هیپی گری در جامعه اسلامی

یک مسئله ای که در مورد جوانان می باشد، مسئله طغیان و عصیان جوانان است. هنوز خوشبختانه در میان ما کم پیدا شده (نه اینکه پیدا نشده) آن مقداری هم که پیدا شده تقلید میمون وار از دیگران است. واقعا جوانان ما طغیان ندارند ولی وقتی می شنوند آنها (غرب) چنین کرده اند می گویند ما هم چنین می کنیم.
هیپی گری، پشت کردن به تمدن امروز است. در حالی که همه وسایل و امکانات برایش فراهم است، به همه چیز زندگی پشت کرده حتی به نظافت. به همه سنت ها و به همه پیشرفت ها و جلوه های تمدن پشت نموده است. حاضر نیست یک لباس عادی بپوشد. یک شلوار نو به او بدهی اول پاره اش می کند بعد به پایش می کند. یک گیوه کهنه به پا می کند. می روند در زیر زمین ها زندگی می کنند. خودشان را با مخدرات سرگرم می کنند، که مسئله هیپی گری و تحلیلش و اینکه ریشه ها و راه علاجش چیست، خودش یک بحثی است و از مسائل مهم دنیای امروز است و ناشی از یک خلأ معنوی است به این معنی که این نسل هیپی یک فکری دارد برای خودش و یک فکر اساسی هم دارد و آن این است که می گوید این تمدن امروز غرب پوچ است.
شاید خودش هم نتواند درست تشریح کند که پوچی این تمدن در کجایش است؟ آیا تقصیر ماشین است و ماشین پوچ است؟ چرا ماشین پوچ باشد؟ علم پوچ است؟ علم که نمی تواند پوچ باشد. ولی این قدر می فهمد که آنچه امروز به نام تمدن وجود دارد پوچ است.
هیپی گری یعنی پشت کردن به تمدنی که این نسل آن را پوچ تشخیص داده است. می بیند که رو آورده اند به مشرق زمین، خصوصا شرق دور؛ می گویند در شرق دور، در میان هندی ها یک معنویتی، یک عرفانی وجود دارد. می خواهند بروند ببینند می توانند در آن جا خودشان را اشباع کنند. از این ماشین و صنعت و تکنیک که چیزی ساخته نشد برویم ببینیم در آن جا چیزی پیدا می شود یا نمی شود.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- فلسفه اخلاق- صفحه 232-233

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/21164