تأثیر مکاتب اصالت فرد و اصالت اجتماع در اوضاع اقتصادی یک کشور

برای مقایسه دو سیستم فکری اصالت فرد و اصالت اجتماع، بودجه دولتی یک کشور را در نظر بگیرید. اگر زمامداران کشور، اصالت فردی فکر کنند سعی خواهند کرد که بودجه کشور خود را به برنامه هایی اختصاص دهند که عهده دار آسایش افراد ملت و بهبود اقتصاد عموم مردم کشور گردد ولو آنکه آهنگ پیشرفت جامعه کند گردد.
ولی اگر به اصالت اجتماعی بیندیشند، به احتیاجات فرد توجه نخواهند کرد؛ بلکه سعی می کنند برنامه هایی طرح کنند که هر چه بیشتر زمینه پیشرفت و سربلندی اجتماع را در آینده فراهم کنند.
برنامه های فضایی کشورهای مقتدر جهان ناشی از این طرز فکر است. چنانکه می دانیم این برنامه ها به برنامه های بهداشت، آموزش عمومی و تربیت تقدم یافته است. برای طراحان این برنامه ها مهم نیست که افرادی از کشورشان در گرسنگی و بیماری و جهل و بیخبری به سر ببرند. آنچه مهم است سربلندی و افتخار کشورشان است.
خرج این برنامه ها به قدری سنگین و کمرشکن است که پشت مردم این کشورها را خم کرده است و با وجود این که آن دولت ها بیش از پنجاه درصد ثروت دنیا را با لطائف الحیل می ربایند، باز دچار کسر بودجه هستند.
مسئله این است که اگر این بودجه کلان در یک برنامه اقتصاد یا بهداشتی یا فرهنگی که به نفع عموم طرح شده است مصرف گردد، ممکن است رفاه و آسایش و آزادی زیادی برای افراد ملت به وجود آورد؛ ولی اگر این بودجه صرف همین برنامه ها گردد،در حالی که همه افراد را له می کند موجب افتخار و سیادت آن اجتماع می گردد.
طرفداران اصالت اجتماع می گویند در درجه اول باید قدرت و افتخارات اجتماع را مورد اهمیت قرار داد و طرفداران اصالت فرد می گویند در درجه اول باید منافع، آسایش ها و آزادی های افراد مورد توجه قرار گیرد.
غرض از طرح این موضوع توجه دادن به این نکته است که حساب جزء و کل غیر از حساب جزء و کل است. ممکن است چیزی که برای جزء زیانمند و زشت است برای کل سودمند و زیبا باشد.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 186

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/2266