پیام اسلام برای اعضای خانواده جهانی

مسلمانان، موحدان غیر مسلمان و ملحدان در گستره پیام اسلامی قرار دارند و اسلام دعوت خود را شامل همه آنها ساخته است. ممکن است برخی گمان کنند که پیامداری اسلام برای جهان، تنها منحصر به دوران حکومت جهانی ولی عصر (ع) است. گرچه این سخن به جای خود درست است که امام عصر همه جهان را در سایه حکومتی واحد رهبری خواهد کرد، لکن نباید گمان کرد که در عصر غیبت آن امام عزیز، اسلام برای خانواده جهانی برنامه و پیامی ندارد. آیا می توان گفت که تا روزگار ظهور (که کسی نمی تواند هنگامش را تعیین کند و دوری و نزدیکی آن پیدا نیست) جهان به حال خود به سر برد و اسلام از تدبیر امور آن ناتوان باشد. به اعتقاد ما، اسلام تا پیش از فرا رسیدن روزگار روشن ظهور (که خدایش نزدیک گرداند) برای دیر اعضای خانواده جهانی نیز پیام و برنامه دارد، خواه موحد غیر مسلمان باشند و خواه ملحد.
گاه پرسیده می شود که در عصر غیبت، خود مسلمانان چگونه می توانند راه خویش را پیدا کنند، زیرا در عصر غیبت کار به دست افراد غیر معصوم است که همانند همه انسانهای دیگر در معرض خطا و نادانی و سهوند.
در پاسخ به این پرسش باید نخست گفت که این اشکال تنها از آن عصر غیبت نیست بلکه در روزگار حضور و ظهور معصومین (ع) نیز مطرح است؛ زیرا اگرچه معصومان در بیان مسائل و معارف، از هر خطایی پیراسته اند، اما شاگردان و پیروان و نقل کنندگان اخبار و آثار ایشان همواره ممکن است از رهگذر خطا یا فراموشی یا... دیگران را به اشتباه دچار سازند و از جاده عصمت گام بیرون نهند. آنگاه باید گفت به کوتاه سخن، رفع کننده این اشکال ذات اقدس پروردگار است. خداوند حق را به واسطه های گوناگون تا آستانه ادراک و فهم هر انسان می رساند و آن را به حس او نزدیک می سازد، به گونه ای که طبق بیان قرآن کریم: «قد تبین الرشد من الغی؛ همانا هدایت و گمراهی از هم جدا شده اند.» (بقره/ 256)
بدین سان حجت خدا تمام می شود و هیچ بهانه ای برای کسی نمی ماند. معنای جدا شدن هدایت از گمراهی این نیست که حق و باطل فقط در عالم ثبوت از یکدیگر جدایند، بلکه به این معناست که در عالم اثبات،حق و باطل کاملا از یکدیگر جدا گشته اند، یعنی اگر کسی بخواهد حق را از باطل تشخیص دهد، راه به رویش گشوده است. قرآن در آیه ای دیگر می فرماید: «لیهلک من هلک عن بینه و یحیی من حی عن بینه؛ تا هلاک شود آن کس که با روشنی، به هلاکت افتاد؛ و زنده گردد آن کس که با روشنی، زنده شده است.» (انفال/ 42)
اگر راه تشخیص حق از باطل، در همه روزگاران، باز نبود، هرگز قرآن نمی فرمود که هلاکت و زندگی انسان ها از روی وضوح و روشنی است و افراد با دیدگانی باز به حق یا باطل گرویده اند و هر کس بخواهد، می تواند آنها را از یکدیگر باز شناسد. پس در روزگار غیبت یا حضور امام، افراد با همه خطاپذیری های نسبی می تواند حق را دریابند و برگزینند.


Sources :

  1. عبدالله جوادی آملی- فلسفه حقوق بشر- صفحه 153-155

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/210605