آفرینش، بارزترین صفت خدا

معنای «اله» در قرآن کریم با تدبر و دقت در آیاتی که در ابطال سخن مشرکین درباره الوهیت آمده روشن می گردد، آیاتی که الوهیت را منحصر و ویژه خداوند بلند قادر می داند، و آیاتی که درباره محاورات وجدال با مشرکین پیرامون «اله» آمده است. چنانکه در آیات زیر مشاهده می کنیم: «و لقد خلقنا الانسان من سلالة طین* ثم جعلنه نطفة فی قرار مکین* ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا ءاخر فتبارک الله أحسن الخالقین؛ ما انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم، سپس او را نطفه ای در قرارگاه مطمئن رحم قرار دادیم؛ سپس نطفه را به صورت علقه، و علقه را به صورت مضغه، مضغه را به صورت استخوانهائی درآوردیم؛ پس از آن بر استخوانها گوشت پوشانیدم؛ سپس آن را آفرینش تازه ای دادیم؛ پس بزرگ است خدائی که بهترین آفرینندگان است.» (مؤمنون/ 12-14)

شرح کلمات
1- سلاله: خالصه و عصاره ای که به نرمی و آرامی چیزی گرفته و بیرون آورده می شود. نطفه را از آن رو سلاله نامند که عصاره غذاست و از غذا تولید می شود.
2- نطفه: نطفه همان منی یا آب اندکی است که از زن و مرد خارج می شود.
3- قرار: هر محل با ثبات و آرامی را که اشیاء در آن آرام گیرند، یعنی به آرامش برسند، محل قرار یا قرارگاه می نامند.
4- مکین: هر چیز ثابت و غیر متزلزل را که در جای خود استوار باشد، مکین، یعنی جای گرفته و مطمئن گویند.
پس معنای آیه تا اینجا این می شود که: ما نطفه را در قرارگاه خودش، یعنی در رحم، قرار دادیم.
5- علقه: خون بسته غلیظ چسبنده را علق، و یک قطعه از آن را علقه گویند.
6- مضغه: هنگامیکه عرب می گوید: مضغ اللحم، مقصودش این است که گوش را در دهان جوید و با دندان قطعه قطعه کرد تا فرو برد.
به یک لقمه گوشت قابل جویدن نیز مضغه گویند. بدین خاطر، به جنین جای گرفته در شکم مادر، هنگامی که به اندازه لقمه گوشتی در حد جویدن گردد. مضغه گویند مضغه پس از علقه پدید می آید.
7- انشاء: ایجاد، پدید آوردن و پرورش دادن.
انشأالشیء: یعنی آن چیز را ایجاد کرد و پرورش داد.
و انشأالله الخلق: یعنی خداوند مخلوقات را آفرید و آنها را پرورش داد.

تفسیر آیات
ما انسان را از عصاره ناب و صافی گل زمین آفریدیم. سپس او را در جایگاه ثابت و آرام بخش وی، یعنی در رحم مادر قرار دادیم، پس از آن، این نطفه را به خون تبدیل کردیم، خونی جامد و غلیظ و بسته و چسبان که به هر چه برسد آویز آن می شود، سپس این خون بسته غلیظ را به گوشتی، همانند گوشت جویدنی، مبدل ساختیم. پس آنگه همین تکه گوشت را استخوان نمودیم. سپس همین استخوان را با گوشت پوشاندیم. و در نهایت او را آفرینشی دیگر، شامل اعضاء و روح انسانی، دادیم، پس بزرگ است خدائی که بهترین آفرینندگان است. خدائی که این موجود پیچیده و شگفت آور را، در طی مراحلی اینگونه، آفریده است!
خداوند در سوره مؤمنون پس از آیات 12 و 13 و 14 که بحث آن گذشت، و پس از یادآوری موجوداتی که به نفع انسان و در اختیار و تسخیر او هستند، و پس از بیان انواع مخلوقات خود، می فرماید: «و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم اعبدوا الله مالکم من اله غیره افلا تتقون؛ ما نوح را به نزد قومش فرستادیم، او به ایشان گفت: ای قوم من! خدا را عبادت کنید، هیچ الهی جز او برای شما نیست، آیا پروا نمی کنید؟!» (مؤمنون/ 23
سپس به آفرینش امتهای دیگری که مخلوق خدای عزوجل بوده اند اشاره کرده، و با شرح کافی به بیان انکار و کفر آنان می پردازد تا به آیه 91 این سوره می رسد و می فرماید: «ما اتخذ الله مین ولد ما کان معه من اله اذا لذهب کل اله بما خلق و لعلا بعضهم علی بعض؛ خداوند هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده، و هیچ «اله» دیگری با او نیست، که اگر چنین می شد، هر یک از الهان به سوی آفریده های خود می رفت و به اداره آنها می پرداخت، و بعضی بر بعضی دیگر برتری می جستند و....» (مؤمنون/ 91)
ما در این آیات، بارزترین و روشن ترین صفت الوهیت را، خالقیت و آفرینش می یابیم، و به همین سبب هم می بینیم خدای عزو وجل مشرکین را استیضاح کرده، و پس از آنکه می فرماید: آسمان و زمین و هرچه میان آنهاست را، جز به حق، نیافریدیم، به پیامبر می فرماید: به آنان بگو: این معبودهائی را که غیرخدا پرستش می کنید به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده اند، یا چه شرکتی در آفرینش آسمانها دارند؟! و در سوره رعد می فرماید: «ام جعلوا الله شرکآء خلقوا کخلقه فتشابه الخلق علیهم قل الله خالق کل شی و هو الواحد القهار؛ آیا برای خدا شریکانی قرار داده اند که همانند خدا آفریده اند و این آفرینشها بر آنان مشتبه شده است؟! بگو: خدا خالق همه چیز است؛ و اوست یگانه پیروز!» (رعد/ 16)
و در سوره نحل می فرماید: «افمن یخلق کمن لا یخلق افلا تذکرون؛ آیا کسی که می آفریند، مانند کسی است که نمی آفریند؟! آیا متذکر نمی شوید؟!» (نحل/ 17)
این معنی، یعنی تکیه و اعتماد بر خالقیت به عنوان بارزترین صفت الوهیت در آیات دیگری مانند: آیه 20 سوره نحل، آیه 3 سوره فرقان، و آیه 9 سوره اعراف تکرار می گردد.
در تمام این آیات، مبارزه و استدلال با مشرکان در مسأله توحید، حول محور یکتائی خالق می گردد. در آیه اول خدای متعال از کفار می پرسد: به من نشان دهید، آنها را که جز خدا می خوانید و پرستش می کنید، چه چیز زمین را برای شما آفریده اند؟! و در آیه دوم می فرماید: «آیا بدین سبب برای خدا انباز و شریک قرار دادید که از آنها هم مخلوقاتی همچون آفریده های خدا دیده اید، و آفرینش خدا با آفرینش دیگران بر شما مشتبه شده و قابل تشخیص نیست؟!» و در آیه سوم می پرسد: «آیا آنکه می آفریند، و اینهمه موجودات گوناگون را پدید می آورد، با کسی که چیزی نیافریده و نمی آیند یکسان است؟»
و می فرماید: «هیچ اله و معبودی با او نیست»، و در آیه دیگری می فرماید: «بگو: خداست خالق همه اشیاء و اوست یگانه پیروز».
قرآن کریم، اینگونه در مقام استدلال با مشرکین برهان می آورد، به آنان که الهان و معبودان دیگری را عبادت کرده، و آنها را شریک و انباز در عبادت خدای یکتا و یگانه قرار می دهند، می فرماید: «آفرینش مخلوقات ویژه خداست، و الهان دیگر هیچ قدرتی بر آفرینش ندارند.»
از این رو است که ما در می یابیم، بارزترین صفت «اله»، آفرینش است.
این موضوع، در آیات ذیل به گونه ای روشن تر بیان می گردد، آنجا که می فرماید:
1- «ذلکم الله ربکم لا اله الا هو خالق کل شیء فاعبدوه؛ این است پروردگار شما! «هیچ الهی» جز او نیست؛ آفریننده همه چیز اوست؛ پس او را عبادت کنید.» (انعام/ 102)
2- «یا قوم اعبدوا الله مالکم من اله غیره هو انشأکم من الأرض؛ (صالح پیامبر گفت:) ای قوم من! خدا را عبادت کنید، که «الهی» جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید.» (هود/ 61)
3- «هل من خالق غیر الله یرزقکم من السماء و الأرض لا اله الا هو.....؛ آیا «آفریننده ای» جز خدا هست که شما را از آسمان و زمین دهد؟! هیچ «الهی» جز او نیست....» (فاطر/ 3)
4- «و اتخذوا من دونه الهه لا یخلقون شیئا و هم یخلقون..؛ آنان غیر از خداوند «الهانی» برای خود برگزیدند، معبودانی که چیزی نمی آفرینند، بلکه خودشان آفریده شده اند...» (فرقان/ 3)
5- «یا ایها الناس ضرب مثل فاستمعوا له ان الذین تدعون من دون الله لن یخلقو ذبابا و لو اجتمعوا له و ان یسلبهم الذباب شیئا لا یستنقذوه منه ضعف الطالب و المطلوب* ما قدروا الله حق ان الله لقوی عزیز؛ ای مردم! مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا می خوانید، هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند، هر چه برای این کار دست به دست هم دهند! و هرگاه مگس چیزی از آن برباید، نمی توانند آن را باز پس گیرند! طلب کننده و مطلوب، عابد و معبود، هر دو ضعیف و ناتوانند! به راستی، خدا را آنگونه که باید بشناسند نشناختند؛ خداوند قوی شکست ناپذیر است.» (حج/ 73-74)
خداوند متعال در این موضع از قرآن کریم همه مردانی را که «الهانی» جز «الله» را می خوانند طرف خطاب قرار داده و به آنان می فرماید:
به این مثل گوش فرا دهید: آنانی را که به جز خدا می خوانید، فراعنه و پادشاهان و زورمندان باشند یا گاوان و بتان و معبودان دیگر، هرگز نمی توانند مگسی را بیافرینند. یعنی هیچ یک از این فراعنه گردنکش جبار، و هیچ یک از این گاوهای مورد پرستش، یا هر معبود و «اله» دیگری از معبودان مردم، نمی توانند آلوده ترین و پست ترین حشره را بیافرینند حشره ای که همه مردم آن را می شناسند و در همه جوامع روی زمین پراکنده است، و همه خلق از آن دوری می کنند! اینها چگونه معبودانی هستند که هیچ یک از آنها نمی توانند مگسی آلوده را بیافرینند، و اگر با هم جمع آیند و یکدیگر را پشتیبانی کنند باز هم قادر بر آفرینش یک نمونه از این حشره بی مقدار نیستند؟!
گذشته از آن، اگر همین مگس چیزی را از معبودهای پنداری ربود، گاوها باشند یا فرعون یا «آلهه» دیگر، قدرت پس گرفتن او از او را هم ندارند، مثلا اگر مگس خون یکی از همین گاوهای مورد پرستش در هند را بمکد. گاو بیچاره نمی تواند حق خود، یعنی خون مکیده شده را، پس بگیرد!
وه که چه ضعیف و ناتوان است این گاو بیچاره معبود بشر! و عاجزتر و ناتوان تر از آن، کسی است که از این موجود بیچاره حاجت می خواهد، به راستی که خدا را آن چنان که شایسته ذات اقدس اوست نشناختند، خدائی که آفریدگار همه مخلوقات، و قوی و قدرتمند و شکست ناپذیر است.
بنابراین، آفرینش و همه هستی از آن خدای متعال است و بس. اوست که مخلوقات را آفریده، و موجودات را به وجود آورده، زنده می کند و می میراند، و مالک هر چیز اوست. مؤثری جز او در عالم خلقت نیست تا درخواست خود را به سوی او بریم، پس واجب است که تنها او را عبادت کنیم و فقط از او حاجت بخواهیم.


Sources :

  1. سیدمرتضی عسگری- عقاید اسلام در قرآن کریم- صفحه 39-45

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/211972