تاریخ و نسبت آن با آگاهی انسان به طبیعت

برخی از اندیشمندان، می گویند که تاریخ انسان از روزی آغاز شد که انسان به آگاهی خودش در برابر طبیعت رسید، یا بگویید به خود آگاهی در برابر طبیعت رسید. "تاریخ" را گاهی به معنی اعم می گویند، یعنی سرگذشت، اگر تاریخ به معنی سرگذشت باشد همه چیز تاریخ دارد، زمین هم تاریخ دارد، حیوانات هم تاریخ دارند، گیاهان هم تاریخ دارند، به این معناست که ما "تاریخ طبیعی" اطلاق می کنیم، می گوییم "تاریخ طبیعی زمین"، "تاریخ طبیعی معدنها"، "تاریخ طبیعی گیاهان" و "تاریخ طبیعی حیوانات" ولی زمین که سرگذشت دارد در مقابل شرایطی که به او احاطه پیدا کرده است خودآگاهی ندارد. اگر زمین مثلا از خورشید جدا شده است نسبت به این رابطه اش با خورشید آگاهی ندارد، و همچنین گیاهان و حیوانات، و انسان هم تا دوره ای که ما آن دوره را، دوره ماقبل تاریخ می نامیم تقریبا در این جهت همین جورهاست یعنی همین جور با حوادث پنجه نرم می کرده است بدون آن که خودش توجهی داشته باشد، و یک حیات تقریبا گیاهی و حیوانی داشته است.
آغاز تاریخ به معنی واقعی برای بشر از وقتی است که بشر به آگاهی خودش در برابر طبیعت رسید، یعنی خودش را چیزی حس کرد و طبیعت را چیزی، و احساس کرد که این طبیعت را باید تحت تسلط خودش در بیاورد، حیوان با طبیعت بدون این که آگاهی داشته باشد در نبرد و ستیز است. اسبی را شما رها می کنید در یک علفزار، او می چرد اما این که این طبیعت است و من یک حیوان هستم و من باید بر این طبیعت مسلط باشم، در شعور او منعکس نیست. ولی انسان رسید به مرحله ای که خود را در برابر طبیعت نهاد، و در واقع همان اصل "بر نهاد و برابر نهاد" (به اجرا در آمد)، یعنی خود را در برابر طبیعت گذاشت و نتیجه این کار (آن بر نهاد و این برابر نهاد)، این بود که رسید به این که من باید طبیعت را استخدام کنم، یعنی آگاهی ای بود که بر لزوم تسلط بر طبیعت پیدا کرد.
این را باید گفت فجر تاریخ انسان، آغاز تاریخ انسان، تاریخ به این معنا نه صرف سرگذشت که حتی زمین هم تاریخ دارد و لهذا ما می گوییم "دوره تاریخ"، در اصطلاح متعارف وقتی می گویند: "دوره تاریخ و دوره ماقبل تاریخ"، مقصودشان دوره ای است که ما از آن دوره اثری مکتوب یا هنری از زندگی انسان داریم یا نداریم آن دوره ای که هیچ اثر تاریخی از انسان در آن نیست اثری که بتواند از زندگی انسان حکایت کند دوره ماقبل تاریخ خوانده می شود مثلا ماقبل پیدایش خط را می گویند "ماقبل تاریخ" و مابعد آن را می گویند "تاریخ".


Sources :

  1. مرتضی مطهری- فلسفه تاریخ- ص 268-267

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/23436