درسهایی از قرآن کریم

اگر بخواهیم، جامعه قرآنی را بروشنی تعریف کنیم چنین تعریف می شود: «جامعه قرآنی، جامعه ای است که عوامل رشد انسانی انسان در آن موجود باشد، و موانع این رشد مفقود». قرآن انفجار ملکوت ادارک است، در آفاق سعادت جاودانی. قرآن ستون خیمه انسانیت است در قرون و اعصار. قرآن جاری صلابت اعصار است در امتداد تاریخ.
قرآن انسان را وا می دارد، تا در احوال امتهای پیشین و سرگذشت تمدنهای باستانی نیک بیندیشد، تا از روزگار ستمگران که خود به ستم دچار گشتند عبرت گیرد، و از ستم کردن بپرهیزد. قرآن عدالت را فریاد می کند، تا مردمان همه زیر سایه گسترده عدل زندگی کنند، و هرکسی بتواند به رشد خویش برسد.
قرآن می خواهد که مردم قهرمانه جباران را بکوبند، و طاغوتهای سه گانه فرعون (طاغوت سیاسی)، قارون (طاغوت اقتصادی)، و هامان (طاغوت فرهنگی) را، در هر جا و هر وقت نبود سازند. قرآن به مردمان انگیزه می دهد، تا برای فهم حقایق هستی و شناخت پدیده های گوناگون وجود بکوشند و تلاش کنند، و راه نظر و تجربه را پیش گیرند، و از نیروی عقل خود حداکثر استفاده را ببرند و ذهنی و ذهنگرا نباشند! قرآن می خواهد که مردم، در راه نجات انسان محروم، آتش انقلابهای دگرگونساز را برافروزند، و با سردمداران ستم و تباهی نبرد کنند، و در هر لحظه نیازی به قیام بود -برای اصلاح جامعه های فاسد و حکومتهای جائر- به پا خیزند. قرآن می خواهد که انسانها حماسه سازانی دلاور باشند، و از جانبازی در راه ارزشهای متعالی باز نایستند.
قرآن می خواهد که مسلمانان، پیام آوران صلح و امنیت برای همه مردم جهان باشند، و پایه های حکومتهای سالم را استوار سازند، و از حدود الهی در نگذرند، و به هیچ کس -چه مسلمان و چه غیر مسلمان- ستم نکنند. قرآن می خواهد که مردمان -با کوشش- نعمتهای الهی را زیاد کنند، و طبیعت را بشناسند و مسخر سازند، و شهرها را آباد و زیبا کنند، و از دیدن بوستانها و مرغزارها و رودهای جاری و دریا و آسمان و ستاره و ماه لذت بزند، و پند آموزند، و عدالت را -بصورتی دقیق- مراعات نمایند، و زندگی را برای همه و همه نیکو و دوست داشتی سازند، و از هر گونه خودخواهی و غیرفراموشی انحصارطلبی -بشدت تمام- پرهیز کنند، تا به تقوای فردی و اجتماعی و سیاسی و حقوقی و اجتماعی و مدنی و معیشتی دست یابند. قرآن می گوید اموال نباید در دست گروهی خاص باشد، بلکه باید در میان همه مردم به گردش در آید (و مانند خون در همه رگهای پیکر اجتماع جاری گردد).
قرآن راه رسیدن به تقوی (سلامت اندیشه و عمل) را، اجرای بی دریغ عدالت می داند. قرآن می خواهد که مردم دروغ نگویند، کم نفروشند، غیبت نکنند، بد یکدیگر را نخواهند، و زندگی را بازاری بدانند که انسان باید از آن توشه برگیرد. و این توشه تقوی است. و تقوی عدالت و خدمت به انسانیت است. قرآن می خواهد مسلمانان، شجاع، باحمیت، جهاد آشنا، سلحشور، و مدافع مرزهای ارزشی قرآن و اسلام (که همه در جهت سود و رشد انسان است) باشند، و سربازان دفاعگر سرزمینهای قرآن و قبله. قرآن انسان را تکریم کرده و حفظ کرامت انسان را لازم شمرده است. و مدار تعالیم و احکام قرآن، پس از توحید، انسان است و عدالت و آزادی، و رشد در دو جهت مادی و معنوی. قرآن می گوید دانشمندان، به هیچ روی، قابل مقایسه با مردم بی دانش نیستند. قرآن می گوید مجاهدان در راه ارزشهای متعالی، برای رسانیدن انسانیت رشد انسانی و الهی، پاداشی بسیار بسیار برتر و بیشتر دارند. قرآن می گوید هر کس انسانی را بی جهت بکشد، چنان است که همه مردم روی زمین را کشته است.


Sources :

  1. محمدرضا حکیمی- نان و کتاب- صفحه 199-202

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/211347