جامعیت شخصیت حافظ

ممکن است حافظ فقط یک هنرمند باشد نه یک مفسر و نه یک عارف و ممکن است در عین حال که هنرمند است مفسر و عارف هم باشد. آنچه که مسلم است این است که حافظ قبل از آنکه یک شاعر باشد یک عالم به حساب می آمده، با کتاب ها و اندیشه های دیگران اعم از شعرا، ادبا، مفسرین، فقها و بالخصوص عرفا آشنا بوده و احیانا همه یا قسمتی از آثار آنها را از اساتید فرا گرفته است.
حافظ در زمان ما بیشتر از جنبه شعریش مورد توجه است و کسی او را از علما نمی شناسد. حال آنکه در زمان خودش عالمی بوده که گاهی هم شعر می گفته. در کتاب هایی که نزدیک زمان حافظ نوشته شده، آنجا که از او نامی به میان آمده، القابی به او نسبت داده شده است که بیشتر، القاب یک عالم است تا شاعر.
حالا در مورد این مرد عالم که با فرهنگ زمان خودش آشنا بوده و از عرفان و سیر و سلوک معنوی اطلاع زیادی داشته است و منازل سلوک عرفانی را بهتر از هر شاعر فارسی زبان دیگری به زبان شعر در آورده است، این سؤال مطرح می شود که آیا در ارائه این افکار از جایی متأثر بوده است یا آنکه همه را خود ابداع کرده؟
آیا مثلا محی الدین اندلسی که پدر عرفان اسلامی به حساب می آید روی حافظ اثر داشته است؟ آیا ابن فارض مصری که پیش از حافظ می زیسته و در ادبیات عرفانی عرب همان جایگاهی را دارد که حافظ در ادبیات فارسی دارد، در شکل گیری افکار حافظ مؤثر نبوده است؟ برای پاسخ به این سؤالات باید به شناخت ریشه ای در مورد حافظ پرداخت.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 1 و 2 صفحه 17 قسمت پاورقی

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/21059