عدم جبری بودن سرنوشت انسان

نوع مردم قضا و قدر الهی را چنین تفسیر می کنند که: خداوند جهان، از روز نخست از تمام حوادث و رویدادهای جهان آگاه بود و از سرنوشت هر موجودی و اعمال هر فردی که انجام خواهد داد، اطلاع داشت و همه را در کتابی ثبت و ضبط نموده است و به تعبیر عامیانه سرنوشت هر فردی را بر پیشانی او نوشته است و چون علم خدا واقع نما و صددرصد با حقیقت مطابق است. بنابراین بشر از آنچه که نوشته شده است چاره ای ندارد و این همان قضا و قدر علمی است در برابر قضا و قدر عینی و خارجی. خداوند از روز نخست، از گردش ستارگان و کهکشان ها در فضای بیکران و حرکت مرموز الکترون ها در دل اتم ها، و لرزش برگهای درختان در باغها و جنگها، از چین و شکن آبهای دریاها، جنبش ماهیان در ژرفای اقیانوسها مطلع بود. خداوند پیش از آنکه بشر را بیافریند از کردار جانیان و بزهکاران و میخوارگی میگساران و خونریزی سفاکان آگاهی داشت و می دانست شخص در چه لحظه ای چه کاری را انجام خواهد داد. از طرف دیگر علم خداوند صددرصد واقع نما است نه تخلف پذیر است و نه تغییرپذیر.
بنابراین حوادث جهان، باید به همان کیفیتی که او از ازل می دانست انجام گیرد و سر سوزنی از آن تخلف نکند. زیرا نتیجه یک علم صددرصد واقع نما، و تخلف ناپذیر، جز این نیست که نقشه عینی جهان باید مطابق نقشه علمی آن گردد، که در نزد خدا است.
روی این مقدمات، بشر در آن رشته از کارها که ما او را مختار و آزاد می دانیم، مجبور و دست بسته خواهد بود. و در حقیقت مجبور آزادنما خواهد گشت زیرا خداوند از ازل می دانست که شخص در ساعت معینی مرتکب گناه خواهد شد. و این کار به حکم تخلف ناپذیری علم خداوند، حتما باید انجام گرد. و شخص گناهکار به هیچ قدرتی نخواهد توانست آن را انجام ندهد، و یا شکل و کیفیت آن را دگرگون سازد. زیرا در این صورت علم خدا وصف واقع نمائی و تخلف ناپذیری خود را از دست می دهد. و به اصطلاح علم او جهل می گردد. و به قول خیام:
من می خورم و هرکه چو من اهل بود *** می خوردن من به نزد او سهل بود
می خوردن من حق ز ازل می دانست *** گر می نخورم، علم خدا جهل بود
هرگاه به این بیان یک رشته آیات و روایات ضمیمه شود که دلالت دارد همه حوادث جهان قبلا در کتابی نوشته است و طبعا این کتاب همان لوح محفوظ است که هیچ گونه تخلفی بر آن راه ندارد علم ازلی جلوه دیگری نموده و مطلب تا حدی پیچیده تر خواهد بود. قرآن مجید می فرماید: «ما اصاب من مصیبه فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبراها ان ذلک علی الله یسیر؛ هیچ مصیبتی در زمین رخ نمی دهد و یا بلائی متوجه جان شما نمی شود. مگر پیش از آنکه به وجود آوردیم. در کتابی (لوح محفوظ) مضبوط است این کار برای خداوند آسان است» (حدید/ 22) و نیز می فرماید: «و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین؛ هیچ تر و خشکی نیست جز این که در کتابی روشن مضبوط است» (انعام/ 59) و می فرماید: «قد احاط بکل شیء علما؛ علم او بر همه چیز احاطه دارد» (طلاق/ 12).

پاسخ
تصوری که این فرد از علم خدا نموده و آن را پایه و سند مدعای خود، قرار داده است صددرصد باطل و خطا است، وی تصور نموده (اگر چه آن را به زبان نیاورده است) علم الهی بر وقوع یک رشته حوادث و رویدادها، بدون توسط نظام علل و اسباب، از آن جمله خود انسان و علم و اراده و اختیار او است، تعلق می گیرد، و برای صیانت این علم از هر نوع خطا، لازم است، همه حوادث بی کم و زیاد جامه هستی بپوشند و بس، در صورتی که حقیقت غیر این است و علم الهی بر تحقق حادثه ای بدون وساطت علل ویژه خود، تعلق نمی گیرد. سابقا این اشکال، فقط در محافل علمی مطرح بود، و فلاسفه اسلامی در مسائل مربوط به علم خداوند، به رد و انتقاد و اشکال می پرداختند.


Sources :

  1. جعفر سبحانی- سرنوشت- صفحه 115-119

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/119241