نمونه ای از سخنان اندیشمندان غیر مسلمان درباره امام علی علیه السلام

از غیر مسلمین، دهها نویسنده و فیلسوف و ادیب بزرگ در سراسر جهان درباره عظمت علی (ع) مقاله ها و کتابهای مختصر و مفصل نوشتند، و کسانی مانند کارا دو وو، تامس کارلایل، جبران خلیل جبران، امین نخله، نرسیسیان، گابریل انگیری، جورج جرداق، بولس سلامه، میخائیل نعیمه، فؤاد جرداق و ... در تجلیل سخنها گفتند.
از آن میان کارلایل انگلیسی گفت: «اما علی جز این ما را گنجایش ندارد که او را دوست بداریم، و بدو عشق بورزیم.»
نرسیسیان مسیحی گفت: «اگر این خطیب بزرگ، هم اکنون (در عصر ما) بر منبر کوفه پا می نهاد، می دیدید که مسجد کوفه با آن پهناوریش از شاپوهای اروپائیان موج می زد، می آمدند تا از دریای سرریز دانش او روحشان را سیراب سازند.»
شبلی شمیل (متفکر اجتماعی عرب) گفت: «الامام علی بن أبی طالب، عظیم العظماء، نسخه مفرده لم یرلها الشرق و لا الغرب صوره طبق الأصل، لا قدیما و لا حدیثا؛ امام علی بن ابیطالب، بزرگ بزرگان، یکتا نسخه ای که نه شرق و نه غرب، نسخه دیگری مطابق با آن ندیده است، نه در روزگار قدیم و نه در دنیای حاضر.»
جورج جرداق نوشت:
«یأتی القــرن العــــشرون، فإذا بالقیم و المعانی التی تمثلها شخصیه ابن أبی طالب، ماتزال تسمو فی النفوس، وتــرتفع، و تنتج أدبا کثیرا، یتجسم به الوفاء الإنسانی کأکرم ما یکون تجسم الوفاء..وهکذا تشد العصور –بعضها إلی بعض – لتجمع علی حب الإمام و إجلاله. إنــه لـــعظیم هذا الحب، وعظیم هذا الإجلال، یلتقی فیهما عبقری المعره، و فنان لبنان، و أدیب العرب، علی هامه ألف عام و اختلاف وجوه الأرض؛ قرن بیستم فرا می رسد، و ناگاه می نگریم که ارزشها و تعالیمی که شخصیت علی بن ابیطالب نمودار آنهاست، پیوسته در جانها می توفد و اوج می گیرد، و فرهنگ (ادبی و اخلاقی و اجتماعی) دامنه داری پدید می آورد، و به ارجمندترین گونه ممکن، انسانیت والا و کامل را تجسم می بخشد.»
همینگونه زمانها به کمک یکدیگر می شتابند تا در آستانه دوستی و گـرامیداشت امام علی فرود آیند. و این دوستی، بحق، بزرگ است، و این گرامیداشت، بحق، بزرگ، تا بدانجا که پس از گذشتن هزار سال، و از گوشه و کنار سرزمینهای گوناگون، نابغه معره (ابوالعلای معری)، و هنرمند لبنان (جبران خلیل جبران)، و ادیب عرب (میخائیل نعیمه)، در آن باره هماوا می گردند.
بولس سلامة بیروتی، حقوقدان مسیحی، دراثر ادبی و بدیع خود سرود:
شبهایی که بیدار بوده با درد و رنج می گذراندم، افکار و تخیلاتم مرا به گذشته کشانده، و شهید بزرگ امام علی و حسین به یاد من می آمدند یکبار برای مدتی طولانی گریستم و سپس شعر «علی و حسین» را نوشتم.
آری، من یک مسیحی هستم، ولی دیده باز دارم و تنگ بین نیستم. من یک مسیحی هستم که درباره شخصیت بزرگی صحبت می کنم که مسلمانان درباره او می گویند، خدا از او راضی است، صفا با اوست، و شاید هم خدا به او احترام بگزارد. و مسیحیان در اجتماعات خود از وی سخن گفته و از تعلیمات او سرمشق می گیرند، و دینداریش را پیروی می نمایند.
از آنجا که در آیینه تاریخ مردم پاک و نفس کش به خوبی نمایان هستند، می توان علی را بزرگتر از همه آنها شناخت... او به طوری از وضع رقت بار یتیمان و فقیران متأثر و غمگین می گشت که حالت وحشتناکی به خود می گرفت..
ای داماد پیغمبر شخصیت تو مرتفع تر از مدار ستارگان است. این از خصایص نور است که پاک و منزه باقی مانده، گرد و غبار نمی تواند آن را لکه دار و کثیف کند. آن کس که از حیث شخصیت، ثروتمند و غنی و است هرگز نمی تواند فقیر باشد. نجابت شرافت او با غم دیگران عالیتر و بزرگتر شده است، شهید راه دینداری و ایمان با لبخند رضایت درد و مشقت را می پذیرد.
ای استاد ادب و سخن! شیوه گفتار تو مانند اقیانوسی است که در عرصه پهناور آن روحها به هم می رسند، و به یکدیگر می پیوندند...


Sources :

  1. محمدرضا حکیمی- سرود جهشها- صفحه 53- 56

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/211075