگان خدا شما را به تقوای خدا توصیه می کنم، همان خدایی که برای شما مثلها زده و اجلها را تعیین نموده است.» همچنین پیامبر اکرم (ص) فرمود: «عودوا المرضی واتبعوا الجنائز یذکرکم الاخرة؛ بیماران را عیادت و جنازه ها را تشییع کنید که آخرت را به یادتان می آورد. رسول اکرم (ص) هر بار تشییع جنازه می رفت، غم او را فرا می گرفت، کم سخن می گفت و بسیار (با خود) حدیث نفس ‍ می کرد.»
3- زیارت اهل قبور: اسلام درباره زیارت اهل قبور تاکید و سفارش کرده، به خصوص درباره زیارت قبور امامان معصوم (ع)، پدر و مادر، صلحا و بزرگان. انسان باید توجه داشته باشد که روزی خود به آنها ملحق می شود و توجه کند که زبان حال مردگان که دستشان از دنیا و عمل، کوتاه است، چیست؟ حضرت علی (ع) هنگامی که به زیارت اهل قبور رفته بود، فرمود: «السلام علیکم یا اءهل القبور، انتم لنا سلف و نحن لکم خلف و انا ان شاء الله بکم لاحقون ثم قال: اما اءنهم ان نطقوا لقالوا: وجدنا التقوی خیر زاد؛ سلام بر شما ای اهل قبور! شما پیشینیان ما و ما جانشین شما هستیم و به طور یقین ان شاءالله، ما به شما ملحق می شویم سپس فرمود: آگاه باشید! اگر ایشان سخن می گفتند به یقین می گفتند: ما پرهیزکاری را بهترین توشه یافتیم.» حضرت علی (ع) فرمود: «فاحذروا ضیقه و ضنکه و ظلمته وغربته، ان القبر یقول کل یوم: انا بیت الغربة انا بیت التراب، انا بیت الوحشة، انا بیت الدود و الهوام و القبر روضةمن ریاض الجنة او حفرة من حفر النیران؛ پس بترسید از تنگی، تاریکی و غربت در قبر، همانا قبر در هر روز می گوید: من خانه غربتم، من خانه خاکم، من خانه وحشتم، من خانه کرم و جانورم؛ و قبر یا باغی از باغهای بهشت است و یا گودالی از گودالهای جهنم.»

مشاهده مرگ و زندگی در جهان طبیعت
اگر انسان با دیدی وسیع، جهان هستی و اطراف خود را بنگرد، منظره های شکوهمندی را می بیند که همگی با زبان بی زبانی، فریاد بر زنده شدن مردگان می زنند و به روشنی انسان را به یاد مرگ و رستاخیز می اندازند. همه ساله در فصل زمستان فعالیت و جنب جوش زمین و گیاهان از بین رفته و گویی که هرگز رنگ سبزی و خرمی را به خود ندیده است و خمودگی و جمود همه جا را فرا می گیرد و در فصل بهار، حیات زمین و گیاهان تجدید شده و جهان غرق در طراوت، تحرک و خرمی می گردد. قرآن کریم در همین زمینه به انسان توجه می دهد و می فرماید: «و تری الارض هامدة فاذا انزلنا علیهاالماء اهتزت و ربت و انبتت من کل زوج بهیج ذلک بان الله هو الحق و انه یحیی الموتی و انه علی کل شیء قدیر؛ و زمین را می بینی که خشک و بی گیاه است. پس نگاهی که آب باران را بر آن فرومی فرستیم به حرکت در می آید و نمو می کند و انواع گیاهان زیبا را می رویاند. اینها دلیل بر آن است که خدا حق است؛ مردگان را زنده می کند و بر هر کاری تواناست.» قرآن از این تجدید حیات طبیعی که برای انسانها محسوس است، استفاده کرده و می فرماید: «و الله انبتکم من الارض نباتا ثم یعیدکم فیها و یخرجکم اخراجا؛ خداوند شما را (مانند نباتات) از زمین رویانید. سپس شما را به سوی زمین بر می گرداند و دیگر بار شما را از زمین خارج می سازد.» قرآن در جای دیگر، تجدید حیات انسانها را با گیاهان مقایسه کرده و به انسان تنبه می دهد و می فرماید: «و احیینا به بلدة میتا کذلک الخروج؛ و بدین ترتیب سرزمین مرده را به وسیله آب باران زنده ساختیم.» خروج و زنده شدن مردگان در قیامت نیز، چنین است. به حقیقت جای بسی تعجب است که کسانی اینها را مشاهده کرده و در عین حال، نه تنها به یاد رستاخیز نمی افتند، بلکه آن را انکار می کنند. حضرت علی (ع) فرمود: «عجبت لمن انکر النشاءة الاخرة و هو یری النشأة الاولی؛ تعجب می کنم از کسی که نشأت آخرت را انکار می کند، در حالی که دنیا را می بیند.»


Sources :

  1. گروه نویسندگان پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه- معاد از دیدگاه قرآن و روایات

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/117225