خطرات در حکم جانشینی علی علیه السلام

رسول الله (ص) خطرات محتملى در تبلیغ حکم جانشینی علی (ع) پیش بینى مى کند لیکن این خطر خطر جانى براى شخص آن جناب نیست، زیرا آن جناب از اینکه جان شریف خود را در راه رضاى خدا قربان کند دریغ نداشت، آرى او أجل از این است که حتى براى کوچکترین اوامر الهى از خون خود بخل ورزد، ترس او از جان خود مطلبى است که سیره خود آن جناب و مظاهر زندگى شریفش آن را تکذیب مى کند.
علاوه بر این، خداى تعالى، خود در کلام کریمش بر طهارت دامن انبیاء از این گونه ترس ها شهادت داده و فرموده: «ما کان على النبی من حرج فیما فرض الله له سنة الله فی الذین خلوا من قبل و کان أمر الله قدرا مقدورا الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون أحدا إلا الله و کفى بالله حسیبا؛ چنین نیست که بر نبى اکرم (ص) در آنچه که خدا واجب فرموده حرجى باشد، خداوند درباره او سنتى را مقرر فرموده که درباره همه انبیا همان را مقرر و اجرا نموده بود، و امر پروردگار همواره به طور قضا و قدر حتمى بوده است، همان انبیایى که پیامهاى او را به مردمى که به سویشان مبعوث بودند مى رساندند و از او مى ترسیدند و از احدى جز خدا هراس نداشتند، و بس است خداوند براى حفظ و پاداش دادن به آنان.» (احزاب/ 39)
درباره نظائر این فریضه فرموده: «فلا تخافوهم و خافون إن کنتم مؤمنین؛ از آنان نترسید، بلکه از من بترسید اگر مردمى با ایمان هستید.» (آل عمران/ 175)
نیز عده اى از بندگان خود را به این خصلت ستوده که با اینکه دشمن آنان را تهدید کرده مع ذلک جز از خدا از احدى باک ندارند و مى فرماید: «الذین قال لهم الناس إن الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم إیمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل؛ همان كسانى كه [برخى از] مردم به ايشان گفتند مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده‏ اند پس از آن بترسيد و[لى اين سخن] بر ايمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است.» (آل عمران/ 173)
این حرف هم از غلطهاى واضح است که کسى (العیاذ بالله) بگوید رسول خدا براى اینکه مبادا چشم زخمى به وى برسد انجام امر خدا را به تعویق بیندازد، زیرا برگشت این توهم و خیال لابد به این است که اگر رسول الله امر خدا را امروز انجام دهد او را خواهند کشت و در نتیجه کار خدا زمین خواهد ماند، و این حرف خود غلط فاحشى است، زیرا به فرض اینکه رسول الله (ص) هم چشم زخمى مى دید خدا کارش زمین نمى ماند، و با اینکه سبب ساز در عالم او است و با اینکه در قرآن کریم از رسول الله (ص) سلب استقلال در تاثیر را کرده و فرموده: «لیس لک من الأمر شی ء؛ هيچ يك از اين كارها در اختيار تو نيست.» (آل عمران/ 128) آیا از پیش بردن کار خود به وسائل مختلف دیگر عاجز است؟!
پس نمى شود خطر محتمل، خطر جانى رسول الله باشد ولیکن ممکن است آن خطر را خطر اضمحلال و از بین رفتن دین دانست، به این بیان که بیم آن مى رفت اگر آن جناب عمل تبلیغ آن پیغام را در غیر موقع انجام دهد او را متهم سازند، و هو و جنجال راه بیندازد و در نتیجه دین خدا و دعوت او فاسد و بى نتیجه شود، و این گونه اجتهادات و مصلحت اندیشى ها براى آن جناب جایز بوده است و اسم این مصلحت اندیشى را نباید ترس از جان گذاشت.


Sources :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏6 صفحه 63

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/19923