نقش خواجه معین الدین چشتی هروی در بسط اسلام در هند

خواجه معین الدین چشتی هروی در قرن ششم هجری در سیستان متولد شد (در مقاله آقای مظهرالدین صدیقی آمده است که تولد معین الدین چشتی در سمرقند بوده است، ولی آقای عطاردی آن را صحیح نمی دانند و معتقدند تولد مشارالیه در سیستان بوده است. به هر حال تولدش در ایران بوده و خودش ایرانی و ایرانی نژاد است.) و در همان جا به فرا گرفتن علم و دانش پرداخت و سپس به چشت هرات مهاجرت کرد و در این شهر به ریاضت مشغول گردید و از این رو به چشتی معروف شده. وی پس از مدتی اقامت در چشت عازم طوس گردید و در طابران، در خانقاه خواجه عثمان هارونی، که یکی از مشایخ بزرگ خراسان بود، رحل اقامت افکند و در آنجا در نزد خواجه عثمان به تکمیل مقامات عرفانی و روحانی مشغول شد و سرانجام دست ارادت به خواجه عثمان داد و در زمره خلفای وی قرار گرفت.
خواجه معین الدین از طوس رهسپار بغداد گردید و مدتی در این شهر که در آن روزگار از مراکز مهم علوم و معارف اسلامی بود توقف کرد و از مشایخ آنها نیز بسیار استفاده کرد و خود نیز مجلس تدریس و ارشاد تشکیل داد. گروهی از او استفاده کردند و چندی نیز در حرمین شریفین و شام و مصر گردش نمود و خلایق بسیاری از او اجازه گرفتند و از مجلس علمی و عرفانی او استفاده بردند.

چگونگی مهاجرت خواجه معین الدین به هندوستان:
در آغاز قرن هفتم هجری سلطان شهاب الدین غوری از موطن اصلی خود در فیروزکوه که در میان کوهستان های سر بر آسمان کشیده غور در مشرق هرات قرار دارد به هندوستان لشکر کشید. وی پس از اینکه لاهور را از بازماندگان و سلاطین غزنوی گرفت به طرف دهلی حرکت کرد و پس از چندی دهلی را فتح نمود و آنجا را پایتخت خود قرار داد. پس از اینکه ناحیه پنجاب به تصرف مسلمین درآمد و نفوذ اسلام در آن مناطق برقرار گردید، گروهی از دانشمندان و رهبران مسلمانان برای ترویج و تبلیغ دین مقدس اسلام به پنجاب و راجستان مهاجرت کردند و به فعالیت های دینی و مذهبی مشغول شدند. خواجه معین الدین در این هنگام همراه سلاطین و امرای غوری به هندوستان رفت و در شهر اجمیر در منطقه راجستان ساکن گردید خواجه در اجمیر مؤسسات اسلامی درست کرد و مدارس و مساجدی بنیاد نهاد و به تدریس و تبلیغ مبانی اسلامی مشغول گردید. خواجه معین الدین از طریق تصوف و عرفان که با روح و فکر مردم هند سازگار بود موضوعات دینی را القاء می کرد و در اندک مدتی شهرت عظیم یافت و مردم از اطراف و اکناف پیرامون وی را گرفتند و از وجود وی استفاده کردند.

نحوه رفتار سلاطین و امرای هند با خواجه نظام الدین:
پادشاهان و امرای اسلامی هند فوق العاده به وی احترام می کردند. برای خواجه معین الدین وسایل پیشرفت از هر جهت فراهم گردید و او توانست میلیون ها نفر از بت پرستان هند را به توحید راهنمایی کند و از برکت وی دین مقدس اسلام در شمال و مغرب هند پیش رود. معین الدین شاگردان زیادی تربیت کرد و آنان هر کدام در منطقه خود مصدر خدمات ارزنده ای شدند. قطب الدین بختیار کاکی و فرید الدین گنج شکر از شاگردان و تربیت شدگان او هستند که منشأ آثار و خدمات اسلامی شدند.
خواجه معین الدین پس از مدتی فعالیت و تأسیس سازمان های فرهنگی و مذهبی در شهر اجمیر دیده از جهان فرو بست. مسلمین پس از درگذشت او برایش مقبره مجلل و با شکوهی ساختند که پس از هشت قرن هنوز پا برجاست و یکی از مزارات درجه اول مسلمین در هند به شمار می رود. سلاطین مسلمان هند، از عصر ناصرالدین خلجی تا زمان نظام حیدر آباد، هر کدام در آنجا از خود یادگاری گذاشته اند. در ایوان و رواق ها و داخل مقبره اشعار زیادی به زبان فارسی که زبان رسمی مسلمانان هند بود نوشته شده که اینک چند بیت در ذیل به نظر خوانندگان محترم می رسد:
خواجه خواجگان معین الدین *** اشرف اولیاء روی زمین
در جمال و کمال او چه سخن *** این مبین بود به حصن حصین
مطلعی در صفات او گفتم *** در عبارت بود چو در ثمین
ای درت قبله گاه اهل یقین *** بر درت مهر و ماه، سوده جبین
روی بر در گهت همی سایند *** صدهزاران ملک چو خسرو چین
خادمان درت همه رضوان *** در صفا روضه ات چو خلد برین
ذره خاک او عبیر سرشت *** قطره آب او چو ماء معین
سلاطین تیموری هندوستان به خواجه معین الدین بسیار ارادت داشتند. جلال الدین اکبر یکبار از آگره پایتخت خود پیاده برای زیارت معین الدین به اجمیر رفت و مسلمانان هند از اهل تشیع و تسنن به وی علاقه دارند و هر ساله در ماه رجب مجلس عظیمی به یاد وی برگزار می شود و صدها هزار نفر از اطراف و اکناف کشور پهناور هند در اجمیر اجتماع می کنند و از خدمات و زحمات اسلامی وی را تجلیل و تکریم می نمایند. شرح حال و آثار وی در تذکره ها مشروحا ذکر شده است.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 372-374

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/23587