تفاوت پرورش در تربیت و تغییر دادن در صنعت

فرق بین تربیت و صنعت چیست؟ تربیت یعنی پرورش دادن استعداد های درونی. مربی بیش از صدی پنجاه تابع موضوع تربیت است یعنی مربی باید استعدادهای موضوع تربیت را بشناسد، در جهت استعدادهای او کار کند و او را رشد بدهد، مثل یک گل کار است، یک گل کار نمی تواند طبیعت گل شمعدانی یا گل یاس را عوض کند، از شمعدانی یاس بسازد و از یاس شمعدانی، بلکه کوشش می کند با تجربیات خود، طبیعت آن گل را بشناسد که این را از چه راه وارد بشویم بهتر می توانیم شکوفا کنیم و آن را از چه راه وارد بشویم بهتر و در مورد هر کدام، از استعدادها و فطریات خودش استفاده می کند.
این، کار تربیت است. ولی کار صنعت مثل کاری است که نجار روی چوب می کند درست است که کاری که نجار روی چوب می کند روی آهن نمی تواند بکند، ولی این به معنای آن نیست که استعدادهای چوب را پرورش می دهد، یعنی اگر از این چوب "در" می سازد این جور نیست که این چوب خودش به سوی "در" شدن در حرکت است، او کوشش می کند قانون "در" شدن آن را بشناسد و آن را در راه خودش کمک کند، بلکه صورتی را که دل خودش می خواهد بر این چوب تحمیل می کند. صنعتگر همیشه فکر خودش را بر موضوع صنعتش تحمیل می کند.
فرق موضوعات این است که بعضی موضوعات، فکر صنعتگر بهتر بر آنها تحمیل می شود و بعضی کمتر، مثلا از آلومینیم یا پروفیل می خواهند "در" بسازند، این بهتر قابل تحمیل است و آن کمتر، ولی هیچ کدام اینها "شدن" نیست و اینطور نیست که این می خواهد آن بشود.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- فلسفه تاریخ- صفحه 143

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/23220