دلیل و پیامد ابهام در قرآن در تعیین امام

در بعض آیات قرآن رعایت ابهام و سخن سربسته گویی، از این جهت شده است که قرآن از دست تجاوز تحریف کنندگان محفوظ بماند و در واقع حربه ی نابودی اساس قرآن، به دست آن ناپاکان داده نشود و این جهت در آیات مربوط به موضوع بسیار مهم ولایت (امامت و زعامت امت) تقریبا روشن به نظر می رسد. چه آنکه می دانیم منافقان خطرناکی که با پنهان کردن کفر درونی خود، دست ایمان به پیغمبر اکرم (ص) داده و خود را به طمع رسیدن به منافع مادی در ردیف امت اسلامی جا زده بودند و از این تظاهر به ایمان، جز نیل به اهداف شیطانی و سروری کردن بر دیگران همی نداشتند و در راه رسیدن به این هدف چنان که تاریخ بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) به خوبی نشان داد از اقدام به هر نوع جنایت و جور و ستم حتی به خاندان رسالت در فجیع ترین صورت خودداری نمی کردند. آری این عناصر خطرناک اگر می دیدند امام امت و خلیفه ی حق پیغمبر (ص) به نام امیرالمؤمنین علی (ع) و یازده فرزند معصوم آن حضرت علیهم السلام با کمال صراحت در قرآن معرفی شده اند چنان آتش خشم و انتقام از کانون وجودشان شعله می کشید و با بغض تمام به فکر تخریب اساس و قرآن می افتادند که اگر در همان زمان حیات رسول اکرم (ص) زمینه ی مساعدی می یافتند دست به تشکیل یک حزب ضد اسلامی زده و با قرآن به مبارزه برمی خاستند و قهرا جنگ مهیب داخلی در میان امت اسلامی بوجود می آمد و نهال نورس اسلام از همان روزهای اول عمرش رو به خشکی و افسردگی می رفت و اگر هم چنین فرصتی به دستشان نمی آمد، در کمین می نشستند تا بعد از وفات پیغمبر اکرم (ص) پس از آن که با دسیسه های شیطانی به قدرت رسیدند، برای اینکه مدرک زنده و روشنی بر بطلان حکومت جائرانه ی خود در دست مسلمانان باقی نگذارند، دست به تحریف قرآن می گشودند و آیات نص بر وجود امام معصوم را محو می کردند و این تنها سند قطعی آسمانی و یگانه مدرک دست نخورده ی وحی و نبوت را دست خورده و لکه دار می ساختند و این ننگ را تا آخرین روز عمر دنیا بر دامن اسلام و مسلمین می نهادند و نتیجتا قرآن هم به سرنوشت شوم تورات و انجیل
تحریف شده ی فعلی مبتلا می گشت و ارزش و اعتبار آسمانی خود را از دست می داد و به کلی از اعتبار می افتاد. لذا براساس این مصلحت حکیمانه ی الهی است که می بینیم آیات مربوط به ولایت و امامت در خلال آیات مربوط به احکام و اخلاق و قصص با طرزی عجیب و پیوستگی غریب گنجانده شده است و به طوری سخن سربسته و غیرصریح از این نظر آمده است که مخالفان لجوج و عنود نیز می توانند آن را به نفع خود توجیه کرده و اصلا به فکر تغییر و تحریف آن آیات نیفتند و دست جسارت به ساحت اقدس قرآن دراز نکنند. با وجود این، همین مساله ی ابهام از یک سو ناگزیر به دنبال خود تبعات غم انگیز فراوان نیز داشته است و آن این که همین موضوع ابهام و عدم تصریح به شخص «ولی» باعث شد عزیزان خدا و رسول و اهل بیت معصومین علیهم السلام در میان امت اسلامی قدرشان مجهول و ذکرشان متروک شده صدمه ها ببینند و لطمه ها بخورند و مصیبت های جانگداز تحمل نمایند و از سوی دیگر، دنیاداران یغماگر در لفافه ی همین ابهام و عدم صراحت قرآن نسبت به شخص ولی تکیه بر مسند خلافت زده و خود را امام المسلمین و خلیفة الرسول!! معرفی کنند و بیرحمانه در وادی طغیان بر خدا بتازند و وقیحانه در اشباع هوس های ضد انسانی خود بکوشند و نتیجتا آن همه حق کشی ها و خونریزی ها به وجود آمد و فتنه ها برخاست و امت اسلامی آنچنان دچار حیرت و گمراهی گردید که تا ظهور حضرت مهدی موعود (ع) از این ضلالت و حیرت خلاصی نخواهد یافت. آری، این مصائب جانسوز از تبعات قهری ابهام قرآن در امر تعیین امام و ولی امر مسلمین بوده است. ولی مع الوصف آن مصلحت عظمی که بر اثر ابهام و عدم تصریح به اسم امامان علیهم السلام تأمین شده است، یعنی مصونیت قرآن از تحریف، جبران کننده ی این مصائب جانسوز غم انگیز گردیده است. یعنی اولیای حق و پاسداران وحی خدا که در راه اعلای کلمه ی توحید و ابقاء شرع مبین، تن به انواع بلیات و مصائب می دهند و خود را در راه حفظ اساس قرآن به شدیدترین نوع بلا مبتلا می سازند، اینجا هم رضا داده اند که ذکر و نام مقدسشان در قرآن شریف مبهم باشد و بر اثر این ابهام از تمام مزایای زندگی دنیا بی بهره گردند و ضربه ها بخورند و شکنجه ها ببینند و زجرها بکشند ولی در عوض قرآن عزیز سالم بماند و آیات شورانگیز الهام بخشش بی هر گونه تصرف شیطان صفتان ورد زبان های مرد و زن گشته و صبح و شام تلاوت شود و تارهای گوش قلب صاحبدلان را به ارتعاش آورده و تشنه کامان را از آب زلال آسمانی اش سیراب گرداند و صدای وحی خدا بی کم و کاست تا روز قیامت به گوش عالم و همه ی انسان ها برسد.


Sources :

  1. سیدمحمد ضیاءآبادی- عطر گل محمدی 9- صفحه 71-73

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/211965