بهره آثار حافظ از قرآن و احادیث

مزن ز چون و چرا دم که بنده ی مقبل *** قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت
که تلمیح است به آیه: «قل لا املک لنفسی نفعا و لا ضرا الا ما شاء الله؛ بگو من مالک سود و زیان برای خود نیستم مگر آنچه را که خدا بخواهد» (اعراف/ 188)، و بسیاری از آیات مشابه دیگر. و بیت چهارم تلمیح است به آیات بسیاری از جمله «آمنوا با لله و رسوله الامی الذی یؤمن بالله؛ پس به خدا و فرستاده او كه پيامبر درس ‏نخوانده ‏اى است كه به خدا ايمان دارد بگرويد» (اعراف/ 158).
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت *** آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد
که تلمیح است به آیه: «ثم أنشأناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین؛ پس از آن او را باز آفریدیم به آفرینشی دیگر، پس برتر آمد خدا که بهترین آفریدگار است» (مؤمنون/ 14). و آیه ی «الذی احسن کل شئ خلقه؛ همان كسى كه هر چيزى را كه آفريده است نيكو آفريده» (سجده/ 7).
نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش *** که من این دایره بی چون و چرا می بینم
که تلمیح است به آیه های: «و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما باطلا؛ و ما آسمان و زمین و آنچه را که میان آن دو است بیهوده نیافریدیم» (ص/ 27)؛ و «و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا؛ (بندگان خدا) در آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند (و می گویند) پروردگار ما این همه را بیهوده نیافریدی» (آل عمران/ 191).
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند *** گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند...
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه *** چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
که بیت اول تلمیح به حدیث معروف زیر است: «خمرت طینه آدم بیدی اربعین صباحا؛ گل آدم را به دستان خویش چهل پگاه سرشتم.» عطار نیز در مصیبت نامه سروده:
این گل آدم خدا از سرنوشت *** چل صباح از دست قدرت می سرشت
و بیت دوم اشاره به حدیث «افرقت الیهود علی احدی و سبعین فرقة و تفرقت النصاری علی اثنین و سبعین فرقة؛ جهودان به هفتاد و یک فرقه و ترسایان به هفتاد و دو فرقه پراکنده شوند». حدیث را به صورت های دیگری نیز نقل کرده اند و برخی در نقد آن سخن دراز کشیده اند. ولی تنها به این نکته توجه باید داشت که عدد هفت و هفتاد و نظایر آنها اشاره به معدود واقعی خود نیست و غالبا کنایه از کثرت است.
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد *** آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
بیدلی در همه احوال خدا با او بود *** او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد
که بیت اول تلمیح است به ابیات زیر از حضرت علی (ع):
و انت الکتاب المبین الذی *** باحرفه یظهر المضمر
دوانک فیک و لاتشعر *** و داءک منک و لاتبصر
اتزعم انک جرم صغیر *** وفیک انطوی العالم الاکبر
«تو کتاب روشنگری هستی که به سبب حروف آن پوشیده ها آشکار می شود. درمان تو در تو است ولی درنمی یابی و درد تو از تو است ولی نمی بینی، تو می پنداری که جرمی کوچک هستی درحالی که جهان بزرگ در تو مندرج و منطوی شده است». و بیت دوم اشاره است به آیه: «و نحن اقرب الیه من حبل الورید؛ و ما به او (یعنی انسان) نزدیک تریم از رگ گردنش» (ق/ 16).
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف *** هر سخن جایی و هر نقطه مکانی دارد
که تلمیح است به آیه: «لکل خبر مستقر و سوف تعلمون؛ براى هر خبرى هنگام [وقوع] است و به زودى خواهيد دانست» (انعام/ 67)
دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش *** که بد به خاطر امیدوار ما نرسد
که تلمیح است به: «ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم؛ بر نیکوکاران راهی نیست، یعنی کس را با ایشان کاری نیست و ملامت و بدگویی را بر ایشان راهی نباشد و خداوند آمرزنده مهربان است» (توبه/ 91).
دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را *** دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا...
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است *** با دوستان مروت با دشمنان مدارا
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند *** گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند *** اشهی لنا و احلی من قبله العذارا
حافظ به خود نپوشید این خرقه ی می آلود *** ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
که تلمیح لطیفی است به سوره فرقان آیات 63-72 «و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما* ... و اذا مروا باللغو مروا کراما؛ بندگان خدا آن کسان اند که بر روی زمین به نرمی می روند و هرگاه جاهلان با آنها سخن بگویند سلامشان دهند* ... و زمانی که به کاری ناشایست بر گذرند کریم وار در می گذرند».
حجاب چهره ی جان می شود غبار تنم *** خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی است *** روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم *** دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم
چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس *** که در سراچه ی ترکیب تخته بند تنم
که در این غزل زیبا بیت دوم تلمیح است به: «قل متاع الدنیا قلیل و الآخره خیر لمن اتقی؛ بگو متاع دنیا اندک است و آخرت برای کسی که پرهیزگار شد بهتر است» (نساء/ 77)؛ «و للآخره اکبر درجات و اکبر تفضیلا؛ و البته آخرت به درجات، بزرگتر است و به فضل، عظیم تر است» (اسراء/ 21)؛ «تلک الدار الآخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین؛ خانه ی آخرت را برای کسانی قرار داده ایم که در دنیا برتری نمی جویند و فساد نمی کنند. و سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است» (قصص/ 83). و بیت سوم از حضرت علی (ع): «رحم الله امرء علم من این و فی این و الی این؛ خداوند رحمت کند مردی را که بداند از کجا آمده است و در کجاست، و به کجا می رود».


Sources :

  1. دکتر علی اصغر حلبی- تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی- انتشارات اساطیر 1374

  2. امام محمد غزالی- احیاءالعلوم

  3. ابوالفتح رازی- تفسیر روض الجنان و روح الجنان

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/117796