معنای لغوی و اصطلاحی دین

"دین" در لغت به معنای جزاست و "قیامت" از آن جهت که روز جزاست، در قرآن کریم "یوم الدین" نامیده شده و در معنای اصطلاحی، یعنی مجموعه‌ی‌ قوانین و قواعد مربوط به عقاید و اخلاق و اعمال بشر، خواه وضع کننده‌ آن خدا باشد یا انسان و به همین جهت، آنچه در گذشته در دیار مصر، به تصویب و اجرا در می آمد با آنکه از اندیشه‌ فراعنه‌ بت پرست سرچشمه می گرفت، دین نامیده می شد. فرعون در مقابله با موسای کلیم (ع) به مردم مصر چنین گفت: «إنی أخاف أن یبدل دینکم أو أن یظهر فی الأرض الفساد؛ من می ترسم که موسی دین شما را تغییر دهد یا در روی زمین فتنه و فساد برانگیزد.» (غافر/ 26) شاهد دیگر بر این معنا همان است که پیامبر اکرم (ص) به فرمان خدا به بت پرستان حجاز فرمود: «لکم دینکم ولی دین» (کافرون/ 6) یعنی مجموعه‌ قوانینی که شما تدوین کرده اید یا در خاطره ها سپرده و پذیرفته اید برای شما باشد و قوانینی که از طرف خدای سبحان نازل شده برای ما باشد.
با توجه به معنای اصطلاحی دین، قرآن کریم آن را به حق و باطل تقسیم کرده؛ زیرا اگر وضع کننده‌ دین، شایستگی مقام ربوبیت را داشته باشد، دین و قوانین او حق است ولی اگر واضع دین، شایسته‌ی‌ چنین جایگاهی نباشد، دین او باطل خواهد بود. بر اساس جهان بینی الهی همه‌ی‌ مخلوقات جهان، تکوینا در برابر خالق و آفریدگار خویش، خاضع و متواضعند و قوانین تکوینی خود را از او دریافت می کنند: «و له أسلم من فی السموات والأرض» (آل عمران/ 83) انسان نیز که جزئی از جهان هستی است قوانین تکوینی خویش را از خدا می گیرد، علاوه بر تکوین، از نظر تشریع نیز باید از خدای سبحان اطاعت کند؛ زیرا خالق و رب جهان خداوند است و از این جهت باید تشریع قوانین انسانی با تکوین آن هماهنگ باشد.
قرآن کریم دین خدا را، دین حق نامیده: «هو الذی أرسل رسوله بالهدی ودین الحق» (توبه/ 33) و از آنجا که غیر از حق، هر چیزی باطل است «فذلکم الله ربکم الحق فماذا بعد الحق إلا الضلال» (یونس/ 32) اگر کسی غیر از دین الهی را که همان اسلام است برگزیند، از او پذیرفته نخواهد شد «إن الدین عندالله الإسلام»، «و من یتبع غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه وهو فی الاخرة من الخاسرین» (آل عمران/ 19) چه آن دین غیر حق، همه اش باطل باشد مانند بت پرستی، یا باطل نسبی باشد مانند دین اهل کتاب که پس از ظهور حضرت خاتم (ص) در حکم باطل مطلق است و به همین دلیل قرآن کریم درباره‌ی‌ آنان به مؤمنان دین حق می فرماید: «قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولا یحرمون ما حرم الله ورسوله ولا یدینون دین الحق من الذین أوتوا الکتاب» (توبه/ 29) بجنگید با کسانی از اهل کتاب که ایمان به خدا و روز قیامت نمی آورند و آنچه را که خدا و رسولش حرام کرده، حرام نمی دانند و به دین حق نمی گروند، البته مشترکات بین صاحبان مکتب های آسمانی، حق است و بطلان در آن راه ندارد و آنچه به عنوان باطل در این زمینه مطرح می‌شود، تحریفی است که به دست عده‌ ای سودجو رخ داده و نسخی است که برخی از احکام شریعت و منهاج را عوض کرده پس عقاید و اخلاق محرف و نیز احکام منسوخ باطلند.
دین حق، نور واحدی است که انسان را از ظلمات خارج ساخته، به سوی نور مطلق هدایت می کند و این نور الهی هیچ گاه قابل تجزیه و تبعیض نیست و آن کس که بخشی از دین خدا را پذیرفته و بخشی را انکار می کند: «نؤمن ببعض ونکفر ببعض» (نساء/ 150) رد سخن خدا کرده و مرتد شده است؛ زیرا ایمان به آن بعض نه برای دستور خدا که برای هماهنگی آن احکام با هواهای نفسانی او بوده و در واقع چنین شخصی ایمان به خدا ندارد که اگر می داشت همه‌ دین خدا را می‌پذیرفت. اهل کتاب هر چند به خدا، قیامت، اصل نبوت و مانند آن اقرار داشتند، اما نسبت به برخی از مسائل دینی مانند رسالت خاتم الانبیا (ص) کافر بودند و این در حالی بود که پیامبران پیشین، به ویژه حضرت موسای کلیم و عیسای مسیح (ع) بشارت آمدن پیامبر خاتم را داده بودند پس منکران نبوت خاتم به گفتار پیامبر خود ایمان نیاورده‌اند.


Sources :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی قرآن جلد 1- صفحه 279

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/18390