عبدالله بن جبیر انصاری (عبدالله بن جُبَیر انصاری)

از اصحاب پیامبر اکرم (ص) گروه انصار و شهدای جنگ احد.
پدرش: جبیر بن نعمان بن... عوف
مادرش: از بنی عبدالله بن غطفان بود.
نسبش به «بنی ثعلبه بن عمرو بن عوف» می رسد.
برادرش «خوات» که در جنگهای بدر، احد، خندق و دیگر جنگهای پیغمبر (ص) همراه آن حضرت بود. عبدالله بن جبیر، در بیعت عقبه، همراه 70 نفر انصار حاضر بود. در جنگ بدر، در رکاب پیغمبر اسلام (ص) شمشیر زد. در جنگ احد، از طرف آن حضرت سرپرست 50 نفر از تیراندازان شده و ماموریت داشت که در محل «عنین» (تپه و تنگه ای در منطقه احد) نگهبانی دهد. پیامبر دستور داد که آنها هیچگاه آن نقطه را خالی نکنند و مراقب باشند تا دشمن از آنجا حمله نکند و چون نگهبانی آن دره، برای پیروزی لشگریان، بسیار مؤثر بود، پیغمبر سفارش و تأکید زیادی بر این مطلب نمود.
در بعضی از منابع آمده که آن حضرت فرمود: «اگر دیدید ما دشمن را شکست داده و تا مکه آنها را تعقیب کردیم، هرگز شما از جای خود حرکت نکنید و اگر هم دیدید که دشمن بر ما پیروز شده و وارد مدینه شدند، بازهم شما، اینجا را ترک نکنید.»
به روایت «شیخ مفید» که فرمود: «اگر دیدید همگی ما نیز کشته شدیم، شما از جای خود، حرکت نکنید. زیرا شکست ما از همین جا شروع می شود. اما آن زمان که مشرکین شکست خورده و فرار کردند، مسلمانان به دنبال آنها رفتند و مغرورانه به میدان جنگ برگشته و به طمع غنائم جنگی، با خیال آسوده، به جمع آوری آن غنائم افتادند و از دستور رهبر بزرگ اسلام، سرپیچی نمودند.»
عبدالله جبیر، با تمام قوا کوشش کرد که آنها را برگرداند. او که پارچه سپیدی به صورت «نشان» بر خود زده بود، برای آنها خطبه خواند. نخست حمد و ستایش خداوند و بعد دستور داد که از خدا و پیامبرش اطاعت شود و با آن حضرت مخالفت نکنید.
هرچه فریاد زد: «نروید و از فرمان رسول خدا سرپیچی نکنید» مؤثر واقع نشد.
بعضی از مسلمانان گفتند: مقصود پیامبر (ص) چنین نبود و اکنون خداوند، دشمن را خوار و زبون و مجبور به فرار کرد. بعضی دیگر گفتند: آن وقت که پیغمبر (ص) سفارش کرد نمی دانست که مسلمانان پیروز می شوند. و نهایتا مسلمانان نپذیرفتند و پراکنده شدند و چهل نفر از آنها، از کنار «عبدالله» رفته و تنها، 10 نفر باقی ماندند.
به مجرد این حرکت مسلمانان، «خالد بن ولید» و «عکرمه» که از سرکردگان کفار بودند، به همراه 200 نفر از جنگجویان قریش که در کمین تیراندازان بوده و تا آن وقت نتوانسته بودند از آن تنگه و دره، عبور کنند و خود را به مسلمانان برسانند، (زیرا با رگبار تیرهای مسلمانان روبرو می شدند) متوجه شدند که منطقه خلوت و نگهبانان آنجا را ترک کرده اند و 10 نفر از تیراندازان بیشتر نمانده اند، لذا یکباره، همگی به آنها حمله کرده و تمام افراد را کشند و مسلمانانی را که با خیال آسوده برای جمع آوری غنائم رفته بودند، غافلگیر کردند. عبدالله در این حمله دشمن، نخست چندین تیر انداخت و چون تیرهایش تمام شد، آنقدر نیزه زد و در آخر که نیزه اش شکست، با شمشیر به آنها تاخت و مقابله کرد تا به شهادت رسید. (ماه شوال سال 32 هـ.قمری)
قاتل او را، عکرمه پسر ابوجهل گفته اند.
عبدالله، بر زمین افتاد. دشمن او را برهنه و بدنش را مثله نمود.
بعضی از مورخین، چون «واقدی» موضوع سرپیچی تیراندازان از اجرای دستور پیامبر (ص) و نصیحت عبدالله بن جبیر را عامل اصلی شکست مسلمانان می دانند.


Sources :

  1. جعفر سبحانی تبریزی- زندگانی حضرت محمد

  2. محمد بن سعد- طبقات ابن سعد- جلد 4

  3. جعفر سبحانی تبریزی- فروغ ابدیت

  4. سید مصطفی حسینی دشتی- معارف و معاریف

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/118084