نماز جمعه از منظر آیات قرآن

در آیه 9 سوره جمعه آمده: «یا ایها الذین امنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة» (جمعه/آیه 9)؛ «در آن وقت از روز جمعه که فریاد برای نماز یعنی صدای موذن بلند می شود، «فاسعوا الی ذکرالله: بشتابید به سوی ذکر حق». مقصود از ذکرالله فقط نماز نیست که استماع خطبه مستحب باشد، به اجماع همه مفسرین و فقها استماع خطبه هم واجب است نه فقط شرکت در آن دو رکعت. «فاسعوا الی ذکرالله» قرآن خود این سخنرانی و خطبه را ذکرالله می نامد. این تعبیرات، تعبیرات کوچکی نیست، حساب دارد. همین جاست که مفسرین اهل سنت می گویند خطبه هایی که امروز در نماز جمعه خوانده می شود ذکرالشیطان است در حالی که قرآن از خطبه های نماز جمعه به ذکرالله تعبیر می کند.

«و ذروا البیع»؛ «خرید و فروش را رها کنید». گفته اند: بیع به عنوان مثل برای کار است یعنی هر کاری را رها کنید. در فقه وقتی می خواهند مثال بزنند به بیع حرام که خود تصدی به این عمل حرام است، می گویند: بیع وقت الندا و مقصود همین است. همین که صدای موذن بلند شد، اشتغال به هرگونه کاری حرام است. همین عربستان، ظاهرها را حفظ می کنند. البته سالهای اول بیشتر ظواهر را رعایت می کردند، حالا آن قدرها هم دقت نمی کنند. کسانی که آن وقتها رفته بودند می گفتند: صدای اذان که بلند می شد حتی آن کسی که جنسش در ترازو و مشغول معامله بود معامله را رها می کرد و می گفت: حرام! حرام!

«ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون»؛ «این برایتان خیر و مصلحت است اگر بدانید و بفهمید». مراد از «تعلمون» در اینجا (علم به)، شی ء خاصی نیست بلکه چیزی است که ما از آن به رشد تعبیر می کنیم: اگر مردم عالم و رشیدی باشید، اگر فهم داشته باشید. «فاذا قضیت الصلاه فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون» (جمعه/آیه 10)؛ «هرگاه که نماز به پایان می رسد در زمین پخش شوید». (این امر به پراکنده شدن را اصطلاحا، امر عقیب حظر می گویند. اگر حظر و منعی باشد و بعد از منع، امری برسد علامت رخصت است، نه دلالت بر وجوب می کند و نه دلالت بر استحباب)، «فانتشروا فی الارض» یعنی مانعی نیست اگر خواستید متفرق شوید، نمازتان که تمام شد اگر می خواهید، همان جا بمانید و مشغول ذکر خدا شوید و یا اگر میلتان بود متفرق شوید. «و ابتغوا من فضل الله؛ و از فضل الهی بجویید (یعنی مشغول کار و کسب شوید). فضل زیاده و منفعت است ولی «و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون؛ خدا را زیاد یاد کنید، باشد که رستگار شوید»، در حالی که مشغول کسب و کار هستید، زیاد در یاد خدا باشید و از خدا غافل نشوید.
در یکی از نمازهای جمعه، خطا و لغزشی از مسلمین صادر شد که قرآن کریم از آن لغزش در اینجا یاد می کند و آن را مورد ملامت قرار می دهد. نوشته اند سالی بود که در مدینه مجاعه و قحطی بود، ارزاق کمیاب بود و از خارج وارد می کردند. مردی بود به نام دحیه کلبی که در آن وقت هنوز اسلام اختیار نکرده بود. او معمولا از شام و جاهای دیگر اجناسی از ارزاق و غیر ارزاق می آورد. وقتی همراه اجناس وارد می شد خود او و یا از اهل مدینه طبل و ساز می زدند و کارهای لهوی انجام می دادند تا مردم را بیشتر جمع کنند. روزی پیامبراکرم (ص) ایستاده بودند و مشغول ایراد خطبه های جمعه بودند. صدای ساز و طبل و دهل دحیه کلبی که از یک طرف ساز و دهل بود و از طرف دیگر اجناس آورده بود بلند شد. تا این صدا بلند شد در میان جمعیت ولوله ای افتاد: زود برویم که دیر می شود. عده زیادی بلند شدند و رفتند در حالی که پیامبر اکرم (ص) مشغول خطبه خواندن بودند. عده قلیلی از مردم ایستادگی کردند و نرفتند. اینجاست که قرآن آن گروه اول را به نحو ملایمی ملامت می کند: «و اذا راوا تجارة او لهوا انفضوا الیها»؛ (جمعه/آیه 11) «آنگاه که تجارت و یا لهوی می بینند (که این دو با هم بوده است و لهوش مقدمه تجارت بوده است)، به سوی آن پراکنده می شوند» (و گویا دیگر دست از پا نمی شناسند)، «و ترکوک قائما»؛ و تو را رها می کنند (درحالی که ایستاده ای و مشغول خطبه خواندن هستی)»، «قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجارة»؛ بگو آنچه که در نزد خداست از سرگرمی و تجارت بهتر است، (نباید به خاطر چنین چیزی کاری را که مربوط به خداست تحقیر کنید)، «والله خیر الرازقین»؛ «و خدا بهترین روزی دهندگان است، (یعنی اعتماد و توکلتان به خدا باشد)». اینجا آیات سوره جمعه پایان می پذیرد.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 7- صفحه 102-100

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/22868